دانلود مجموعه دلنوشته یک شبگرد
مقدمه :
دانلود مجموعه دلنوشته یک شبگرد _ نوشتههای من برگ خزون نیست که بخونی و پات رو بذاری روش و رد شی فقط یه مکث میخواد و…
این کتاب اختصاصی سایت یک رمان است.
پیشنهاد می شود
دانلود دلنوشته دنیاى خواب رفته
دانلود دلنوشته طلوع دوباره ی من
قسمتی از کتاب:
دلتنگی…
امان از این دلتنگی
این دلتنگیهایی که گاهی از جنس اشکاند
گاه از جنس بغض
گاهی سکوت میشوند و خاموش میمانند
آخ… که گاهی هق هق میشوند و میبارند
اما دلتنگی من واسه تو، یه جنس غریبی داره،
یه جور خاص!
***
من خستهام، خسته
خسته و سرگردان، تنها و بی کس
گوشه اتاق تاریکم نشستهام،
مثل هرشب، تنها همدمم را در آغوش کشیدهام.
او کیست؟
دو زانوی من…
آری من دو زانوی خویش را در آغوش کشیدهام و او را میفشارم،
تا حس سفر در دلم همیشه تازه بماند.
آری دو زانوی من همیشه مرا در یافتن عشق و حقیقت همراهی کردند؛
اما هیچگاه آن را نیافتم.
درها همه بسته بودند،
قلبها یخ زده و توخالی…
حال میخواهم بگریم… فریاد بزنم… ناگفتهها را بازگو کنم…
اما برای که؟ اما برای چه؟
جز این دو زانوی من چه کسی است تا مرا دریابد…؟
چه کسی است تا من بتوانم
با او از عشق و دوست داشتن بگویم…؟
آرای به راستی که هیچ کس نیست…
هست؟
من تنها هستم، تنهای تنها…
شاید فقط تنهایی مرا بفهمد… شاید تنهایی بتواند
داغ تنهایی را در من آرام کند!
این دو زانوی من،
که هرگز مرا تنها نگذاشتند،
اکنون خستهاند، حس رفتن ندارند،
میخواهند در آغوش من بمانند…
تنهایی تنها کسی بود که من میتوانستم برای او آرام آرام اشک بریزم…
پیشنهاد می شود
دلنوشته از شهر دلت کوچ خواهم کرد | hani.nt
دلنوشته قطره باران | mehran. ahmadi
دلنوشته زندگی خصوصی خانمِ آقای صاد | بهار قربانی