معرفی نامه رمان تهراندود:
گاهی ابدی بودن سیاهی مطلق در وجود انسانهای بد، بیمعناست.
رمان تخیلی تهران دود، درمورد گروهی از انسانهای عجیب و درک نشدنیست که از دید مردم پنهان ماندهاند. عجایبی که همه آنها را پست و بیرحم میخوانند، بدون آنکه ذرهای از وجودشان را درک کنند. تصورها میشکند وقتی یکی از همین بیرحمهای بیوجود، وجودش را نور و حس شرم فرا میگیرد و درست جایی که حتی نقطهای از تصور آدمی به آن نمیرسد، شاید اتفاقی از طرف یک شخص باورنکردنی به درگیریها پایان دهد.
دانلود رمان تهران دود
قسمتی از رمان:
دانلود رمان جدید اسلحهش رو انداخت زمین و دستم رو گرفت. یک لحظه شرمم شد. من با این حال بی نوایی، رسوایی و گناهکاری، فقط مرگ و درد برام سزاوار بود. فقط مرگ.
همچنان تلوتلو میخوردم. از تصور خودم تو اون موقعیت بیشتر داغ شدم. شرشر عرق میریختم. از بوی عرق خودم حالم داشت بهم میخورد. بالاخره مقداری از محتویات معدهم رو بالا آوردم. لختهخون و تکه گوشت.
مامور، دستش رو زیر چونهم گذاشت و سرم رو بالا گرفت و گفت:
– ما اون قدر پست نیستیم که شفاعت توبه نکنیم. بلند شو و مجازاتت رو بگیر.
گریهم گرفت. حالم از خودم به هم میخورد. خجالت کشیدم. این مرد از ذریه همون آدم خوبا بود. همون جنسهایی که باید حسرتشون رو میخوردم.
بلند شدم و به سختی روی پاهای سستم ایستادم.
پتوی خوشرنگی رو روی دوشم انداخت. دیگه سردم نبود و تب نداشتم. مشتش رو سمتم دراز کرد.
گفتم:
– چیه؟
– مجازاتته. بگیرش.
دستم رو با ترس و لرز بالا بردم و زیر مشتش کاسه کردم. مشتش رو باز کرد و چیز سنگینی افتاد توی دستم. از تصور فجیع بودن مجازاتم، اشکم در اومده بود. وقتی نگاهش کردم، یک حلقهی ظریف بود. دستم همچنان میلرزید. انگار متوجه شده بودم مجازاتم چیه.
پیشنهاد می شود
رمان سر به مهر | افسانه نوروزی
رمان چاه تنهایی | مریم علیخانی
تیزر رمان تهران دود :
رمانت خیلی قشنگ بود عزیزم
موضوعش کلیشهای نبود و لذت بردم از خوندنش
مرسی از سایت خوبتون
سلام رمانهای عشق با معادله جبری هم از نوشته های آفسا هست .همینطور شمشیر سفید.اوناهم خیلی قشنگ هستند.
میگم کسی نمیدونه این کلیپی که گذاشتن چه فیلمی پیش زمینشه؟؟؟
اگه میدونید لطفاً بگین
خوب بود. من دوست داشتم.
رمانی بسیار عالی!
واقعا من انتظار این داستان بسیار زیبا رو نداشتم!
قلمی پخته و داستان جذابی داشت. من که خودم شیفتش شدم!
توصیفات مکان و زمان رو دقیق و شمرده کرده بود که خودم به شخصه تمام خط های رمان رو تونستم خوب تصور کنم و لذت ببرم.
از نویسنده برای اراعه ی این رمان بسیار جذاب ممنوم!
سلام رمان خوبی بود قلمی توانا و پخته موفق باشی
مثل همیشه لذت بردم
واقعاً آفسا جز نویسندگانی هستش که با قلم زیباش میتونه جزییات صحنه هارو در ذهن تداعی کنه و قطعا پتانسیل این رو داره که یکی از بهترین ها باشه
خسته نباشی افسا جان هرچند قبلا بخشی از رمانت رو آنلاین خونده بودم و الان درحال خوندن دوباره هستم در یک کلمه زیبا و جالب بود ایده نو بود کلا رمانات زیباست پیشنهاد می شه طرفدارای فانتزی و علمی_تخیلی رمان شمشیر سفید رو هم بخونن!
از خوندن این رمان زیبا بسیار لذت بردم.
به نظرم رمانی بود که ارزش خوندن داشت. حتما این رمان رو به دوستانم هم معرفی میکنم.
جالب نبود . حیف زمانی که برای خوندن رمان صرف شد . جدا از مسائل مذهبی که بیشمار تکرار شده بود و ایرادی نداشت جر تحول خیلی بی مقدمه شخص اول زن و افراط و زیاده روی در بزرگ نمایی نقش سپاه گویا نویسنده یه شخص وابسته بوده و در آخر کسی که مرتکب ۴۳ فقره قتل عمد شده مورد عفو قرار میگیره که این خودش متضاد با آموزه های فقهی و قرآن هست که نویسنده مرتب پافشاری کرده به داشتنش و همچنین نداشتن دانش درست از فراماسیون ، اطلاعاتش در مورد فراماسیون در حد سرچ کردن تو وبسایت های دولتی که اصلا درست نیست من نه طرفدار فراماسیون هستم و نه جانبداری میکنم اما خوبه که کسی که خودش رو نویسنده میدونه سطح علمیش رو محدود نکنه و اطلاعات وسیعی داشته باشه
در یک کلااام عالیییی بودددد. موضوعیی جدید با قلمیی عالیی خسته نباشیی آفسا جان^^
واقعا عالی بود آفسا جان، خیلی لذت بردم و بین برخی از اتفاقاتی که تو رمان رخ داد، دلم میخواست خفت کنم! واقعا از همه لحاظ عالی بود و بعد از این همه مدت یه رمان خوندم که خیلی به دلم نشست.
خوب نبود
اصلا جالب نبود. من به خاطر کامنت های مثبتش شروع کردم اما از همون ۱۰ صفحه اول واقعا زد تو ذوقم. تا نصفش بیشتر نخوندم همونشم هی صفحه ها رو رد میکردم. واقعا ارزش نداشت. مسائل مذهبی یه جور افراطی و خسته کننده عنوان شده بود و یه جوری خواسته بود دود هارو سیاه مطلق جلوه بده که اصلا قابل درک نبود. من واقعا به خاطر زمانی که روی این رمان گذاشتم متاسفم.
رمان تهران دود نه زیاد عالی بود نه بد
اما رمان های جدید آفسا خیلی قشنگتره 🙂
رمان جوریه که انگار آخرش نویسنده عجله داره که تموم بشه
اما با توجه به تجربه اش بدک نبود. احساسات مشخص بودن
خیلی رمان خوبی بود:))
ب شخصه دیدم بهتر شد مخصوصا اونجایی که آراد میمیره یکم ترس توی دلم افتاد که از کارای ماورایی فاصله بگیرم
خیلی واضحه میتونستم خودم رو جای دلارام ببینم و حتی زعم خون و گوشت رو توی دهنم حس میکردم😅
اینکه بعضیا گفتن مذهبیه یا بده و ادامه ندادن وقت تلف کردن؛ بخاطر این بوده که دین رو دوست ندارن و این رمان به دین اسلام وصل میشه مثل رمان دختر بسیجی که خیلیم خوبه
توی رمانم خیلی واضح گفت
نه چپ باشید نه راست
خب… خیلی خوشم اومد از اینرمان قلم نویسنده کانلا روان و واضح بود
آخر رمان تند پیش نرفت عزیزم:)
چون میخواستی زودتر بخونی تندتند خوندی و حاضرن شرط ببندم که دوتا خط یکی خوندی
درواقع همه وقتی میخوان رمان بخونن اینطورین:)
موفق باشی نویسنده جان
واقعاً باریکلالله داره قلمت ایدهت
تخیلت ستایش کردنیه که تونستی این موجودات دودهارو توی ذهنت بسازی
همیشه سلامت و موفق باشی💚
چقدر موضوعش برام تازگی داشت
خیلی خوب بود خوشم اومد ممنون بابت زحمات
فقط اسم بقیه رمان چیه
خیلی خوب بود خوشم اومد ممنون بابت زحمت نایب که کشیدی
فقط اسم بقیه رمان هات چیه؟
خیلی خوب بود خوشم اومد ممنون بابت زحمت هایی که کشیدی
فقط اسم بقیه رمان هات چیه؟