دانلود مجموعه دلنوشته گرد و غبار دل
مقدمه :
مینویسم دوباره … از تو برای خودم … از چشمانت برای دلم … از دوست داشتنم برای تو مینویسم … برای تویی که حالا میخوانی … برای تویی که دارمت اما سهم من نیستی من مینویسم برایت و تو تمام این عاشقانه های غمگین را بخوان دلبر من، جان جانان، این قلم من از اول هم به عشق تو مینوشت تویی که غافل بودی از آن همه عشقت در قلبم…
این کتاب اختصاصی سایت یک رمان می باشد
ادامه مقدمه :
با تو حرف میزنم
خیلی جدی
به چشمانت مینگرم!
دستانت را میگیرم
درِ گوشت آرام ل**ب میزنم
دوستت دارم…
باز نگاهت میکنم
طوری که اینبار همان جمله را
از چشمانم بخوانی…
آخم میکنی
و بار دیگر دلم را میلرزانی
سکوت میکنی
و
برای همیشه میروی…
قسمتی از متن کتاب :
من آمدم جان دلم..
پس تو کجایی!؟
اسفند ماه چمدانش را بسته است و
میخواهد جایش را به بهار بدهد..!
این آخرین روزش است.
از فردا بهار میآید،
و خودش را شروع میکند.
بیا…
تو نیز با بهار بیا…
بیا و این فاصله را تمام کن!
بیا و من را از نو شروع کن!
آخ که چقدر دل دیوانهام برایت تنگ شده است…!
جان دلم…
کجایی تو!؟
دلم برای عطر آغوشت لک زده است؛
برای آن چشمان سیاهت
بیا، برگرد و سال من را نو کن
اینجا یک دختر منتظرت است…
بیا و این انتظار را به پایان برسان…!
پیشنهاد می شود
دلنوشته سرآغاز | فرزانه رجبی کاربر انجمن یک رمان
نوشته ها
کلمه به کلمشون
خط به خطشون پر از حس نابه!
تک به تک کلمات رو دوست داری با تمام وجودت بخونی و از حس نوشته ها پر از شاعرانه بشی
این نوشته ها یکی از دوست داشتنی ترین هان ^^
عالی؛)