مقدمه :
من یک طرح زنم یک طرح زن قهار از کوه و دشت و بیابان بگیر تا جنگل و دریا و صحرا ایده میگیرم طرح میزنم سایه میزنم خلق میکنم برایم فرقی ندارد کجا باشم و چه میکنم هروقت اراده کنم طرح هرچه را که بخواهم میزنم هرچیزی که بخواهم را با مدادم خلق میکنم میگویند خوب نیست هنر ارزشی ندارد اما…من باافتخار برایش ارزش میخرم ارزش هنر را فهمیدن هنری است که هنرمند داند و بس امده ام تا دوباره طرح بزنم حال این بار کمی متفاوت تر کمی خاص تر این بار طرح قلبم را میزنم طرح دلم را طرح هرچه که در دلم مانده است قرار نیست حول محور یک موضوع باشد این جا قانون خاصی ندارد قرار است فقط طرح بزنم طرح دل …حال هرچه میخواهد باشد فقط یک قانون دارد قراراست …. دل باشد و من من باشم و دل دل باشد و دل باشد و دل باشد و دل …
این کتاب اختصاصی سایت یک رمان است
قسمتی از دلنوشته :
جمعه است و دلگیر…
دانلود مجموعه دلنوشته طرح دل
باران نم زده است و ابرهای اسمان به رنگ طوسی و سرمه ای شده اند
غروب این جمعه ام غریبانه است…
روی همان تخت سنتی چوبی عاشقانه هایمان نشسته ام
در کنار ان حوض ابی رنگ بی اب که دیگر صفایی ندارد
گلدان های لبه حوض همه بی رنگ و خاک گرفته
گل های درونشان همه پژمرده
بازآ
بگذار چادر گلگلی ام را به سر کنم با دندان ان را نگه دارم
تا با دستانم سینی چای را با ان استکان های کمر باریک با عشق برایت بیاورم
بازآ
هنوز مانده ان شعرهای شاملو و نیما که برایم نخوانده ای
بازآ
پیشنهاد می شود
دلنوشته تمام تو | braveays کاربر انجمن یک رمان