معرفی رمان: رمان نسل دلدادگان _ نسل دلدادگان روایتگر خاندانی‌ست که برای عشق می‌جنگند؛ عشقی که در گذشته اتفاق افتاده و در این میان کینه‌ای پر از نفرت قلبی را سیاه کرده، حالا برای عشاق دیروز و امروز اتفاقاتی در شرف وقوع است! قلب‌هایی‌‌ پر از عاشقانه‌های بی‌انتها.   رمان نسل دلدادگان   قسمتی از رمان: استاد بعد از گروه‌بندی بچه‌ها از کلاس خارج شد و نصف کلاس دنبالش راه افتادن و من خوشبختانه یا بدبختانه با رادمان حکیمی هم گروه شده بودم و بعضی از دخترا که روش کراش داشتن و آرزو داشتن با حکیمی حتی به اندازه‌ی دو دقیقه هم کلام بشن مثل قاتلای سریالی بهم نگاه می‌کردن. پوزخندی بهشون زدم و بعد از جمع کردن کتابام تو کوله‌م از جام بلند شدم و ...

  • نسل دلدادگان
  • زینب محمدی
  • آرزو توکلی
  • تعداد صفحات : 269
  • عاشقانه / درام
  • بازدید: 3160
ادامه و دانلود

معرفی رمان: دانلود رمان سیاهکار _ سیاهکار، روایت سیاه بازی‌های زندگی است. مافیاها به طرز آشکاری در شهر پرسه می‌زنند و مانند یک گرگ در یک شب ناب، زوزه کلت‌هایشان بلند می‌شود، نیش ظالمانه خود را برای شخصی تیز می‌کنند و در آخر... نیلارز تنها در هفت روز آمیخته به سیاهی‌های زندگی می‌شود و در یک شب که پدرش... چه می‌شود؟ در شب‌های مافیا قصه من، چه کسی مورد هدف خواهد گرفت؟!   رمان سیاهکار   قسمتی از رمان: بوقی برای سرایدار خانه باغش زد و گوشی‌اش را به آن یکی دستش داد و گفت: - اگه وقت کنم میام، چون امروز کلی کار دارم. صدای عصبی سوگل باعث شد لبخند محوی چاشنی صورت زیبایش کند. - تو میای، همین که گفتم. دختر یه بار کارهات رو تعطیل کن و ...

  • سیاهکار
  • زهرا بهمنی خوی
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 557
  • عاشقانه / جنایی
  • بازدید: 6135
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : دانلود رمان طعم گس خرمالو به جای کلنجار رفتن با چیزهایی که تو ذهنته سعی کن یکم بخوابی، فکر کردن بهشون چیزی رو عوض نمی‌کنه.دوباره سکوت کرد و از لای پلکهای نیمه بازم دیدم که همزمان مهماندار رو با حرکت دستش بالا سرمون ظاهر کرد. مهماندار جوان لبخند لوس و لوندی بهش زد:بله، چیزی احتیاج دارید؟ لطفا یه مسکن برام بیارید با یه چیز شیرین... با همون لبخند حتما گفت و موقتا ازمون دور شد. میون حال بدم به رفتار مهماندار لوس با اون رژ لب جیغ که ابدا هم به لب های باریکش نمیومد، پوزخند زدم. تیپیکال رفتاریش زیادی کلیشه ای بود! از پوزخند کمی صدادارم اخم هاش بیشتر تو هم رفت. نمی فهمیدم دلیل این همه اخم چیه؟ اصلا ...

  • طعم گس خرمالو
  • عاطفه لاجوردی
  • ستاره سیاره
  • تعداد صفحات : 1055
  • عاشقانه
  • بازدید: 5619
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : دانلود رمان بی تابی ماهی داشتم از دانشگاه می‌زدم بیرون که با صدای چند تا بوق متوجه رهی شدم با لبخند سمتش رفتم و سوار ماشین شدم و گفتم : سلام بر داداش خوش غیرت خودم لطفاً کولر رو تا آخر زیاد کن که حسابی گرممه.با لبخند و اخم ساختگی گفت: چشم قربان ولی حداقل اون بی صاحاب رو بکش جلو بعد بگو خوش غیرت. خندیدم و مقنعه‌ام رو جلو کشیدم که طبق معمول گفت: ماهی... کامل به سمتش چرخیدم و گفتم: جون ماهی  در حالی که کامل حواسش به رانندگی و ترافیک جلو دانشگاه بود، گفت: مرگ من یکم توی پوششت مراعات کن.  منم که همیشه حواسم بود،گفتم: چشم خان داداش تو که می‌دونی حواسم هست. به خونه رسیدیم، جلوی در خونه نگه داشت ...

  • رمان بی تابی ماهی
  • سمیرا چرمی
  • صبا عباسی
  • تعداد صفحات : 200
  • عاشقانه
  • بازدید: 3021
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان راز بین من و جانان _ پریسما زاده درد و سکوت بود؛ قلبش چنان زلال بود که هرکسی را شیفته خودش می‌ساخت بی‌انکه زیبایی افسانه‌ای داشته باشد. به جبر روزگار، رخت سپید به تن می‌کند و روزهایش را با مردی تقسیم می‌کند که ذره‌ای به او علاقه ندارد اما عشق نرم نرمک پا به وجودش می‌نهد و این احساس تازه شکفته شده، پَر پروازی‌ست برای پریسما!   رمان راز بین من و جانان   قسمتی از رمان: با موهای پرکلاغی، چشم‌هایی همچون رنگ دریا، چالی روی گونه در کنج اتاق نشستم‌. نمی‌دانستم. شاید کافی‌ست دست از سکوت بردارم. شاید کافی‌ست دست از کشتن حرف‌هایم بکشم. در افکار خود بودم که صدای زن عمویی که هیچ حسی به او نداشتم، مرا از پرتگاه خیالم ...

  • راز بین من و جانان
  • سیتاراد
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 234
  • عاشقانه / درام
  • بازدید: 8811
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان لحظه دیدنت _ پریچهر، دختری که به تازگی پدرش را از دست داده است و جز مادربزرگش کسی را ندارد. آن‌ها برای حل مشکلات مالی که گریبان‌گیر زندگی‌شان شده است، به دنبال راه‌حل هستند. پریچهر برای محفاظت از مادربزرگش و نجات دادن زندگی‌شان، مجبور به ازدواجی اجباری با ایرج می‌شود در صورتی که ایرج به او علاقه ندارد و دلیل اصلی کینه‌ایی بوده که ریشه در اتفاقات گذشته داشته است. با گذر زمان، کم‌کم حقایق زندگی برای آن‌ها مشخص می‌شود.   رمان لحظه دیدنت   قسمتی از رمان: در میان گرگ‌ومیش غروب یکی از روزهای سرد اواخر دی ماه، با قدم‌های شمرده و بی‌رمق به طرف خانه می‌رفتم. مثل همیشه افکار مشوشم را مانند جسمم با سنگینی از این‌طرف به آن‌طرف می‌کشاندم و ...

  • لحظه دیدنت
  • تهمینه ارجمندپور
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 247
  • عاشقانه
  • بازدید: 6381
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : دانلود رمان خودم و خودت با خنده پشت میز میشینم و ناهار تو جمع دوستانه و صمیمانه ی خونواده خورده میشه تشکر میکنم و به سمت اتاقم میرم.خبب خبب بخوام توضیحی درمورد خودم بدم میتونم بگم که...ما یه خانواده ی چهار نفره هستیم بابام امیر جهانی و مامانم رضوانه جهانی (دخترعمو پسرعمو هستن)که بچه ی اولشون مهرانِ با ۲۲ سال سن و بعدش من با ۲۰ سال سن.بابا شرکت صادرات و وارداتی داره و مهران توی مدیریت اونجا کار میکنه مامانم وکالت خونده و الان وکیله؛من با رفیقای خوبم تو مدرسه از شیشم دبستان باهم بودیم تا الان که رشته هامونو یکی زدیم و تو رشته ی موردعلاقمون یعنی عکاسی قبول شدیم. سری به گوشیم میزنم و نت رو ...

  • رمان خودم و خودت
  • محدثه نامنی
  • صبا عباسی
  • تعداد صفحات : 700
  • عاشقانه
  • بازدید: 6370
ادامه و دانلود

مقدمه: مجموعه دلنوشته های دنیای توی چشمانت _ چشمانت دنیای من است نه معذرت می‌خواهم تو هنوز دنیای من نشدی، تو رویای منی مانده‌ام در حسرت بدست آوردنت حال اگر بدستت آورم آن وقت است که به تو خواهم گفت دنیایم، چشمان تو اولین شروع من و آخرین پایان من‌اند.​   مجموعه دلنوشته های دنیای توی چشمانت   قسمتی از دلنوشته: چشم‌ها، اولین نقطه‌ی دید هستند اولین شروع برای عاشق شدن می‌توان حس واقعی فرد را درونش ببینیم حقیقت را می‌توانیم از پشت آینه‌ی چشمانش ببینیم می‌توانیم حقیقت را از پشت چشمانش پاک و زلال ببینیم تنها با یک نگاه حسش را درک کنیم و بفهمیم که چه کسی پشت آن چهره پنهان شده است ​ *** زندگی هم گاهی سخت می‌شود غیرقابل تحمل می‌شود نمی‌توانی تحملش کنی و چشمانت را خیس می‌کنی ولی نمی‌دانی دنیایی ...

  • مجموعه دلنوشته های دنیای توی چشمانت
  • بهاره.ص
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 21
  • عاشقانه
  • بازدید: 1926
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان بهار نارنج من داستانی، پر از فراز نشیب قصه ای که هر دویار فرار از گذشته دارنند…گذشته‌ای که سال ها آنها را از هم دور کرده بود اما آینده چیز دیگری برای، آنها رقم زده بود؛ آینده ای که دوباره آن دو را باهم روبه رو می کند!گوی آنقدر عشقشان پاک بود که دل های زیادی راهم به گره زد. حاضری دومیدانی دیگه بریم ببینی کی برنده میشه؟ کمی فکر کردم ولی بعد از چندثانیه لبخند شیطانی گوشه لبم نشست و بخاطر اینکه روی این بچه پرو رو کم کنم گفتم:قبوله! حالا امیر داشت با تمام سرعت میدوید؛ و منم تمام فکر توجهم به امیر بود غافل از اینکه زیر پام استخر بزرگی قرار داشت و... یک دفعه صدای فریاد امیر ...

  • بهار نارنج من
  • غزل عباسی
  • صبا عباسی
  • تعداد صفحات : 700
  • عاشقانه،کلکی
  • بازدید: 27044
ادامه و دانلود

معرفی رمان: دانلود رمان منو دریاب _ رمان درباره‌ی دختری ۱۷ ساله به نام طناز است. دختر قصه‌ی ما هم مثل همه‌ی دخترای دیگه، عاشق میشه. اما تو سنی که همه بهش میگن: تو خیلی سنت کمه و اصلا نمیدونی عشق چیه، چه برسه به اینکه بخوای عاشق بشی! اما طناز عاشقه و حتی شاید، عشقش از همه‌ی عشق‌های این شهر واقعی تره! اما این عشق یه تفاوت بزرگ با بقیه عشق‌ها داره و اون هم اینه که طناز عاشق پسری میشه که ۱۶ سال از خودش بزرگتره!   رمان منو دریاب   قسمتی از رمان: آخرین برگه رو هم امضا کردم و بعد از اینکه لبخند مسخره‌ای به صورت داریوش پاشیدم، گفتم: _اگه اوامرتون تموم شد، من برم؟ نیمچه لبخندی زد و در حالی که دستش رو به ...

  • منو دریاب
  • فاطمه حاتم آبادی
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 966
  • عاشقانه
  • بازدید: 8657
ادامه و دانلود