خلاصه رمان: دانلود رمان اجتماعی سکون درمورد مردیست خودساخته که از کودکی روی پای خودش بوده و سختی های زیادی کشیده.. بی تابانه عاشقِ دخترِ مردی میشه که تو تمامِ این سال ها باهاشون بزرگ شده.. حالا زندگیش درست تو آستانه ی سی و چهارسالگی درگیر و دار بین گذشته و حال و آینده ای مونده که…گاهی آدم ها تصمیماتی میگیرند که سالیانِ سال اثرش جاودان میمونه و تو زندگیِ آیندگان تاثیراتِ ژرف و عمیقی میگذارد.. اما بالاجبار گام دوم را برداشتم و در یک حرکت کلید را از قفل بیرون کشیدم و در را تقریبا به هم کوبیدم... باید کسی زندگی را به این خانه برمی گرداند... هوا سرد بود و من عرق می ریختم و چندتار از موهای نمدارم را ...