خلاصه رمان : دانلود رمان ظالم دوست داشتنی گاهی دلم هوای چشمانش را میکند هوای آن دو گوی آبی هوای آن لبخند زیبای فرشته گونه اش را….هوای آن رفتار بچه گانه اش را...اما او بی رحم تر از چیزی است که بخواهد به من نگاهی بیندازد ای کاش یکبار دیگر خودش را تسلیم من میکرد تا تمام دنیا را برایش بع زانو در بیاورم ای ظالم دوست داشتنی دلم برایت تنگ است وارد یه آپارتمانی شد بیشتر از این نمیتونستم ریسک کنم تا همین الانشم زیادع روی کردم ممکن بود پیداش کنن رو به راننده گفتم:بریم خونه سر تکون داد و راه افتاد پنجره رو تا نیمه دادم پایین آخ دختر کوچولوی من! چقدر خودشو عادی گرفته بود! در حدی که با اینکه میتونست محافظارو ...