خلاصه: پرنس متین و پرنسس نیلا، شاهزاده‌هایی تخس و به شدت بازیگوشی هستند که مثل کبریت و باروت می‌مونن و هر جا که با هم باشن یه فاجعه‌ی بزرگ به بار میارن! امروز سالگرد تاج‌گذاریه و توی قصر یه جشن بزرگ برپاست. من نیلا، دختر پادشاه نیل و ملکه لینا، این‌جا روی تخت مخصوص خودم نشستم و با اخم دارم به بقیه‌ی مهمون‌ها نگاه می‌کنم. از این مهمونی ناراحت نیستم؛ بلکه از این ناراحتم که قراره خاله و شوهرخاله‌م، ملکه تینا و پادشاه ماکان همراه با پسرشون بیان این‌جا و یه هفته هم بمونن. من خاله و شوهرخاله‌م رو خیلی دوست دارم ولی از پسرشون، متین، خوشم نمیاد؛ چون اون من رو خیلی اذیت می‌کنه و همیشه هم باهم دعوا داریم؛ البته ...

  • داستان شاهزاده‌ها و شیطونک گول‌زن
  • فاطیما
  • ش.روحبخش
  • تعداد صفحات : 20
  • اجتماعی.فانتزی
  • بازدید: 3130
ادامه و دانلود

خلاصه رمان :  دانلود رمان بارکا نفسی عمیق کشیدو سیگار روشن شده را میان دو انگشتش گرفت نگاهش را به آسمان دوخت و نفسی دیگر سر داد به منظره روبه رویش نگاه کرد که در حال طلوع آفتاب است و شروع روزی تلخ و پر تنش برای خانواده‌اش! از بالای پرتگاه به دریای زیر پایش که موج ها با تمام قدرتشان به سنگ ها بر خورد می کنن نگاه کرد و پک عمیقی به سیگارش زد. نمی دانست چه حسی دارد بر روی زانوهایش نشست و گل کوچکی که در گوشه ای بود را کَند. گل را چند بار در دستش چرخش داد به منظره روبه رویش نگاه کرد که در حال طلوع آفتاب است و شروع روزی تلخ و پر تنش ...

  • بارکا
  • نرگس س
  • صبا عباسی
  • تعداد صفحات : 300
  • عاشقانه
  • بازدید: 3790
ادامه و دانلود

خلاصه: گاهی دلبستگی، تصمیم‎‌گیری را سخت می‌کند. فردی در قبرستان احساسات وجود، بی‌رحمانه دفن شده است. تنها روز امید رهایی از قفس دلگیر افکارش این است که با تمامی حس‌های پاک و پلیدش معاشرت کند و درنهایت تصمیم بگیرد که بین دوراهی دنیای مرگ و دلبستگی‌های زندگی کدام را انتخاب کند. تصمیمی سخت که می‌تواند گورستان او را به زیبایی یک باغ بدل کند و یا از بن و ریشه آتش بزند. تنهای تنها، درمیان احساساتم قدم می‌زنم. قدم زدن اشکم را درمی‌آورد؛ مگر گشت و گذار هم گریه دارد؟ از نظر من اگر بر قبرستان قدم گذارید، بله گریه دارد. *** این قبرستان لعنتی حس عجیبی دارد؛ به خاطر احساس است! این احساسات فراموش شده بعد از دفن شدن باز هم تأثیر خود را دارند‌! احساسات همانند قصه‌گویی ...

  • داستان‌کوتاه خفتگان وجود
  • M.Fakher
  • غزل زندی
  • تعداد صفحات : 45
  • فانتزی،درام
  • بازدید: 1519
ادامه و دانلود

معرفی‌نامه رمان  حافظه‌ شخصی: دانلود رمان اجتماعی حافظه شخصی _ او به همان سرعتی که عاشقِ دختر شده بود، فارغ نیز شد؛ اما مگر چقدر امکان دارد قضیه فراتر از این گمان ساده باشد؟! حافظه‌ی شخصی، «رها»یی را روایت می‌کند که روابط ناکامی را به خود دیده. باری فردی به او علاقه‌ای نشان نداده و بار دیگر، شخصی دودِ هوا شده. اما روزمره و زندگی او را به سمت رابطه‌ی شکست خورده‌ی پیشین سوق می‌دهند و روزگار بر مراد می چرخد. تا پیش از آنکه دود شدگان برگردند و با هراس، اظهار کنند که این ماجرا تنیده به ریسمان و گره‌هایی از ابهام است.   دانلود رمان حافظه شخصی   قسمتی از رمان حافظه شخصی: دانلود رمان حافظه شخصی _ سرش رو بلند کرد و بهم نزدیک شد. گوی ...

  • حافظه شخصی
  • رها امینی
  • شادی روحبخش
  • تعداد صفحات : 881
  • عاشقانه / معمایی / اجتماعی
  • بازدید: 14062
ادامه و دانلود

می‌دانی عشق مُتشکل از سه واژه است؛علاقه‌ی.شیرین.قلبی.ولی این روزها خبری از شیرینی عشق نیست!هر چه هست جز شیرینی و شیدایی.تلخ است،زهر است،سم است!وای از عشق این روزها! قدم‌زنان از همان خیابان قدیمی گذر کردم. هیچ‌ چیز تغییر نکرده بود. خیابان، همان خیابان بود؛ همان‌گونه شلوغ و پر رفت و آمد! بستنی فروشی کلبه، هنوز سرجایش بود و پاتوق‌مان را زوج دیگری اشغال کرده بودند که عشق از چشمان‌شان، تراوش می‌کرد. و بستنی شکلاتی، هنوز دوست داشتنی‌ترین بستنی آن‌جاست. می‌بینی هیچ‌چیز تغییر نکرده است؛ فقط تو رفته‌ای، و من مانده‌ام! همین... . *** پرواز پرستو‌ وارت را به چه تعبیر کند دل تنگم؟ چگونه خود را تسکین دهد؟ با کدامین واژه و زبان؟! *** غرق شده‌ام در واژه واژه‌ی قانون شاید که بیابم ماده‌ای را یا حتی تبصره‌ای، که تو را مجبور ...

  • دلنوشته‌ی عشق بدون شین
  • Rahele
  • REIHANE_F
  • تعداد صفحات : 30
  • تگ: محبوب
  • بازدید: 1351
ادامه و دانلود

یک پسر که عاشق دنیای ارواح است. بدون این‌که حواسش باشد، خودش را دعوت می‌کند در دنیایشان. از پری‌های کوچولو گرفته تا جن و ارواح خبیث آن‌جا هستند و کنار هم زندگی می‌کنند و مشکلاتی را برای آن پسر به وجود می‌آورند. پسر به کمک یه دوست از آن‌جا خلاص می‌شود و این می‌شود شروع یک داستان جدید. در دنیایی که ارواح و جن در آن حضور دارند نیازی به تو نیست! مگر این‌که بخواهی در جمع آن‌ها حضور داشته باشی و عضوی از آن‌ها باشی. با یکی تا آخر می‌مانی و با همان از آن‌جا خارج می‌شوی و این می‌شود پایان شروعی تازه! *** به نام خدایی که داننده‌ی رازهاست. حدوداً ساعت دوزاده نیمه‌شب بود و من مثل همیشه در خانه تنها بودم. اصلاً خوابم نمی‌برد و ذهنم درگیر این ...

  • داستان کوتاه رهایی از تسخیر
  • مهدی تورانی
  • بلک استار
  • تعداد صفحات : 37
  • ترسناک. معمایی.فانتزی
  • بازدید: 2124
ادامه و دانلود

معرفی رمان پروانه ‌ها هرگز نمی‌ میرند: دانلود رمان پروانه ها هرگز نمی میرند_خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج پوچ می‌شود زندگی که از پوچ به گل تبدیل شده بود. ثریا می‌شود بازمانده‌ای در یک سکانس تراژدی تلخ، تلخی‌اش که معنای کج و پوچ بودن را در بوق کرنا کرده‌ است و رادمهری که مانده‌ است در این آوار که ثریایش خشت اول را کج گذاشت و از آن موقع تمام گل‌هایشان پوچ شد. پوچ شد تا به آخر رسیدند. در این انتها پروانه‌ای نیز زنده است و پوچ‌ها گل می‌شوند زیرا پروانه‌ها هرگز نمی‌میرند.   دانلود رمان پروانه ها هرگز نمی میرند       متن رمان پروانه ‌ها هرگز نمی ‌میرند: دانلود رمان جدید پروانه ها هرگز نمی میرنددر پی ما خانواده‌ی ...

  • پروانه‌ها هرگز نمی‌میرند
  • پرنده سار
  • PARISA_R
  • تعداد صفحات : 186
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 6040
ادامه و دانلود

بر همه‌ چیز خنده زدم..در تمامِ نبودن‌هایت!چه شد که آمدی؟ چرا آمدی؟از وقتی که آمدی... خنده از لبانم رفت! چرا که عشق، خنده‌دار نبود! لبخندت با دلِ من چه کرد؟! با دخترکِ غمگینِ عاشقِ دل‌‌نازک... .دختری در حیرتِ چَشم‌های تو.شیفته‌‌ی صدای تو... اگر مَرا از قبل، از آن اول‌‌ها که نبودی، می‌دیدی... !افسوس می‌خوردی که چرا آمدی؟افسوس می‌خوردی که چه کردی با من؟ آه! کاش نیامده بودی!​ *** تنگیِ نفس اَمانم نمی‌دهد! نظرت چیست در بورانِ بی‌تفاوتی‌ات یخ بزنم؟!​ *** زمستانِ سردی‌ست! چَشم‌های آبی‌ات را می‌گویم؛ نه مغروری، نه عاشقی، نه مهربانی و نه پر ذوق! عاشقِ چه شده‌ام، نمی‌دانم! و خدا داند و بس... !​ *** تنبیه می‌شدم! به‌خاطرِ تمامِ خنده‌های بی‌خود و باخودَم... ‌؛ اما حالا... تنبیه می‌شوم! به‌خاطر تمامِ اخم‌های سرد و وحشتناکَم... . چه بر سرم آمد... ؟!​ *** آن‌قدر در حسرتت خواهم ...

  • دلنوشته‌ی عشق خنده‌دار نبود
  • I'M_MAHI
  • REIHANE_F
  • تعداد صفحات : 15
  • تگ: محبوب
  • بازدید: 1296
ادامه و دانلود

یکی بود و یکی نبود، یه پرنسس تنهایی بود که تنها کاری که می‌تونست توی قعله‌ انجام بده، آواز خوندن بود.پرنسس صدای خیلی زیبایی داشت اما چون خیلی‌خیلی تنها بود، آوازهایی که می‌خوند هم خیلی غمگین بودن. پرنسس داستان ما، یه آرزوی بزرگ داشت و اون این بود که به شهر بره و مردمش رو ببینه. بچه‌ها به نظر شما پرنسس می‌تونه به شهر بره؟ سخن نویسنده: این داستان کودک رو تقدیم به تمام دختر کوچولوهای ایران‌زمین می‌کنم. امیدوارم که لذت ببرند. - رویا چیه؟! - رویا، یعنی آرزو؛ یعنی چیزی که اون قدری برات مهم باشه که براش بجنگی و بالاخره به دستش بیاری. - من چه‌طور می‌تونم رویام رو به دست بیارم؟ - با تلاش و کوشش، با صبر و مقاومت، اگه رویات قوی باشه، ...

  • داستان کودک آواز پرنسس
  • Meliŋa
  • رها
  • تعداد صفحات : 33
  • فانتزی، تخیلی
  • بازدید: 2712
ادامه و دانلود

خلاصه رمان ماندن یا رفتن:  رمان عاشقانه حقایق کشف می شه! مهتا می فهمه کیه! دلیل فراموشیش رو می فهمه ولی بین موندن یا رفتن تردید داره! بخشیدن یا کینه گرفتن از کسی که خودش هم یک مهره بوده! وضعیت کاملا فرق کرده، دیگه هیچ چیزی مثل گذشته نیست. وارد یک بازی جدید می شه؛ بازی ای که توی تصمیمش تاثیر داره. حالا می مونه یا میره؟ می بخشه یا نه؟ گذشته رو فراموش می کنه یا نه؟ حق میده یا برای همیشه میره؟...!   دانلود رمان ماندن یا رفتن ( جلد دوم به یادت بیاور) ⭐️   قسمتی از دانلود رمان ماندن یا رفتن: مادر من یک زن کدبانو بود و همین طور عاشق پدرم... خیلی دوسش داشت و من تک فرزند اونا بودم تا ...

  • ماندن یا رفتن ( جلد دوم به یادت بیاور)
  • غزل محمدی
  • مائده احمدی نژاد
  • تعداد صفحات : 614
  • عاشقانه / درام / جنایی
  • بازدید: 8096
ادامه و دانلود