خلاصه: پرنس متین و پرنسس نیلا، شاهزادههایی تخس و به شدت بازیگوشی هستند که مثل کبریت و باروت میمونن و هر جا که با هم باشن یه فاجعهی بزرگ به بار میارن! امروز سالگرد تاجگذاریه و توی قصر یه جشن بزرگ برپاست. من نیلا، دختر پادشاه نیل و ملکه لینا، اینجا روی تخت مخصوص خودم نشستم و با اخم دارم به بقیهی مهمونها نگاه میکنم. از این مهمونی ناراحت نیستم؛ بلکه از این ناراحتم که قراره خاله و شوهرخالهم، ملکه تینا و پادشاه ماکان همراه با پسرشون بیان اینجا و یه هفته هم بمونن. من خاله و شوهرخالهم رو خیلی دوست دارم ولی از پسرشون، متین، خوشم نمیاد؛ چون اون من رو خیلی اذیت میکنه و همیشه هم باهم دعوا داریم؛ البته ...