خلاصه رمان: دانلود رمان کنارم باش ببخشید نمیدونستم میگم سوویچ ماشینت کو؟ رو میزه برو برش دار. به طرف میز رفتم و بعد از برداشتن سوویچ از خونه خارج شدم... یکی یکی بچه هارو سوار کردم و به طرف دانشگاه حرکت کردیم... از پله ها بالا رفتیم و خودمون و به اتاق231 رسوندیم. حواسمون به دو رو برمون نبود. با سرو صدا وارد کلاس شدیم. استاد هنوز نیومده بود. روی صندلی نشستم و به ندا که کنارم نشسته بود گفتم: چخبر؟ خبرای خوبی دارم برات چی؟ امروز چهارتا پسر به جمع کلاسمون اضافه شدند... وای نیلا یکی از یکی جیگر تره از وقتی که اومدند دخترا همه ی حواسشون به اوناست. وای نادیا رو که نگو، دختره ی جلف هربار خواست یکی از اون پسرارو به حرف بگیره ولی نم ...