یک رمان

خلاصه رمان : دانلود رمان تصادف شیرین دختری به اسم رها...مثل اسمش رهاست..ولی تقدیر اونو از خونوادش دور میکنه پیرزنی ب اسم سیما...رها رو پیش خودش نگه میداره و بزرگش میکنه یه اتفاق،یه حادثه...اعث میشه که رها تو یه مسیری بیفته که زندگیشو عوض میکنه یه روز،یه جایی،با کسی رو به رو میشه که قلبشو به بازی میگیره... پسری که باعث میشه رها اسیر بشهدیگه رها نباشه... نویسنده : نگین موسوی کاربر رمان تعداد صفحات : 83 ژانر : عاشقانه من خانواده ام رو پنج سالى ميشه که در حادثه ای از دست دادم و با سيما که از بچگى ما با ما زندگى ميکرد زندگى ميکنم. رها: خداحافظ سيما جون. سيما: خداحافظ دخترم. سريع سوار پورشه ى خوشگلم شدم رمان عاشقانه و رفتم دنبال بچه ها رسيدم خونه بهارينا يه ...

خلاصه رمان : دانلود رمان عشق ناکام داستان درباره ی یه دختر به اسم درساست که واسه یه مسابقات با یه گروهی به ترکیه میره.اونجا اتفاقاتی پیش میاد،براشکه نیاز به پوله زیادی داره که مجبور میشه،به پیشنهاد یکی از اعضای گروه جواب مثبت بده.و پا تو بازی میزاره..که.. نویسنده : زهرا.س تعداد صفحات : 210 ژانر : جــدایـی،طــنز،عاشقانه. بخوابم.رسما دیگه اشکم در اومده بود امروز اولین روز کاریم بودو من دیر کردم سریع یه مانتو سرمه ای با مقنعه مشکی و شلوار سرمه ای  رمان اجتماعی و کفش مشکی پوشیدم به چی سرسری خوردمو با تموم سرعتی که داشتم خودمو به آژانسیه سره کوچه رسوندم من و تا شرکت رسوند روی شرکت و خوندم که نوشته بود مزون لباس نیازی منتظر شدم اسانسور بیاد همین دانلود رمان عشق ناکام     که اومد سریع ...

خلاصه: دانلود رمان دزد قلب من تویی  داستان …….از زبان ی دختر مغرور و لج بازه ک دزده این دختر پرورشگاهی بوده و از اونجا فرار کرده و چون شغلی پیدا نکرده سراغ دزدی میره ….. این ترانه خانوم خودش تنها نیست اولش با صدف (ک اونم با ترانه از پرورشگاه فرار می کنه) دزدی میکنن اما بعدا ی گروه تشکیل میدن … نوشته sky-starوsadaf.a برای موبایل  داستان …….از زبان ی دختر مغرور و لج بازه ک دزده این دختر پرورشگاهی بوده و از اونجا فرار کرده و چون شغلی پیدا نکرده سراغ دزدی میره رمان پلیسی  این ترانه خانوم خودش تنها نیست اولش با صدف (ک اونم با ترانه از پرورشگاه فرار می کنه) دزدی میکنن اما بعدا ی گروه تشکیل میدن ...

خلاصه: دانلود رمان اسیر شخصیت اصلی رمان مایه دختره به اسم سایه که طی حوداثی مجبور میشه از زندگی قبلیش فرارکنه خصوصا از مرد زندگیش ولی اتفاقاتی باعث میشه که شوهرش اونو پیدا کنه و……بقیشو اینکه رمانو بخونید میفهمید چی میشه و اینکه ما فلش بک هم داریم سبک رمانم اجتماعی ..عشقی .غیره …549صفحه…پایان خوش نوشته نسرین شخصیت اصلی رمان مایه دختره به اسم سایه که طی حوداثی مجبور میشه از زندگی قبلیش فرارکنه خصوصا از مرد زندگیش ولی اتفاقاتی باعث میشه که شوهرش اونو پیدا کنه و……بقیشو اینکه رمانو بخونید میفهمید چی میشه و اینکه ما فلش بک هم داریم سبک رمان اجتماعی ..عشقی . دانلود رمان اسیر   شخصیت اصلی رمان مایه دختره به اسم سایه که طی حوداثی مجبور میشه از ...

خلاصه رمان: دانلود رمان فارغ التحصیلی درمورد چند تا دانشجوی دختر که دارن فارغ التحصیل میشند اما برای اونها اتفاقاتی میوفته که…تعداد صفحات کتاب موبایل717ص درمورد چند تا دانشجوی دختر که دارن فارغ التحصیل میشند اما برای اونها اتفاقاتی میوفته که…درمورد چند تا دانشجوی دختر که دارن فارغ التحصیل میشند اما برای اونها اتفاقاتی میوفته که… رمان فارغ التحصیلی نوشته سمیرا کاربرنودهشتیا خلاصه رمان..: درمورد چند تا دانشجوی دختر که دارن فارغ التحصیل میشند اما برای اونها اتفاقاتی میوفته که…رمان عاشقانه در با صدای تقی بازشد وارد حیاط خونه شدم کنار حوض نشستم حوض ترک برداشته بود ورنگ آبیش از رو رفته بودماهی های قرمز و کوچولوهم خبری ازشون نبود به دور تا دور حیاط نگاه کردم چشام میخکوب تخت چوبی شد تختی که همیشه ...

خلاصه: دانلود رمان چه خوبه عاشقی داستان در مورد دختری به نام شادی هست که تو یه تصادف پدر و مادر خودش رو از دست داده و همراه خواهر و برادر خودش پیش خاله اش زندگی میکنه. شادی به خاطر رشته ی تحصیلیش مجبور میشه به مدت شش ماه به یه شهر دیگه بره و اونجا با نام رمان:چه خوبه عاشقی نام کاربری نویسنده:رها ۱۳۸۰ ژانر رمان: اجتماعی رمان عاشقانه مقدمه: ●○●مگذار که عشق ، به عادت دوست داشتن تبدیل شود پسری آشنا میشه ولی قصه به همین جا ختم نمیشه و اتفاق های خوب و بد زیادی پیش روی شادی هست که باید برای  رسیدن به خوشبختی مقابل مشکلا بایسته و .... دانلود رمان چه خوبه عاشقی     مگذار که حتی آب دادن گل های باغچه ...

خلاصه رمان : دانلود رمان عشق واهی توچه دانی که  پس هر نگه ساده من  چه جنونی،چه نیازی ،چه غمی ست ...ساغر دختر ساده ومهربونیه که عاشق ماهان پسرخالشه ....ماهان برای مدتی ناپدید میشه تااینکه  شخص  جدیدی وارد زندگیش میشه  تاحدودی جای ماهان و تو زندگیش میگیره اما با برگشت ناگهانی ماهان میفهمه که نویسنده : فاطمه کاربر رمان تعداد صفحات : 630 ژانر : #طنز#عاشقانه با ترسی که تو چهره ام مشخص بود .. .دهانم و باز کردم سپس شروع کرد به بررسی دندون هام. .. دکتر که یک مرد حدودا چهل ساله با موهای پر مشکی وچشم ابرو مشکی بینی... بینی رمان عاشقانه تقریبا بزرگ و یک اخم بزرگی که رو صورتش بود .. .چند لحظه که گذشت گفت:خانم یکی از دندون هاتون نیاز بع پر کردن داره ...

خلاصه رمان : دانلود رمان گاهی عشق از پشت خنجر می زند یه رمان متفاوت در مورد یه دسته انسان متفاوترمان شخصیت اصلی نداره.شخصیتهای اصلی داره ولی شخصیتی که همه رو به هم مرتبط میکنه و نقطه ی مرکزی دسته است رویاست.رویا دختری شاید متفاوت!اینجا تفاوت و حقیقت موج میزند! یه رمان کاملا متفاوت با یه انتقام شروع و با یه انتقام تموم  رمان عاشقانه میشه ولی این بین اتفاقاتی میوفته که میشه بال و پر داستان پایان تلخ نیست شیرین هم نیست پایان اونجوریه که باید باشه,حق! کلید رو چرخوندم و در رو باز کردم.خسته و بی رمق رفتم توی اتاقم.لباسم رو عوض کردم.روی تخت ولو شدم.چشمام رو بستم و سعی کردم رو مبحث امروز فکر کنم. یهو در باز شد و چهار تا خرس پریدن داخل. آناهیتا ...

خلاصه رمان : دانلود رمان تاوان خنجر زدن شکستن غرور است و بس عاقبت زخم زدن،دوتا زخمه؛یکی برای مهاجم و یکی برای زخمی. حالا توی این جلد زخم خورده ها به صدا در میان و از رویا شکایت مرهم می کنند در حالی که رویا هنوز نتونسته زخم خودش رو بند بیاره.این جلد مکمل جلد اوله و داستان جدایی نداره.داستان مربوط به سه سال بعده؛آزادی رویا و شروع جدیدش.شروعی که هیچ کس باورش نداره.شروعی که برای آدمی مثل رویا که ادعای مغروری داشت خیلی گرون رمان عاشقانه تموم شد!.آره،شروع  سنگین و تاوانی سنگین همه امون می دونیم که اطرافمون یه سری آدم هست که ما نمی شناسیمشون؛ادعا می کنیم که می شناسیم ولی نه!. ما خودمون رو هم به زحمت می شناسیم چه ...

خلاصه: دانلود رمان تولد مشترک   درمورد 6نفر درنقاط مختلف دنیا که در روزی تولشون توی ویلا جمع نمشن…روز تولد اونها روز مرگ یک روحه که میخواد….اگه رمان ترسناک ومعماگونه دوست دارید بخونیدش..پایان خوش جلوی تلویزیون نشسته بودم و در حالیکه پاهام رو روی میز روبروم گذاشته بودم مشغول تماشای فیلم بودم که تلفنم زنگ خورد ، با بی حوصلگی  رمان اجتماعی فحشی به این خروس بی محل دادم و تلفن رو برداشتم . _بله؟ سلام کارلوس ، منم خوان … اخمام رفت تو هم : خوان دیگه کیه ؟! خوان : یعنی اسم مربیت یادت رفته ؟ شناختمش ، مربی سه سال پیشم بود ، وقتی که تازه تنیس رو حرفه ای شروع کرده بودم ، نفسم رو با حرص دانلود رمان ...