خلاصه:
دانلود رمان عاشق شدیم به قلم زهره بیگی ،روایت دختر شیطونیه که دل به دوست برادر فوق غیرتیش داده خودتون بخونید دلداگی ها و بیقراری های پریناز قصه ام رو ،کنار شیطنت های خاص خودش...حرص خوردن های برادرش و احساس ناب و نادرِ کیارش پسر قصه داشتم از زور خنده روی زمین بال بال میزدم که در حیاط باز شد و امیر حافظ مثل میرغضب وارد شد .بیچاره سلن و هلیا از
جا پریدن و خنده ی رو لبشون افتاد کف پای امیرحافظ! ولی من همش یاد قیافه متین شکیب می افتادم و نمی تونستم حتی خودم رو از روی سنگفرش های حیاط جمع کنم، چه برسه به اینکه خنده ام رو کنترل کنم.اخه امروز سر کلاس نشسته بودیم که ...