دانلود مجموعه دلنوشته سوختن برابر عشق مقدمه : دانلود مجموعه دلنوشته سوختن برابر عشق _ سوختم برابر شمع عشقت اما تو پروانه نبودی به دور شمع باشی ما نه عاشقانه هم را می خواستیم نه برای هم به پای هم ماندیم فقط برای عشق هم در برابر هم سوختیم
دانلود مجموعه دلنوشته سوختن برابر عشق مقدمه : دانلود مجموعه دلنوشته سوختن برابر عشق _ سوختم برابر شمع عشقت اما تو پروانه نبودی به دور شمع باشی ما نه عاشقانه هم را می خواستیم نه برای هم به پای هم ماندیم فقط برای عشق هم در برابر هم سوختیم
خلاصه : دانلود رمان ثانیه ها _ جلد اول جایی تموم شد که ستاره تصمیم گرفت با وکیلش امیر که صمیمی ترین رفیق همسر سابقش بود ازدواج کنه. جلد دوم پر از اتفاق های هیجان انگیزو غیر قابل پیش بینی هست..... از برملا شدن رابطه ی نگار و ارمان..... تا برگشتن سینا..... و ستاره ای که به اجبار از امیر دست میکشه و تن به یک ازدواج اجباری میده ... مقدمه: زندگی زیباست... به زیبایی چشمهای پف کرده از هق هق های شبانه... به زیبایی بغض نفس گیر روزانه... به زیبایی قلب تکه تکه شده از شکست های بیشمار... به زیبایی نفسی که از دلتنگی بالا نمی اید... به زیبایی تمام شدن تدریجی من... دانلود رمان ثانیه ها قسمتی از رمان : از شیشه ماشین نگاهی به مامان و حسین اقا ...
خلاصه: دانلود رمان سودای عشق صدای تلفن من رو به خودم آورد نمی دونم اما فکر کنم بیستدقیقه ای به جاری شدن آب خیره شده بودم .دست هام رو با لباسم خشک کردم و گوشی رو برداشتم. الهام بود تقریبا فریاد زد الوبا صدایی که به زور از حنجرم بیرون می اومد جواب دادم: الو الهام صداش بلند تر شد. زهر مارو الهام، دوروز ازت غافل شدم آخرشم کار خودت رو کردی؟ بدبخت حالا می خوای چیکار کنی؟ اصلا حال و حوصله ی نصیحت نداشتم. -توروخدا الهام اینقدر سر زنشم نکن، بخدا دیگه توانایی ندارم می خوام از این به بعد فقط آرامش داشته باشم. خنده ی عصبیی کرد. -آره، آره جون خودت حتما هم آرامش داری وقتی قسط بانکت عقب بیافته، وقتی صاحب خونه ...
خلاصه: دانلود رمان زندگی تلخ عسل رمان تلخی زندگی عسل،روایتگرزندگی دختری به نام عسل شیطون و مغرور که به خاطر مسایلی از جنس مرد بدش میاد و فکرنمی کنه عاشق بشه ولی طی ماجراهایی عاشق میشه ولی زندگی همیشه آماج حوادث زیادی هست.دختر قصه سرخوش از بودن کنار عشقش ...نمیداند که سرنوشت چه خواب هایی برای او دیده است با صدای آلارم گوشیم بلند شدم،آخ که چقد من خوابم میاد ،وای چقدر درس خوندن .تا کی آزمون و امتحان؟ آیا این توهین به شعور ما دانش آموزان ودانشجویان نیست ؟؟؟ ( وجدان ـ دختر چقدر غر میزنی امروز که اول مهر چه امتحانی چه درسی!؟؟) من ـ عه راست میگی ها ولی بعدا که به این مرحله میرسیم. من پیشواز رفتم. از روی تخت بلند شدم ...
خلاصه: دانلود رمان دو دنیای متفاوت این داستان داستانی بسیار تکان دهنده است. مانند داستان های دیگر تلخ و شیرین نیست.زهر و عسل نیست.فقط شیرین است فقط و فقط عسل البته...بستگی به شما هم دارد که شیرین بودن را در چه چیزی ببینید اما به نظر من این داستان تمامش شیرین است و شیرین داستان زندگی یک دختر...قبل و بعد از مسلمان شدنش!حالا باید ببینیم چه چیزی عامل این اتفاق شده است قسمتی از رمان : رفتم و دوربینم رو برداشتم. از بابا خداحافظی کردم و به طرف جنگل به راه افتادم. من ماهرخ تهرانی هستم، بیست و سه سالمه و عکاسم. به عکاسی از طبیعت و ادیان مختلف و فیلم برداری از صحنه های مختلف علاقه خاصی دارم. یه داداشم دارم که اسمش ...
خلاصه: دانلود رمان حذر از عشق از کجا آغاز کنم بیان قصهای که گویای عظمت وشکوه عشقی شیرین را که از دریا کهن سال تر است.حقیقتی ساده از عشقی که او برایم به ارمغان آورده.از کجا آغاز کنم.او همانند باران تابستانی که زمین را به سطحی درخشان مبدل می کند به دنیای خالی من مفهوم بخشید، او قلب مرا لبریز کرد، او دل مرا با احساسی خاص لبریز کرد، با آوای فرشتگان، او روح مرا از عشق والا و بیکران سرشار کرد آنگونه که هر کجا بروم هرگز تنها نیستم. راستی این عشق تا چه هنگام دوام خواهد داشت. آیا می توان عمر عشق را بر مبنای شب و روز سنجید... اکنون جوابی ندارم... اما میدانم که همیشه به او نیاز دارم. او قلب مرا ...
خلاصه : دانلود رمان گل یا پوچ _ مردی از جنس سنگ مغرور ولی در عین حال با خدا، که تمام زندگیش را روی پاهای خود ایستاده و دختری از جنس شیشه که سعی می کند زندگی خود را با تمام مشکلاتش زیبا بسازد. قرار گرفتن این دو جنس عجیب در کنار یکدیگر،هارمونی زیبا از خلقت خداوند ایجاد کرده است... این بار شیشه سنگ را عاشق می کند و سنگ نیز شیشه را مرحم میشود. قسمتی از رمان : صدای خش خش برگ های پاییزی زیر پایم لذتی بی پایان را به بدنم منتقل می کرد. هوارو به سردی می رفت وباد سرد گونه هایم را شلاق میزد. دانلود رمان گل یا پوچ صدای تق تق پاشنه های کفش هایم در این صبح در خلوته کوچه ...
خلاصه: دانلود رمان میشل مادر چشمهای مهربانش را به من دوخت.دستهای همیشه یخ زده ام را به دست گرفت و فشرد. هنوز فراموشش نکردی ؟چرا به چیزهای خوب فکر نمیکنی؟ نمیتونم مامان وقتی نمیتونم چطور فراموشش بکنم؟!!کمی عصبانی به نظر میرسید .لب هایش را جمع کرد و گفت: اون اگه عقل داشت که تو رو رها نمیکرد. خواست خداست که نشد این وصلت سر بگیره. پس فراموشش کن. عصبانی شدم نه از دست مادر بلکه از دست خودم راست میگفت و من در ابهام بودم و نمیخواستم حقیقت را درک کنم.با این حال صدایم را بالا بردم و گفتم : - فراموشش کنم چطور من ساده را عاشق کرد .فراموشش کنم چقد دوسش دارم .فراموش کنم روز نامزدی نیامد و آبرویم رو برد. مادر پوزخندی زد و ...
خلاصه: دانلود رمان نازان با اعلام ختمِ جلسه، از دادگاه خارج شدم و نفس عمیقی کشیدم. باید زودتر میرفتم تا دوباره چشمم تو چشمهای خواستنی و منفورش قفل نشه.نازان وایساپا تند کردم و به راهم ادامه دادم. نمیخواستم بمونم و دوباره به حرفهاش گوش بدم. میدونستم چی میخواد بگه اما ایندفعه دیگه نمیتونستم ببخشمش و برگردم پیشش. بازوم به سمت عقب کشیده شد و برگشتم سمت. -با تو نیستم وایسا؟ تو چشم هاش نگاه کردم، چشمهایی که روزی دنیام بودن، اما حالا شده بودن رنگش، حس مرگ رو بهم القاء میکرد! -حتی تو این موقعیت هم دست از زورگوییت برنمیداری؟ نمیدونی هر کلمهات میتونه وضعیتت رو از اینی که هست، خرابتر کنه؟ با صدای دادِش، چشمهام رو بستم -به درک که وضعیت خرابتر از الان میشه، ...
خلاصه: دانلود رمان گمشده در مه برای بار چندم بود که این سوال را می پرسید؟ بار پنجم... بار هفتم... یا بار هزارم؟هیچ چیز یادم نمی آمد. انگاری گیج گیج بودم. با ترس آب دهانم را قورت دادم و گفتم:من... من این کار رو نکردم.مثل این که از حرف هایم کلافه شده بود. هر بار این سوال را می پرسید، این جواب را می دادم.برای چی کشتیش؟ -من کشتم؟ -پس کار کی بود؟ جواب ندادم. سعی می کردم به دیشب فکر کنم؛ اما انگاری مغزم خالی از هر چیزی بود. -برای بار آخر می پرسم برای چی با چاقو زدیش؟ قلبم برای بار هزارم ایست کرد! من با چاقو زده بودمش؟ نمی دانم چرا دلم می خواست بلند بلند بخندم. لبخند احمقانه ای زدم و گفتم:من ...