معرفی رمان: رمان لمس سرنوشت _ داستان درمورد دختری است که اتفاقات گذشته بر آیندهاش اثر گذاشته و باعث انتقامجویی او شده است به طوری که او هراس دارد پا در شهری بگذارد که شاهد قتل عام خانوادهاش بوده است... فاصله بین عشق تا نفرت به اندازه تار مویی بیش نیست. رمان لمس سرنوشت قسمتی از رمان: جلوی آینه قدی ایستادم و به انعکاس چشمهام تو آینه زل زدم؛ بعد از چند لحظه با انزجار رو از آینه گرفتم و به میز آرایش مشکی رنگی که کنار آینه قدی بود، تکیه دادم و پوزخندی ناخونده مهمون لبهام شد. با صدای بلند رهام که صدام میکرد تکیهام رو از میز آرایش گرفتم و از اتاق بیرون اومدم، در چوبی اتاق رو بستم و از راهرویی که ...