خلاصه رمان : دانلود رمان مرد باش در مورد دختری هست که هیچ کسی را تو دنیا نداره و با پسری به اسم مهران اشنا میشه که ادعای عشق و دوست داشتن آريمس را داره شاید داشته باشه ولی مرد بودن و مرد ماندن خیلی سخته زندگي من و تو زندگي نبود پشت چهرت،رازي بود که من نديدم... تو مرا،کور کردي.... مرد نبودي... زمان مرا تغيير داد... عشق تو مرا سوزاند.... مرا در آغوشت بفشار... تا شايد کمي،آرام شوم... نگاهي اجمالي به اتاقم،کردم. اتاقي در حين،بي رنگي و ساده؛ آغوشي که، موقع خواب به روم باز مي شود زمين بود... دو سال پيش،وقتي من تازه پدر و مادرمو توي يه تصادف دلخراش از دست دادم. از اون به بعد،پيش پدربزرگم زندگي مي کردم. پدربزرگي که همه ي، مهر و محبتش رو برا من، ...

  • نام رمان:مرد باش
  • نویسنده:مارسا تهراني
  • طراح:نگار1373
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:70
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 5187
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان قیزیل داستان دختریه که به خاطر یه سوءتفاهم و گناهی که برادرش مرتکب شده اسیر زندگی دو برادری میشه که یکیشون برای کشتنش نقشه کشیده. به خواست خودش وارد این منجلاب نشد ولی همین منجلاب مسیر زندگیش رو تغییر میده...خریدهاش رو تو دستش جا به جا کرد و منتظر تاکسی ایستاد. استرس تمام وجودش رو گرفته بود و کف دستش حسابی عرق کرده بود. یه هفته بود که تو گوش خودش می‌خوند استرس هیچ فایده‌ای نداره وقتی همه چیز از قبل برنامه‌ریزی شده و اون فقط باید عین یه ربات هر چی بقیه گفتن و خواستن بگه چشم. فقط یه لحظه آرزو کرد که کاش اون روز هیچ‌وقت پاش به خونه‌شون نمی‌رسید! هرچی به اون ساعت نحس نزدیک‌تر می‌شد ...

  • نام رمان: قیزیل تئل
  • نویسنده:دوشیزه
  • طراح:نگار1373
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:560
  • موضوع:عاشقانه، پلیسی
  • بازدید: 8664
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان من به تو دل دادم روایتگر داستان زندگی دختری به اسم پونه که برای پر کردن وقتش مسیولیت نگهداری و پرستاری یک دختر بچه رو به عهده میگیره و وارد خونه اونها میشه. پدر اون بچه ازش میخواد که برای اینکه گناهی بینشون نباشه و خلافی نکرده باشند تا وقتی اونجا هست، بینشون صیغه خونده بشه   مامان راضی دستتون درد نکنه خیلی خوشمزه بود. افتادین تو زحمت. مامان راضی: نگو این حرفارو دختر. من نگرانتم. خودت که اصلا به فکر نیستی. اون سه تا بچه بیگناه باید غذا بهشون برسه ولی تو نه حواست به خودته و نه اون طفل معصوم ها.  نمی تونم مامان راضی وگرنه فکر کردید خودم خیلی راضیم. مامان راضی: پونه جان مواظب باش. بار سنگینی ...

  • نام رمان:من به تو دل دادم
  • نویسنده:ف. اسحاقی
  • طراح:نگار1373
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:613
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 17693
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان نگاهم کن روایت گر دختری هست که برای درس خواندن به خارج از کشور رفته است و در انجا متوجه می شود که یکی از استاد اشنایی یکی از فامیل های ان ها است که عاشق اون میشه و البته اختلاف و لج بازی هایی هم دارنکادوهایم را روی تخت گذاشتم و در اتاقم را بستم و گوشه ای از تخت نشستم و دوباره نگاهی به کادوهای روز تولدم انداختم. اما این بار نگاهی دقیق تر...بلوز آبی حریر و بی نظیر هدیه ی شیلا بود و ساعت مارک دار فوق العاده هم هدیه ی دایی نادر. شهین و شوهرش اقا احمد هم کت و شلوار سبز کتان و بامزه ای را برایم اورده بودند.و اخرین هدیه ام ...

  • نام رمان:نگاهم کن
  • نویسنده:الهام قسیم
  • طراح:فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:344
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 8029
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان هنوزم باهاتم روایتگر دختری هست که از شهرستان میاد تهران که تو رشته پرستاری که قبول شده درس بخونه که در رمان ما دوتا پسر هستن یکی سهیل که علاقه داره به دختره داستان ما و یکی دیگه که وکیل هست حالا داستان از اینجا جالب میشه که اقای وکیل به خاطر پدرش که اصرار داره ازدواج کنه و از دختره داستان ما تقاضای ازدواج صوری میکنه و..با صداي زنگ ساکمو برداشتم و رفتم درو باز کنم...احتمال دادم سهیل باشه ولی با دیدن آرتان تعجب کردم -شمایید؟ -آره...منتظر کسی بودي؟ -نه نه..فکر کردم سهیله. چشمم خورد به لباساس..شلوار کتان مشکی و کت مشکی و پیراهن قهوه اي تنش بود...تا حالا با تیپ اسپرت ندیده بودش و برام جالب بود.. -این قدر خوشتیپ ...

  • نام رمان:هنوزم باهاتم
  • نویسنده:FereshteĦ .shafagh 69
  • طراح:بهار قربانی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:304
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 10281
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان گناهم عاشقی بود جذاب و عاشقانه که در این رمان کمی هم اختلاف ببین دختر و پسر داستان وجود داره که با هم یکی به دو میکنن امیدوارم از مطالعه این رمان لذت ببرید امروز برای اولین بار می خوام از همه ی اتفاقاتی که توی گذشته برام افتاد و کسی از اونها خبر نداره توی این دفتر بنویسم دوست داشتم برای کسی حرف بزنم که منو به جرم عاشقی سرزنش نکنه و به من نگه که مقصر تو بودی می خوام از شش سال پیش شروع کنم اما بهتره اول خودم و خانواده ام و بقیه افرادی که توی زندگیم نقش داشتن رو معرفی کنم حالا انگار یه دفتر می فهمه که می خوام همه رو بهش معرفی کنم آره من مطمئنم ...

  • نام رمان:گناهم عاشقی بود
  • نویسنده:سیاوش
  • طراح:بهار قربانی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:260
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 10132
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان این حقم نیست عاشقانه و مذهبی که دختر رمان ما واسه دلش به عقایدی پایبند میشه پشت پنجره رفته بودم، هوا بارانی بود، بارانی که عاشقش بودم. چند دقیقه ای بود که داشتم به باران نگاه میکردم که تند تند و پر شتاب روی زمین می ریخت. به یاد قبل تر ها افتادم، سال های نزدیکی که به اندازه یک عمر از آن گذشته بود، پر از خاطرات تلخ و شیرین، پر از اتفاق های گوناگون، پر از تجربه. دلم هوای آن روزها را کرده بود، که بی دغدغه زیر باران می رفتم، چند دقیقه زیرش خیس می شدم.  انرژی بخش بود و نشاط آور!  حالم را خوب می کرد، ولی مجبور می شدم با تشر مامان و ...

  • نام رمان:این حقم نیست
  • نویسنده:ف. اسحاقی
  • طراح:فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:457
  • موضوع:عاشقانه- مذهبی
  • بازدید: 5640
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان بازی مرگبار عشق عاشقانه و طنز می باشد که شخصی به عنوان بادیگارد وارد قصری میشود ولی عاشق می شود خالا اقا پسر قسه یه نظامی هست واز ذوق زیاد بود..ببخشید..باید تخلیه انرژی میکردم...راتین لبخندی زد و بعد نیم نگاهی به من از سالن خارج شد... سارا پاورچین اومد سمتم..آروم گفت: کرد..وقتی رفتیم تو پیست ر..ق..ص گفتم یه عشوه ای بیام بهش اشاره کردم خفه شه... اهمی کردمو گفتم: -حرفات تموم نشد ساراجـــون؟ با تعجب گفت: -معلومه که نه..داشتم میگفتم..می خواس.. دوباره خواست ادامه بده که پرهام سرشو از پشت میز اورد بالاکه باعث شد سارا جیغ بزنه و یه قدم بره عقب..با چشمای گرد شده زل زده بود به پرهام. ..پرهام با بدجنسی یه تای ابروشو داد بالا و گفت: - خندم گرفته بود..سارا لبشو ...

  • نام رمان: بازی مرگبار عشق
  • نویسنده:زهرا علیپور
  • طراح:بهار قربانی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:100
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 5851
ادامه و دانلود

خلاصه رمان:  رمان عاشقانه و تجربه حس زیبای عشق که چگونه می توان با هر تفاوتی زمانی که پای عشق در میابن باشد کنار یکدیگر زندگی کرد  و سلیقه های یکدیگرد احترام گذاشت  خب پس خودتون گفتین که مرخصی لازم نیست چون امشب عروسیه خواهرتون بوده و منم امروز هم بهیار بودم هم پرستار هم پزشک هم ... آقای دکتر چیکار کنم خب فردام حسابه دیگه فردام عروسیه .داشتم منفجر میشدم ولی به روی خودم نیاوردم  خانم مجد شما فردا شیفت صبح هستین . یعنی اصلا شیفت شب ندارین  خب خب که خب . ميگم یعنی فردا شب پاتختیه نه فردا صبح  دیگه دم گریم بود . تقریبا همه رفته بودن اونام که مونده بودن داشتن ما رو نگاه میکردن . دیگه بیشتر موندن اونجا ...

  • نام رمان: دقیقه های آخر
  • نویسنده:نیلوفر م
  • طراح:نگار1373
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:107
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 3852
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان آرامش طلوع روایت پسری هست که عاشق دوست خواهرش میشه ولی اتفاقاتی می افته و ترمه که همون دختره که دوست داره ازدواج می کنه و رادمان از عشق دختره راهی جایی خارج از شهر میشه ﺩﯾﮕﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﺎﻡ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻢ ﺑﻌﺪﺍﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺑﺎ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﻠﯽ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻡ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﮔﻪ ﻧﺘﻮﻧﺴﺖ ﺩﺳﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﮐﻨﻪ ﺗﻮﯼ ﻣﺴﯿﺮ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺁﺩﺭﺱ ﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ...  ﻓﻮﺭﺍ ﺩﻭﺵ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﻣﻮﻫﺎﻣﻮ ﺣﺎﻟﺖ ﺧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﻝ ﻣﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﭼﺮﺧﯿﺪ ﮐﻪ ﯾﻪ ﮐﺎﻭﺭ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﺯﺵ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻭﺍﺳﻢ ﮐﺖ ﻭ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﭘﯿﺮﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﻭ ﮐﺮﺍﻭﺍﺕ ﻣﺸﮑﯽ ...

  • نام رمان:ﻃﻠﻮﻉ ﺁﺭﺍﻣﺶ
  • نویسنده:ﺣﺪﯾﺚ ﻧﺎﻣﺪﺍﺭﯼ
  • طراح:h•a•n•a
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:350
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 3265
ادامه و دانلود