خلاصه رمان: دانلود رمان سرنوشت رویایی من دختر داستان ما سرنوشت خودش طبق رويايي كه داشت رقم زد. در این داستان اولش اون پسر براش اشناس ولي خب…نميتونه بفهمه اين اشنا غريبه كي هستش! بعد از اتفاقاتی كه در داستان مي افته، میفهمه که اون پسر دوست دوران بچگیش و اينطور سرنوشت رويايي من آغاز ميشود مامانه من توهم از چه سلاحي براي من استفاده ميکني.بابا بلند شدم.آ آ.بيا حالا ول ميکني مارو. +حالا شد پاشو برو دستشويي صورتتو بشور يه شونه ام به اون موهات بزن.شبيه ادم خوارا شدي _ماااامااان +اي کوفتتتت.داد نزن گوشم نابود شد.پاشو ببينم. _باز شروع شد سلام اسم من آناهيد.آناهيد مشرقي.چهارمين و آخرين فرزنده خانواده.اين خانوميم که ديدين با داد داشت من فلک زده رو بيدار ميکرد مامان گلي منه.اسمش مريم.ماماني صداش ميکنم.اين مامان گلي من يه ...