خلاصه رمان: دانلود رمان سوء تفاهم یه سوء تفاهم بین دو تا ادم یه دختر و یه پسر واینکه ایا اون ها قادرن این مسئله رو حل کنن و دلیل این سوء تفاهم ایا یه اتفاق نگاهم روی صفحه ی کامپیوتر ثابت موند بود بالاخره قبول شده بودم ولی نه سراسری .مامان اسفند رو بالا سرم میچرخوندو قربون صدقم میرفت از خوشحالی روی پاش بند نبود ولی کسی از ته دل من خبر نداشت از قصد زده بودم مهندسی عمران چون میدونستم شه ر خودمون نداره و من زدم تهران . توی دلم مجبور شدم برای هزارمین رمان سوء تفاهم بار این جمله ی لعنتی رو با خودم تکرار کنم لعتن به تو رضا مامان: چیه مادر چرا زانوی غم بغل گرفتی ...