خلاصه رمان : دانلود رمان شیرین‌ ترین اشتباه زندگیم _ نمی‌دونم اسمش رو چی بذارم، عشق؟ اشتباه؟ سادگی؟ تنها اشتباه من فقط سادگی بود، فقط عشق بود، شایدم گناه! همه‌ی بدبختی من از اون شب کذایی شروع شد. با ورود اون توی زندگیم، همه‌ چیز زیر و رو شد؛ باورام، اعتقاداتم، عقایدم، همه چیز عوض شد. شاید بچگی کردم که باورش کردم، شاید اشتباه کردم بهش علاقه‌مند شدم، فقط می‌تونم خودم رو، حالم رو، آینده‌م رو دست تقدیر بسپارم! قسمتی از رمان : صبح با صدای گوشیم از خواب بیدار می‌شم، می‌رم یک دوش ده دقیقه‌ای می‌گیرم، بعدش هم موهای لخت و بلندم رو سشوار می‌کشم و مانتوی سرمه‌ای و شلوار جین مشکی و مقنعه‌ی مشکیم رو می‌پوشم و بدون صبحونه از خونه ...

  • نام رمان : شیرین‌ترین اشتباه زندگیم
  • نویسنده : fatemeh137500 کاربر انجمن یک رمان
  • ویراستار: .Reihane.
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 252
  • ژانر : اجتماعی/ عاشقانه
  • بازدید: 9010
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : دانلود رمان روزی دل خسته خواهد شد قصه از اون‌جایی شروع میشه که بهمن یه دل نه صددل عاشق میشه و میره خواستگاری تک دختر پیر و معتمد شهر کوچیک قصه‌ی ما. حاج‌اسدالله هم که مرد مهربون و بی‌ادعایی بوده، قبول می‌کنه و اون دوتا شیرینی‌خورده‌ی هم میشن؛ ولی مشکل از اون‌جا  شروع میشه که حاجی نمی‌دونه بهمن یه راز بزرگ رو از اون‌ها مخفی کرده. دانلود رمان روزی دل خسته خواهد شد سخته تو هم بری بعد از عطیه. مامانت که نیست، تو هم که از این خونه بری این‌جا دیگه صفایی نداره؛ ولی آخرش که چی؟ دختر امانته دست پدر و مادرش. قسمت که در خونه‌ی آدم رو بزنه نمی‌تونی دست به سرش کنی. خیره به گل‌های قالی ...

  • نام رمان:روزی دل خسته خواهد شد
  • نویسنده:سحربانو69
  • طراح:بهار قربانی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:650
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی،پلیسی
  • بازدید: 7436
ادامه و دانلود

خلاصه رمان : دانلود رمان گرمتر بتاب لذت دنیا…داشتن کسی ست که دوست داشتن را بلد است.به همین سادگی این روزها گفتن دوستت دارم! انقدر ساده است که میشود انرا از هر رهگذری شنید!اما فهمش…یکی از سخت ترین کارهای دنیاست سخت است اما زیبا!زیباست برای اطمینان خاطر یک عمر زندگی تا بفهمی و بفهمانی هر دوره گردی لیلی نیست…هر رهگذری مجنون…و تو شریک زندگی هر کسی نخواهی شد !تا بفهمی و بفهمانی… اگر کسی امد و هم نشینت شد در چشمانش باید رد اسمان رد خدا باشد و باید برایش از من گذشت تا به ما رسید… مامان گلاب لنگ لنگان خودش رو به دم در اطاق مي رسونه و كيسه فريزري كه تو دستشه  رو به طرفم مي گيره:خورشيد جان ،مادر بيا ...

  • نام رمان: گرمتر بتاب
  • نویسنده:Helma.m
  • طراح:فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:485
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 5466
ادامه و دانلود

دانلود دلنوشته اشک‌هایم       خلاصه: دانلود دلنوشته اشک‌هایم  رفتی به پشت سرت نگاه نکردی نگاه نکردی ببینی چقدر اشک ریختم اشک ریختم برای تو که عشق بودی  اما رفتی به پشت سر نگاه نکردی منم این عاشقی رو برای همیشه فراموش کردم اما بدون، زندگی بدون تو یعنی... مرگ! در کنار رد پایت راه می‌روم

  • دلنوشته:اشک‌هایم
  • نویسنده:مهکامه
  • طراح:نگار1373
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:24
  • ویراستار: نسترن بانو
  • بازدید: 1909
ادامه و دانلود

دانلود رمان خانم مدیر عامل پسری که به همراه اکیپی از همکارانش از خارج بر میگرده و قراره برای تعیین سمت جدید در شرکت با همکارانش به رقابت بپردازه فکر کردی همه اینا نمایشه؟! نه جونم .. . تمامش واقعیته حقیقت محضه حالا بهت ثابت میکنم کی راست میگه! حالا مشخص میشه که کی بهتره؟این رقابته یا جنگ؟ این غروره یا چاپلوسی؟دانلود رمان خانم مدیر عامل بهتره بدونی که من میبرم تو هنوز تیتیش مامانی و لوسی! -چیکار میکنی؟ ... هنوز درگیر اونی مزدک؟ مزدک : بابا دارم این لامصبو میتکونمش ... ناسلامتی سوغات عمه خوشگله ست. -اَه ... توأم با اون عمه ت! مزدک : خفه بمیر ... عمه به این نایسی ... مدونا جلوش لنگ میندازه. زدم زیر خنده و گفتم : -آره ... ...

  • نام رمان:خانمِ مدیر عامل
  • نویسنده:س.سپهر
  • طراح:فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:217
  • موضوع:عاشقانه، طنز، کل کلی
  • بازدید: 11016
ادامه و دانلود

دانلود رمان عروسک سرامیکی برای باقی ماندن بودن را انتخاب کرد بودنی که نهایتش رفتن بود.  خورد شدن، شکستن را از یاد نبرد  و آنچنان گره خورد با بند بند زندگیشان  که آنها نیز از یاد نبرند ، روزی افسونش شدند و از دست دادند افسونهایش را .صدای آرام آهنگ اسباب بازی در میان سقف آبی آسمانی و دیوار های سبز چمنی میپیچید، بین ماه و ستاره ها چرخ می زدو با صدای نرم و لطیفی روی گوش های کوچک بند انگشتی بچه مینشست . لالایی بخون ستاره ...آروم بشم دوباره ... دختری با دامن کوتاه دست هایش را بالای سرش نگه داشته بود و روی صفحه بیضی رنگ می چرخید و دوباره برمیگشت سر جای اولش و به اندازه ی چند ...

  • نام رمان:عروسک سرامیکی
  • نویسنده:نازی نجمی و زهرا بهار
  • طراح:Aisa Hami
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:93
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 3574
ادامه و دانلود

دانلود دلنوشته دست دل     خلاصه: دانلود دلنوشته دست دل هر روزی، هر ساعتی هوای دل هر کسی یک جوره، یک روز بارونی یک روز هم آفتابی. هر آن ممکنه بخوای حال خودت رو با نوشتن توصیف کنی، گاهی با شعر گاهی با متن ساده، ولی این سادگی عمق وجودته، از یک منبع عشق و احساسات! تو نه عاشقی؛ نه شکست خورده، ولی دله دیگه گاهی هوایی میشه!

  • دلنوشته:دست دل
  • نویسنده:غزل یوسف نیا
  • طراح:Lady Green
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:17
  • نام ویراستار: .Reihane.
  • بازدید: 1248
ادامه و دانلود

دانلود رمان مرده زاد همه از حیات برخاستند من از نیستی امده ام ... اغاز من خیلی بعدتر از پایان بود ... ماه بود و اتش ... ضجه های زنی خاموش بود وقتی من امدم ... ماه بود و اتش ... سرد سرد بود وقتی من امدم ...با پایانش اغازی نو برایم رقم زد .... ماه بود و اتش ... از اغوش مرگ امدم ... از درون مرگ ... این داستان کاملا تخیلی و زاییده ذهن  نویسنده است  دوباره همونجا بودم.. همه جا تاریک بود.. تاریک تاریک.. سوز بدی می اومد..دانلود رمان مرده زاد دستام رو به هم قلاب کردم تا بلکه از از شدت سرما کم بشه ولی نشد.. پاهام داشت یخ می زد.. دندونام تیک تیک به هم می خوردن.. یهو ...

  • نام رمان:مرده زاد
  • نویسنده:مامیچکا
  • طراح:بهار قربانی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:554
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 3981
ادامه و دانلود

دانلود دلنوشته یک تیکه از قلبم       خلاصه: دانلود دلنوشته یک تیکه از قلبم یک تیکه از قلبم شاید کوچک باشد اما برای تو که بدون فهمیدنِ عواقبش، شروع به رنگ زدنِ آن کردی می‌تواند صدها حرف داشته باشدقلبم سرزمینی بود که هیچ چیز در آن رشد نمی‌کرد اما بعد از اینکه گفتی: اینجا خانه و فقط مال من است گل‌هایی به رنگ عشق در آن، هر لحظه بلندتر شد و نتوانستم جلوی آن‌ها را بگیرم...

  • دلنوشته:یک تیکه از قلبم
  • نویسنده:Yegane
  • طراح:Lady Green
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:11
  • ویراستار: نسترن بانو
  • بازدید: 1454
ادامه و دانلود

دانلود رمان جادوگر نادان _ جهان در حال نابودی‌ست! حمله شیاطین به انسان‌ها! چگونه باید جلوی‌شان را گرفت؟ فقط یک نفر می‌تواند، کسی که معروف است به جادوگر نادان...خسته شدم. مردم از بیکاری، تازه پول‌هام هم تموم شده... یه پرونده بهم بده! انمادو: تویا خودت می‌دونی که الان پرونده به زور گیر میاد؛ من خودم چند روزه دستم خالیه. الان دیگه شیاطین کم پیداشون می‌شه! البته خبر اومده چند روز دیگه قرار یه اتفاق‌هایی بیوفته. من: اوه، اوه. چه خبره؟ می‌دونی چند روز‌، از سه روز شروع می‌شه و تا بیست یا سی روز ادامه داره! انمادو: به هر حال من نمی‌تونم کاری بکنم. با قیافه‌ای درهم از اون‌جا بیرون زدم. وای داره بارون می‌باره چه‌قدر خوب! فکر کنم باید از توکیو ...

  • نام رمان : جادوگر نادان
  • نویسنده : سیدمظفر حسینی کاربر انجمن یک رمان
  • طراح : حسنا(هکرقلب)
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 145
  • ژانر: ترسناک، تخیلی
  • بازدید: 9879
ادامه و دانلود