خلاصه: دانلود رمان منحوس _ امیرعلی، پسر نوزده ساله دانشجوی رشته ی حقوق، توی پنج سالگی مامانش خودکشی می‌کنه و با باباش به تهران میان‌. امیرعلی مثل باباش جنگیرم هست و اتفاقاتی توی خونه یا توی جن‌گیری براش می‌افته. این رمان جدید اختصاصی سایت یک رمان است.   قسمتی از رمان : طناب دار دور گردنش بود، دست و پا می‌زد اما نمی‌تونست نجات پیدا کنه، چند نفر با ردای سفید بهش نگاه می‌کردن، از دست و پازدن افتاد؛ صورت کبودش نشون دهنده‌ی خفگیش بود. ل**ب هاش چفت شده بودن و دندوناش قفل، صدای خنده های پسرش توی گوشش بود. حس میکرد نفس نمی‌کشه اما هنوزم زنده بود. آروم چشماش بسته شدن، سکوت مطلق؛ تاریکی محض. صدای پسربچه توی راه پله پیچید. -بابا؟ این گلارو می‌خوام بدم به ...

  • نام رمان : منحوس
  • نویسنده : MINOO.M.N.X کاربر انجمن یک رمان
  • ویراستاران : اشک سرخ ، mona.n
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 146
  • ژانر:ترسناک، معمایی
  • بازدید: 11908
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان خاص حنانه روی مبل نشست و گفت:«فرهاد، آموزش آیسان تموم شده، آمادست برای اولین عملیاتش» فرهاد گفت:«کیوان هم آمادست!» آیسان دست‌هایش را به هم کوبید و گفت:«امیدوارم همین امروز یه عملیات خیلی هیجان انگیز بهمون بدن!» کیوان:«منم حوصله‌ام سررفته!» فرهاد:«فقط خداکنه ایندفعه گروگان ‌گیری نباشه!» حنانه:«اووووف آره گروگان ‌گیری خیلی داشتیم» آیسان چند قلپ از قهوه‌اش را نوشید و بقیه را هم تشویق به خوردن کرد. خانه فرهاد که همیشه در آن جمع می‌شدند، ویلایی بود با دو ساختمان مجزا، که یکی دوبلکس بود و آن یکی سوئیت. حیاط بزرگ بود و باغچه بین دو ساختمان فاصله می‌انداخت. نمای ساختمان سنگ سفید بود با پنجره‌های مربع که بالایشان نیم دایره بود. در ورودی چوبی بود و تا در کوچه جاده موزاییکی ...

  • نام رمان:خاص
  • نویسنده:فاخته شمسوی
  • طراح:فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:370
  • موضوع:عاشقانه ،پلیسی ،تخیلی
  • بازدید: 10186
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان دست منو بگیر حالم جهنمه نمی‌دونم چرا جدیدا احساس سرگيجه دارم، اصلا دلم نمی‌خواد از رختخواب کنده شمچرا فکر می‌کردم حس دلسوزی مادرونه رو به جوش میارم؟ مامان اما از هر فرصتی برای اعلام نارضایتی رشته‌ی تحصیلیم استفاده می‌کرد، همون‌طور كه به سمت در اتاق مى رفت دستی به طرفم پرتاب کرد: از بس صبح تا شب دارى با در و ديوار مى جنگى، من نمى‌دونم اين هم رشته بود تو انتخاب كردى؟ کلافه از این بحث تکراری، شونه هام رو بالا انداختم: _دوستش داشتم، بعد چرا هر چى مي‌شه ربطش مي‌دى به رشته‌ام؟ جلوى در اتاق ايستاد و انگشت اشاره‌اش رو به طرفم گرفت: _چون من می‌گم ربط داره، حالا هم برو صورتت رو بشور شبيه خرس قطبى شدى صداى اعتراضم بلند ...

  • نام رمان: دست منو بگیر حالم جهنمه
  • نویسنده:گروهی
  • طراح:فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:390
  • موضوع: ترسناک معمایی، طنز، پلیسی
  • بازدید: 8512
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان مارماهی _ یک نفوذی، دو پسر... هر کدام وظیفه‌ای دارند. شباهت بین آن دو چیست؟ چگونه معما را حل کند؟ معمای حذب سیاسی! آیا حلش را به زمان واگذار کند یا خودش وارد عمل شود؟ چگونه می‌تواند ثابت کند؟ ثابت کند؟ چه چیزی را؟!این که گناهکار نیست؟ این که پاپوش است؟ این که عاشق است؟!  این رمان اختصاصی سایت یک رمان است. مقدمه: برایمان عادی است اصلا، سرگرمی‌مان شده کشت و کشتار! کی تمام می‌شود،  این جنگ‌های بی‌دلیل؟ من نمی‌توانم... چنین چیزی ببینم و سکوت کنم!  نمی‌توانم...! دانلود رمان مارماهی   قسمتی از رمان : رمان اجتماعی به فرد روبروم خیره شدم. چطور می‌تونست این همه خونسرد و کله‌شق باشه؟ مردن آدما پشیزی هم براش ارزش نداره؛ دلش مثل سنگ بود و جسمش هم قدرتمند بود؛ هزار بار دیده بودم که ...

  • نام رمان : مار ماهی
  • نویسنده : nazy.8 کاربر انجمن یک رمان
  • ویراستار: I.yasi
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 184
  • ژانر: پلیسی، اجتماعی، تراژدی
  • بازدید: 6140
ادامه و دانلود

دانلود داستان کوتاه دچار     خلاصه: دانلود داستان کوتاه دچار _ در یکی از مناطق دور افتاده در جنگل‌های آمازون، یک هواپیمای باربری حامل محموله‌ ای محرمانه، دچار سانحه شده و هر گونه ارتباط با افراد آن قطع می‌شود. دو نفر از ماموران زبده‌ی سازمان سیا به صورت نماینده به آن جا اعزام می‌شوند تا شرایط را بررسی و محموله را قبل از پیدا شدن توسط اشخاص دیگر کشف کنند؛ اما اطلاع ندارند که در آن جا، چه چیزی انتظارشان را می‌کشد...

  • نام داستان: دُچار
  • نویسنده: نگار 1373 کاربر انجمن یک رمان
  • ویراستار: fateme078
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 56
  • ژانر: ترسناک، معمایی، علمی-تخیلی
  • بازدید: 5702
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان تمنای گرگ صدا، صدای زوزه‌ی گرگ است؛ آن هم در نیمه‌شبی پاییزی و بارانی... می‌گویند گرگ‌ها احساس ندارند، می‌گویند گرگ را از هر طرف که بخوانی، همان گرگ است... مثل درد... می‌گویند توبه گرگ مرگ است... می‌گویند گرگ‌ها فقط دریدن را می‌دانند؛پس زوزه‌های پر تمنایشان کدام احساسِ پنهان را فریاد می‌زند!؟ چه کسی می‌فهد راز مدفون در نوحه‌ی سوزناک شبانگاهیشان را!؟ گاهی می‌شود مردانه لباس گرگ به تن کرد و به دل جنگل زد... جنگید و جنگید تا آخرین نفس... مرگ را پذیرفت اما گردن به قلاده نداد. شاید باید گرگ‌ها را شناخت ... همان‌ها که سنگ صبورشان، آسمان است.به نام او... نمی‌فهمید دارند به کجا می‌روند. دردی که منشأ آن بازویش بود ، به مغز سرش می‌رسید و تیر می‌کشید. دردش ...

  • نام رمان:تمنای گرگ
  • نویسنده:محیا(فاطمه مقبولی)
  • طراح:braveays
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:400
  • موضوع:عاشقانه، اجتماعی،پلیسی
  • بازدید: 8495
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان عطر چشم ها آدم ها جدا از عطری که به خودشون می زنن، عطر دیگه ای هم دارن که اتفاقا تاثیر گذارتر هم هست.عطر چشم هاشون، عطر حرف هاشون، عطری که فقط مختص شخصیت اون هاست. نمی توانست نگاه از خط سفید و ممتد جدا کند. گویا آن خط که از اول مسیر همراهش بود کنار جاده کشیده شده بود تا افکار آشفته ی او را سرو سامان دهد. باید می رفت، حتی اگر وعده و وعید های مادرش از آن بهشت روی زمین دروغ بود، باید می رفت و از این راکد ماندن از این درجا زدن خلاص می شد. بی هیچ انگیزه و هدفی زندگی کردن به جزء اکسیژن هدر دادن سودی هم داشت؟. تا کی می توانست ...

  • نام رمان:عطر چشم ها
  • نویسنده:پریسا دولتی
  • طراح:Lady Green
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:100
  • موضوع:جنایی
  • بازدید: 3771
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود داستان کوتاه جنایت های نیویورکی  _ کاراگاه جرمی هادسون، بازرس کارکشته اداره‌ی مرکزی پلیس نیویورک ، در این داستان ماموریت می‌یابد تا به همراه معاونش، الکس استیونسون، پرونده‌ی مرگ زن خانه‌داری را حل کند که مرگ مشکوکی در خانه‌اش داشته و... این رمان پلیسی اختصاصی سایت یک رمان است  قسمتی از داستان : بی‌صبرانه انتظار آمدنش را می‌کشید. قلبش از هیجان می‌تپید و در دلش، احساس خاصی داشت. وقتی در خانه باز شد، با خوشحالی جلو رفت و با صدای شادی گفت: -سلام بن! بن كه آثار خستگی از سر و رویش می‌باريد، با چشمان سرخش چند لحظه‌ای آنا را تماشا کرد؛ بدون ذوق سری برایش تكان داد و گفت:  دانلود داستان کوتاه جنایت های نیویورکی -سلام... آنا از دیدن قیافه‌ی بی‌حال بن، دلسرد شد. فکر نمی‌کرد ...

  • نام داستان : جنایت‌های نیویورکی (پرونده‌ی اول: قتل تقریبا تصادفی)
  • نویسنده : نگار 1373 کاربر انجمن یک رمان
  • ویراستار : ROSHABANOO
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 60
  • ژانر : جنایی، پلیسی
  • بازدید: 4934
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان ناجی دختر قصه پاک و ساده؛ از همونایی که یه زندگی معمولی داره مثل خیلی از ما پسرک قصه مردونگی توی ظاهرش دادمیزنه...تیپش مردونس...ابروهاش فابریک خودشه... نه لکسوز داره...نه بنز اما مرام داره!قصه از اونجایی شروع میشه که...دختر قصه با آدم‌های اشتباهی گره میخوره... و پسر قصه؛ ناجی روزهای تلخ دخترک میشه...شاید هم دختر قصه ناجی روزهای سرد پسرمیشه... قرص‌ها رو داخل کمد گذاشتم. نمی‌خواستم مامان از وجودشون خبرداربشه. نباید می‌فهمید دخترش چه زجری میکشه. می دونم هنوز هم آمادگی شنیدنش رو نداره. رمان ناجی پای راستم خیلی درد می‌کرد. دکتر هم گفته بود مو برداشته و نیاز به مراقبت داره. لنگان‌لنگان به سمت سالن رفتم و روی مبلِ سالن وارفتم. درد رو توی جای‌جای بدنم حس می‌کردم. پوزخندی به ...

  • نام رمان: ناجی
  • نویسنده:فاطمه پایان
  • طراح:PARISA_R
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:231
  • موضوع:عاشقانه، معمایی، اجتماعی،پلیسی
  • بازدید: 12459
ادامه و دانلود

خلاصه : دانلود رمان قرعه به نام سه نفر  (قرعه به نام سه نفر)اززبان نویسنده اش:۳ تا برادر با نام های (رادوین – رایان – راشا) است که شخصیته راشا کمی پررنگ تره..این ۳ تا پسر توی این رمان میشه گفت یه جورایی هم شخصیت منفی دارن و هم مثبت..یعنی کلا بچه مثبت نیستن..با اینکه وضعیت مالی بدی ندارن ولی گاهی شیطون گولشون میزنه و میرن دزدی..به قول خودشون افتابه دزدی نه.. گاوصندق اونم از شرکت های مایه دار وشیک ..ولی خب بالاخره از این همه هیجان خسته میشن و تصمیم می گیرن بیخیاله دزدی بشن و به قول معروف ببوسن و بذارنش کنار.. بله دیگه..در این بین تقی به توقی می خوره و یه وکیل میاد بهشون میگه پدر شماها براتون ...

  • نام رمان:قرعه به نام سه نفر
  • نویسنده:fereshteh27
  • طراح:PARISA_R
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:500
  • موضوع: عاشقانه،کل کلی
  • بازدید: 11640
ادامه و دانلود

رمان پلیسی چیست ؟

دانلود بهترین رمان‌های پلیسی و جنایی جدید رمان‌های این ژانر به جرم و جنایت، جست‌وجو کردن درباره‌ی عوامل آن و پیدا کردن‌شان می‌پردازد. شاید سریال‌های زیادی دیده باشیم که برگرفته از رمان‌های این ژانر باشند. در این صورت، احتمالا طرفدار جدی این ژانر هستیم.

چند نمونه از کتاب‌هایی که در این دسته قرار می‌گیرند:

• شرلوک هولمز، نوشته‌ی آرتور دویل

• قتل در قطار سریع السیر شرق، نوشته‌ی آگاتا کریستی

• فیل در تاریکی، نوشته‌ی قاسم هاشمی نژاد

ژانری  که حضور نیروی پلیس و زحمات آن‌ها را به تصویر می‌کشد و پس از جدالی عظیم با باندهای خلافکاری و نقشه‌های شوم آن ‌ها، نهایتا پلیس‌ها قهرمانان داستان هستند

هیجان را با خواندن داستان های پلیسی تجربه کنید!

یکی از شگفت­انگیزترین کتاب‌های رمان، موضوعات پلیسی و جنایی است. داستانی که به بررسی جنایات، قتل‌ها، بحران‌ها و کشمکش‌ها، موضوعات مرموز و کارآگاهانه می پردازد. بسیاری معتقدند که ادبیات پلیسی و جنایی با آرتور کنان دویل آغاز شده و او با خلق شرلوک هولمز گام جدی در کسب هویت این ژانر برداشته است و این اثر نقطه عطفی در ادبیات جنایی به حساب می آید. کاوشگرانی که حکم کارآگاه پلیس را در این نوع داستان بازی می‌کنند یا شخصیت‌هایی که به عنوان قهرمانان این ماجراهای معمایی و جنایی ظاهر می‌شوند را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

دسته نخست شخصیت‌هایی که ساخته ذهن نویسندگان هستند؛ از راهبان، کشیشان گرفته تا شهسواران، سامورایی و …. که هریک به جغرافیای خاص این داستان‌ها و زمان وقوع آنها مربوطند.

دسته دوم شخصیت‌هایی واقعی هستند که از دل تاریخ بیرون آمده‌اند و نویسنده با برگزیدن این شخصیت‌های واقعی و نام آشنا برای مخاطب جذابیت‌های ویژه‌ای به آثار خود بخشیده است، چنانکه از دانته، اسکاروایلد، جین آستین و دیگر شخصیت‌های واقعی در تاریخ که به شکلی پایشان به ماجراهایی معمایی باز شده است.

دسته سوم که حاصل رابطه‌هایی بینامتنی در ادبیات است، شخصیت‌هایی هستند که در آثار دیگری خلق شده‌اند و به شهرت رسیده­اند و حالا توسط این نویسندگان از دل اثری دیگر بیرون آمده و وارد این داستان‌ها شده‌اند که از مشهورترین آثار این دسته می توان به پرفیری پترویچ مستنطق در رمان جنایت و مکافات اشاره کرد.

وضعیت دانلود رمان پلیسی در ایران

جای بسی امیدواری است که در ایران هم در دو دهه اخیر شاهد یک رویکرد ویژه به ادبیات پلیسی و جنایی در حوزه ترجمه هستیم و طرفداران این سبک از داستان نویسی روز به روز در حال افزایش هستند. در ایران نیز “شرلوک هلمز” نوشته سر آرتور کانن دویل و “آرسن لوپن” نوشته موریس لوبلان معروفترین قهرمانان ادبیات پلیسی در میان عامهی علاقه‌مندان به ادبیات پلیسی محسوب شوند. امید است که بخش تالیف کتب پلیسی و جنایی نیز در ایران رونق بگیرد و شاهکارهایی در این حوزه خلق شود.

حتما می‌دانید که زندگی روزمره‌ی ما به هیجان‌انگیزی یک سریال که در تلویزیون می‌بینیم، نیست. هرچند نمی‌توان هیجان ناشی از پیدا کردن جواب یک معمای قتل یا کشف یک ماجرای دزدی مرموز را نادیده گرفت. پس اگر اهل باز کردن اینطور گره‌ها هستید و در کنارش هم دوست ندارید، زندگی آرام شخصی‌تان بهم بریزد، یک رمان پلیسی بردارید. آن‌وقت می‌توانید در حالی‌که روی مبل لم داده‌اید، یا روی تختتان دراز کشیده‌اید یا حتی در مترو به محل کارتان می‌روید، هیجان را به زندگی‌تان تزریق کنید.

توضیح مختصری در مورد رمان پلیسی

رمان پلیسی ممکن است داستانی بلند یا قصه‌ای کوتاه باشد و به هرحال زمانی واقعاَ یک رمان پلیسی خوانده می‌شود که شامل نکات زیر باشد:- جنایتی رخ دهد؛ احتمالاَ این جنایت به وسیلة یک یا چند شخص انجام گرفته باشد و سرآخر جنایت به وسیلة کارآگاهی حرفه‌ای یا آماتور کشف شود.

در بعضی از آثار کلاسیک مانند ادیپ شهریار یا فصلی از کتاب انئید ویرژیل آن‌جا که قصة کاکوس و هرکول نقل می‌گردد، کم‌وبیش برخی از عناصر تشکیل دهندة رمان پلیسی را باز می‌یابیم. دانیال وقتی سوزانا را از دست شیوخ قبیله نجات می‌دهد و کهنه معبد بعل را لو می‌دهد به تعبیری نقش یک بازپرس و کارآگاه را بازی می‌کند؛ اما در اساس این قصه‌ها در چارچوب تعریف رمان پلیسی نمی‌گنجند.

هم‌چنین است انواع قصه‌های جدیدی که ارتباط بسیار نزدیکی با رمان پلیسی دارند: نخستین گونه از این دست همان جانی قهرمانیست که برجسته‌ترین مثالش را در آرسن لوپن موریس لبلان و رافلز هورنانگ بازمی‌یابیم. و آخرینش یحتمل گونه‌ایست که در آن نه در ارتکاب جنایت شکی هست و نه از اثبات آن خبری و نیز انواع بسیار دیگر.

باری در حالی‌که این گونه داستان‌ها در واقع خارج از دایرة رمان‌های پلیسی واقعی‌اند، بعضی قصه‌ها- مثلاَ قصه‌های موحشی که در آن قتلی رخ نداده یا قصه‌های جاسوسی و ماجراجویانه و قصه‌های ارواح- در واقع اصلاَ داستان پلیسی نیستند.

تاریخ پیدایش رمان پلیسی نسبتاَ متأخرست و با اندکی مسامحه می‌توان اختراع آن را به ادگارآلن‌پو نسبت داد. محل وقوع داستان راز ماری روژه در پاریس است ولی در اصل پو شرح قتل مری سیسیلیا که در همان زمان در نیویورک اتفاق افتاده بود، می‌دهد. پو راه حل کشف جنایت را در این داستان ارائه داده و همین راه‌حل سرانجام در یافتن قاتل حقیقی با موفقیت به کار گرفته می‌شود.

با این‌که نخستین قصة کوتاه پلیسی از امریکا برخاسته، اما اولین قصة بلند پلیسی اصلی فرانسوی دارد. در سال ۱۸۶۶ امیل گابوریو ماجرای لوروژ را نوشت و با این داستان و داستان‌های دیگر گابوریو رمان پلیسی رونق گرفت. تقریباَ مقارن با همین زمان بود که کتاب ماه سنگ نوشتة ویلکی کالینز در انگلستان منتشر شد و کالینز با خلق گروهبان کاف و علاقة مفرطی که وی به گل سرخ نشان می‌داد رشته‌یی دراز از کارآگاهان غریب انگلیسی‌مآب را وارد دنیای رمان‌های پلیسی کرد.

نخستین اقبال عظیم خلق به داستان‌های پلیسی به تاریخ ۱۸۹۱ برمی‌گردد که سری داستان‌های شرلوک هلمز در مجلة استراند چاپ شد و سرآخر نویسنده آن کونان دویل همة آن را در کتابی به نام ماجراهای شرلوک هلمز یک‌جا نشر داد.

جز در داستان‌های شرلوک هلمز که جرم اغلب دزدی( بیشتر دزدی جواهرات و عکس‌های مهم و پردردسر) و یا گیج کردن اسب‌های مسابقات است و گاهی هم اصلاَ خبر از جرمی نیست، عملاَ در تمام رمان‌های پلیسی فقط یک نوع جرم به چشم می‌خورد- قتل و جنایت. احتمالاَ علت را باید در این حقیقت جستجو کرد که داستان‌های پلیسی امروزه با داستان‌های اخلاقی یکی شده و به آن پیوسته است. در این نوع قصه‌ها سخن از شر می‌رود- اما سرآخر خیر است که باید پیروز شود وبرای آن‌که دلهرة خواننده به اوج خود برسد چه چیز مهم‌تر و دلهره‌انگیزتر از زندگی انسان که به بازی گرفته شود. به همین خاطر است که جز قتل هیچ موضوع دیگری کافی به نظر نمی‌رسد.

قتل همیشه پیچیده و بغرنج نیست، چه بسا قتلی ساده که کشفی طولانی و پردردسر به دنبال دارد. بعضی نویسندگان که از موضوعات تکراری خسته شده‌اند، با استعدادی خارق‌العاده شیوه‌های جدید کشف می‌کنند: مثلاَ در داستان نه خیاط نوشتة دوروتی سایرزجنایت درواقع توسط زنگ کلیسا انجام گرفته است.

یکی از قراردادهای رمان پلیسی که به ویژه از طرف خواننده به آن تکیه می‌شود، حدی‌ است که برای اختراعات نویسنده باید قائل شد. مسأله اساسی قابل قبول بودن قصه است. اگر سمی به کار می‌رود ، باید سمی باشد که علم طب از آن باخبر است؛ ضرباتی که بر مقتول وارد آمده، باید واقعاَ وارد آمده باشد. اسلحه‌های مبهم و ناشناخته و اختراعات جدید علمی جز آن‌که منطقاَ بتوان امکان وجود آن‌ها را قبول کرد، نباید به کار گرفته شود. وقایع ساختگی باید ظاهری قابل قبول داشته باشد.

تجربیات پلیس در زندگی واقعی روزمره نشان داده که به ندرت قتلی رخ می‌دهد که بیش از یک نفر در ارتکاب آن دخیل باشد. کوشش پلیس اغلب به دنبال یافتن مدرکی قانونیست که مآلاَ به حل جنایت و یافتن جانی ختم می‌گردد. در جریان پیگیری قتل چه بسا روش‌هایی به کار رود که مورد علاقه خاص نویسنده داستان‌های پلیسی است. اما کار پلیس اغلب کش‌دار و کند و خسته‌کننده است و خیلی به ندرت با قتلی روبرو می‌شود که علت واقعیش میان ده دوازده علت ممکن دیگر گم شده باشد.

پس روشن است چرا نویسندة داستان پلیسی برای خود آزادی بی‌حد قائل است. معشوقة باج‌گیری به او خیانت می‌کند و در همان زمان وارث گمشده ثروتی بی‌کران می‌شود؛ آدم خلوت‌گزین و بی‌‌آزاری تنها صاحب منحصر بفرد سکه سیاه یک پشیزی در سراسر انگلستان است که میانش قلب شده و رمز کشف دسته قاچاق‌چیان مواد مخدر در آنست. تا جایی که به مسأله مهم قابل قبول بودن خدشه وارد نشود و خواننده چنین احساس نکند که از سادگیش سوءاستفاده شده، هر شگردی ممکن است در داستان پلیسی به کار گرفته شود. بهترین داستان داستانیست که خواننده اصلاَ متوجه جعلی بودن آن نشود.

در رمان پلیسی، البته تا آن‌جا که منطقی جلوه کند، قاتل حق دارد جنایت اولش را با جنایت دیگر بپوشاند و البته هیچ لزومی هم ندارد که جنایت دومی بوسیله قاتل اصلی انجام گیرد. به نظر برخی به‌کار گرفتن این شیوه حکایت از ضعف نویسنده می‌کند و آن را نقص فنی کتاب می‌دانند در حالی‌که به عقیدة برخی دیگر این کار به داستان تحرکی بیشتر می‌دهد و از یکنواخت شدن آن جلو می‌گیرد. در آمریکا بیش از انگلستان نیاز به خشونت و وحشیگری به چشم می‌خورد. لازمست که قتل سرانجام کشف شود و کشف قتل برای خواننده قابل قبول نماید و باورکردنی باشد. این مسأله که دادگاه هم اثبات جرم را قبول کند یا نه اهمیتی ندارد ، مگر آن‌که دادگاه خود جزوی از داستان باشد. با در نظرگرفتن این مسأله قاتل باید جنایتش را به دقت و هوشیاری انجام داده باشد اما جنایتش هم نباید کامل و بی‌عیب باشد. عیب کار یا اشتباه مجرم باید با صداقت تمام در مقابل خواننده قرار گیرد و این عیب باید واقعاَ برای خواننده قابل قبول و باورکردنی باشد. اگر حرف آخر خواننده این باشد که« خوب معلوم بود ، اگر من هم بودم می‌فهمیدم»، آن‌گاه او( نویسنده) هر دو راضی هستند. اگر راه‌حل را همان اوایل کتاب حدس بزند بقیه کتاب برایش کسل‌کننده خواهد شد و اگر دریابد که گول خورده است طبعاَ حق دارد که خشمگین گردد.