خلاصه ی رمان: دانلود رمان عشق و جدل داستان در باره ی دختری به اسم خاتونه که به خاطر وابستگی زیاد به دختر خالش میخواد وادارش کنه تا پیش اونا زندگی کنه…اما برادرش قول طبقه بالای خو نه رو به یکی از دوستاش داده…..بنابراین تصمیم میگیره هر جور شده بیرونش کنه… صفحه ی اول رمان: به نام انکه می نگارد در سطور دل خطوط محبت را…. یا علی تازه داشتم تو تختم جا به جا میشدم که صدای نحس نیما ، داداش گرام رو عرض میکنم ، خواب نازنینمو از سرم پروند… _خاتون ..خاتون . .پاشو بیا تلفن ..بی توجه به حرفاش بالشو گذاشتم رو سرمو همونطور که چشمامو میبستم ، داشتم فکر میکردم کجای خوابم بودم؟ اهان. دانلود رمان عشق و جدل     .اره ..داره یادم ...

 خلاصه : دانلود رمان سرنوشت هستی درمورد هستی دختری که پس از دوسال تحصیل در خارج حالا تنها بدون پدر و مادری به ایران برگشته …پسر مجردی همسایشه که باعث تغییر سرنوشت  هستی میشه و دردسر بزرگی براش ایجاد میکنه که…پایان خوش نام : سرنوشت هستی نویسنده : helga1980 خلاصه : درمورد هستی دختری که پس از دوسال تحصیل در خارج حالا تنها بدون پدر و مادری به ایران برگشته …پسر مجردی همسایشه که باعث تغییر سرنوشت  هستی میشه و دردسر بزرگی براش ایجاد میکنه که…پایان خوش  سگینی بدی رو قلبم حس می کنم ! همیشه فکر می کردم اینها علامت سکته باشه ولی انگار خبری نیست!  دانلود رمان سرنوشت   هیچوقت دوست نداشتم نصفه شب از جام بلند شم جه واسه آب خوردن چه دستشویی !  گلوم خیلی ...

خلاصه  رمان: دانلود رمان فال قهوه راجع یه دو دختری که خیلی اهل خرافات نبودن ولی برا اثر یه اتفاق میرن پیش کسی که براشون فال قهوه بگیره از اون روز ماجراهای براشون اتفاق میافته…پایان خوش نام رمان: رمان فال قهوه نویسنده: SaMira.Ha مقدمه : اول نیت کن وبعد فنجان رو بزار روی نلعبکی و بعد کمی صبر کن تا فالت معلوم شود … صفحه ی اول رمان: با مینا توی خونه نشسته بودیم و درس میخوندیم همینجوری در حال تمرین کردن بودیم که مینا گفت: دانلود رمان فال قهوه   -فرانک بابا خسته شدم این قدر آمار خوندم و تمرین حل کردیم. نهایت و آخرش اینه که یه کم سوال ها رو استاد عوض کنه. دیگه بسه مخم سوت کشید این قدر وریانس دو جامعه و یه جامعه رو ...

دانلود رمان در اغوش احساس اختصاصی یک رمان     خلاصه رمان : دانلود رمان در اغوش احساس درباره دختری که عاشق میشه،اونم چه عشقی..... عشقی که  نمیتونه بهش برسه درعین حال دوپسر که ازقضا دوست صمیمیِ عشق قبلیش بودن وارد زندگیش میشن که راز بزرگیو همراه خودشون دارن.یکیشون استاد فرانکِ و دیگری همکارش که حالت هایِ هیستیریک داره .فرانک به دنبال اینکه سراز ماجرا اونها دربیاره اما دچاریک......

دانلود رمان قتل سپندیار (جلداول) اختصاصی یک رمان     خلاصه رمان : دانلود رمان قتل سپندیار (جلداول) داستان راجع به قتل سپندیار پسر ملک حسین ….ونوهءتراب خان ایل بختیاری قلعه تل …یکی از روستاهای خوزستان ….که بوسیلهءشاهین برادر لی لی فر …کشته میشه .. یه روایت کلیشه ای دیگه راجع به …..خون بس …

دانلود رمان گیتا نوشته باران اختصاصی یک رمان       خلاصه ی  رمان: دانلود رمان گیتا نوشته باران اختصاصی یک رمان  داستان درباره ی دختری به اسم گیتاس که پدرش اونو مجبور میکنه با همکلاسیش ازدواج کنه اما اون پسره تو که ترسو نبودی غنچه غنچه به من نگاهی کرد : ترسو نیستم ولی با این نمیشه شوخی کرد یادت رفته چطوری با بچه ها برخورد کرد اون دفعه که اذیتش کرده بودند  آره بابا اونا بلد نیستند اذیت کنند من بلدم غنچه : من زیاد ازش خوشم نمیاد

دانلود رمان منجلاب عشق از تیام ۲۳ اختصاصی یک رمان       خلاصه رمان: دانلود رمان منجلاب عشق از تیام ۲۳ داستان در مورد مسیح پسری عاشق پیشه است که عاشق دخترعموش سلیا ست. اما سلیا، بنیامین پسرخاله اش رو دوست داره به دلیل نارضایتی فرهاد پدر سلیا ، سلیا و بنیامین تصمیم می گیرند که سلیا با مسیح ازدواج کنه و بعد طلاق بگیره تا بتونه بدون اجازه پدر با بنیامین ازدواج کنه …

دانلود رمان تاوان بی قراریهایت       خلاصه رمان: دانلود رمان تاوان بی قراریهایت در مورد ” تاوان بی قراری هایت “ باید بگم موضعش کمی تا قسمتی تکراری اما به سبکی جدید ! شخصیتایی کاملا متفاوت و زندگی متفاوت تر از عاشقم کن ! ! !من خودم به شخصه از این سبک رمانا دوس دارم و خواننده های سایتم این و ثابت کردند

دانلود رمان تویی تو سرنوشتم     خلاصه: دانلود رمان تویی تو سرنوشتم درمورد مارال دختری که بدون نظرش اون و نامزد فردی بنام اردلان میکنند…حالا مارال عاشق شده و باید چه کنه…پایان خوش..285صفحه موبایل…همگی شخصیت ها وجود خارجی دارن وبرگرفته از واقعیت است که امیخته با تخیل میباشد..درمورد مارال دختری که بدون نظرش اون و نامزد فردی بنام اردلان

دانلود رمان عشق محال       خلاصه ی  رمان: دانلود رمان عشق محال داستان درباره ی پسریه که عاشق دختری میشه که ۱۳ سال از خودش بزرگتره و از همه مهمتر یه جورایی بزرگش کرده …اوایل اردیبهشت ماه بود و هوا کاملا بهاری. از اتومبیل سفید رنگش پیاده شد نفس عمیقی کشید و در خیابانی که به دانشگاهش منتهی می شد به آرامی قدم برداشت به زمین خیره شده بود و غرق در افکارش بود.نباید بیشتر از این طولش بدم بالاخره باید از یه جایی شروع کنم…