خلاصه رمان: دانلود رمان خوابگاه زندگی پره اتفاقه..میشه اسمشو گذاشت تقدیر سرنوشت  هردو باهم  من و تو نگاهت ارزوی من نگاهم ارزدی تو  باهم زیر یک سقف در یک مامن پر ارامش مامنی برای ما تا قسمت کنیم تنهایی هایمان را... یه مامن آروم...یه خوابگاه با اعصاب خوردی در خونه رو با کلیدم باز کردم و رفتم تو. مامان به محض دیدنم سریع از آشپزخونه بیرون اومد  دانلود رمان خوابگاه جوری بغلم کرد که یه لحظه هاج و واج موندم. انگار که بیست ساله رفته باشم خارج و و تازه برگشتم.   چرا اینقدر دیر اومدی ؟؟ تعجب کردم...   از خودم جداش کردم و گفتم:  - مادرِ من، من که نیم ساعتم طول نکشید تا رفتم و اومدم!  همون طور که میرفت سمت آشپزخونه گفت:   - یاسمین ...

  • نام رمان: خوابگاه
  • نویسنده:محدثه رجبی سیف آبادی
  • طراح:Aisa Hami
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:550
  • موضوع:عاشقانه،همخونه ای،دانشجویی
  • بازدید: 23729
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان متولی عشق کلاس ها تموم شده بود و طبق معمول من و پریسیما و ارغوان می خواستیم با هم بریم خونه. ارغوان سوئیچ ماشینشو از کیفش در آورد و رو به ما گفت: بچه ها وایستین ماشینو اول روشن کنم بعد سوار شین. باشه اَري جان. روشنا صدبار بهت نگفتم منو اري صدا نکن؟بابا اسم من ارغوانه نه اَري! خب چیکار کنم به زبونم نمیاد بگم ارغوان،همون اَري خوبه...درست نمی گم پري جون؟ پریسیما پشت چشمی برام نازك کرد و همزمان گفت: -پري نه،پریسیما. -نخیرهمون پري!بارالها،واقعا ازت ممنونم که اسم دوتا دوستاي صمیمیم اینقدر باحاله...اَري و پري... ارغوان پاشو به زمین کوبید و با حرص گفت: -ههههه و درد! -زیاد حرص نخور،به جاش ماشینتو روشن کن خسته شدم. ارغوان نشست پشت فرمون،اما هرچی استارت ...

  • نام رمان:متولی عشق
  • نویسنده:حدیث یحیی زاده
  • طراح:بهار قربانی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:
  • موضوع:اجتماعی ، طنز ، عاشقانه
  • بازدید: 7080
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان به شیرینی یک رویا در مورد دختر شر و شیطونی به اسم رها هستش که دوست داره بره پاریس و شرکت مستقلی داشته باشه. میره پاریس و اون‌جا اتفاق‌هایی می‌افته که باعث میشه کل زندگیش از این رو به اون رو بشه. با سر و صدای دوتا داداش خلم از خواب بیدار شدم و رفتم عملیات محرمانه (دستشویی) رو انجام دادم اومدم بیرون. خب بذارین کامل خودم رو معرفی کنم تا گیج نشین. بنده رها سالاری هستم بیست و چهار سالمه توی شرکت آرمان گستر کارمندم و رشته‌م نقشه کشیه؛ خب دیگه صبر کنید تا یادم بیاد، آها خونه‌مون توی جردنه، اصالتاً تهرانی هستم، دوتا داداش دوقلو و صد البته خل و چل دارم که اسم‌هاشون هم رادوین و ...

  • نام رمان:به شیرینی یک رویا
  • نویسنده:فاطمه شاعری
  • طراح:بهار قربانی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:210
  • موضوع:طنز، عاشقانه
  • بازدید: 9129
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان عشق تدریجی عشق تدریجی داستان درباره یک دختره  دختر شیطون، با دوست دیگش   تو دانشگاه دعواش میشه و همین دعوای کوچیک،با شرطی که سر اون دختر می بنده،باعث اتفاقات خوب و بدی میشه که اتفاقات زیاد و پر از هیجان و البته عشق های زیادی رو برای خودش و اطرافیانش رقم میزنه و پای کسایی به داستان باز میشه که آرمان نگاهش رو از تلویزیون گرفت و گفت:  بچه برو بخواب، مگه فردا نباید بری؟؟ به تو چه ای نثارش کردم که گفت:رمان عشق تدریجی  پرو شدیاااا،برو بچه برو بخواب که معلومه گیج خوابی! راست می گفت، سری تکون دادم و رفتم از پله ها بالا. راستی خودم رو معرفی نکردم، من یه دختر شاد و خوش سرزبونم به اسم آرام به معنی سکون ...

  • نام رمان:عشق تدریجی
  • نویسنده:پریسا طاهری
  • طراح:بهار قربانی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:368
  • موضوع:طنز، عاشقانه،غمگین، پلیسی ،کل کلی
  • بازدید: 12484
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان سرنوشت رویایی من دختر داستان ما سرنوشت خودش طبق رويايي كه داشت رقم زد.  در  این  داستان اولش اون پسر براش اشناس ولي خب…نميتونه بفهمه اين اشنا غريبه كي هستش! بعد از اتفاقاتی كه در داستان مي افته، میفهمه که اون پسر دوست دوران بچگیش و اينطور سرنوشت رويايي من آغاز ميشود مامانه من توهم از چه سلاحي براي من استفاده ميکني.بابا بلند شدم.آ آ.بيا حالا ول ميکني مارو. +حالا شد پاشو برو دستشويي صورتتو بشور يه شونه ام به اون موهات بزن.شبيه ادم خوارا شدي _ماااامااان +اي کوفتتتت.داد نزن گوشم نابود شد.پاشو ببينم. _باز شروع شد سلام اسم من آناهيد.آناهيد مشرقي.چهارمين و آخرين فرزنده خانواده.اين خانوميم که ديدين با داد داشت من فلک زده رو بيدار ميکرد مامان گلي منه.اسمش مريم.ماماني صداش ميکنم.اين مامان گلي من يه ...

  • نام رمان:سرنوشت رویایی من
  • نویسنده: RAJABI_f77
  • طراح:PARISA_R
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:303
  • موضوع:عاشقانه، طنز، کل کلی
  • بازدید: 11848
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان آواي احساس داستان در مورد دختريه كه از بچگي به پسرخالش تكيه كرده، بعد از مدتي پسر واسه تحصيل به خارج از كشور ميره و بعد از چند سال برميگرده تا واسه هميشه بمونه، حالا اونا ديگه بچه هاي چند سال پيش نيستن و بزرگ شدن، جدالي بين احساس و ترس…بين عشق و خواستن…دوست داشتن و دوست داشته شدن همونطور که داشتم تند تند آماده میشدم که برم دانشگاه زیر لب هی با خودم غر می زدم: امروزم دیر می رسم، ای خدا نشد من یه روز زود از خواب بیدار بشم،کوله پشتیمو برداشتمو از اتاق زدم بیرون، مامان تو آشپزخونه بود، همونطور که به سمت در می رفتم بلند گفتم: مامان من رفتم مامان: دختر بیا صبحونه بخور نه ...

  • نام رمان: آواي احساس
  • نویسنده:zahra.N
  • طراح:بهار قربانی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:417
  • موضوع: عاشقانه،کل کلی،طنز
  • بازدید: 16426
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان حوالی عشق آذین راد با دوستاش محصل اند که با پنج نفر دیگه هم دانشگاهی میشه..از قضا آذین با یکی از این پسرای جدید آشنا در میاد و اتفاقاتی میوفته ولج و لج بازی های جالب  که خوندنش خالی از لطف نیست داشتیم با آرام از در دانشگاه خارج میشدیم که یهو بردیا دلقک اومد زیر پام زد رو ترمز و گفت:خانوم برسونمت.. منم الکی خودمو لوس کردم و گفتم:عه خجالت بکش آقا و به سمت مخالفش حرکت کردم بردیا:ای بابا چقدم ناز داره..بیا خودم میخرم نازتو... میدونستم که همه ی حرفاش شوخیه برای همین منم دنباله ی چرت گفتنش رو گرفتم.. _میگم خجالت بکش پسر مگه خودت خوار مار نداری؟ تیرداد که رو صندلی بغل دست راننده نشسته بود گفت:اییییش ...

  • نام رمان:حوالی عشق
  • نویسنده:Frnaz_79 و Aida_79
  • طراح:بهار قربانی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:221
  • موضوع:عاشقانه, اجتماعی ،همخونه ای
  • بازدید: 13002
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان بازی مرگبار عشق عاشقانه و طنز می باشد که شخصی به عنوان بادیگارد وارد قصری میشود ولی عاشق می شود خالا اقا پسر قسه یه نظامی هست واز ذوق زیاد بود..ببخشید..باید تخلیه انرژی میکردم...راتین لبخندی زد و بعد نیم نگاهی به من از سالن خارج شد... سارا پاورچین اومد سمتم..آروم گفت: کرد..وقتی رفتیم تو پیست ر..ق..ص گفتم یه عشوه ای بیام بهش اشاره کردم خفه شه... اهمی کردمو گفتم: -حرفات تموم نشد ساراجـــون؟ با تعجب گفت: -معلومه که نه..داشتم میگفتم..می خواس.. دوباره خواست ادامه بده که پرهام سرشو از پشت میز اورد بالاکه باعث شد سارا جیغ بزنه و یه قدم بره عقب..با چشمای گرد شده زل زده بود به پرهام. ..پرهام با بدجنسی یه تای ابروشو داد بالا و گفت: - خندم گرفته بود..سارا لبشو ...

  • نام رمان: بازی مرگبار عشق
  • نویسنده:زهرا علیپور
  • طراح:بهار قربانی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:100
  • موضوع:عاشقانه،اجتماعی
  • بازدید: 5849
ادامه و دانلود

خلاصه رمان:  رمان طنز و عاشقانه  کمی هم کل کل توش داره اگر علاقه به رمان طنز دارید این رمان را مطالعه کنید  با صدای جیغ مامان دو متر پریدم هوا ای بابا گاهی احساس میکنم مامان خونرو با میدون جنگ اشتباه گرفته. یهو در باز شدو مامان اومد داخل مامان:دختر پاشو دیگه خیر سرت خونه دوستت ناهار دعوتی ساعت یک ظهره کی میخوای بری؟ وااااااااااااای ساعت یکه ساغر کلمو میکنه. سریع رفتم دستشویی وقتی اومدم بیرون و چشمم به ساعت افتاد هنگ کردم ساعت یه ربع به یازده بود و همچنان رفیق بی کلک مادر. موهامو شونه کردم.رفتم جلوی اینه چشمامو خیلی دوست داشتم درشتو قهوه ای دماغمو لبم خوب بود فقط یه مشکل این وسط بود اه حتما باید بگم من تپلم البته شکم ندارما انگاری ...

  • نام رمان:چشمانت آرزوست
  • نویسنده:نسترن رستگارنیا
  • طراح:h•a•n•a
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:205
  • موضوع:طنز، عاشقانه
  • بازدید: 11177
ادامه و دانلود

دانلود مجموعه داستان کوتاه لبخندهای ترک خورده     خلاصه : دانلود مجموعه داستان کوتاه لبخندهای ترک خورده _سرگذشت ما آدم‌ها برای دیگران جذاب و برای خودمان خسته کننده هست. هر کدام از ما گاهی لبخندی می‌زنیم که بعدها خاطرات آن لبخند باز هم لبخندی بر لب‌ هایمان می‌نشاند. اما گاهی لبخندهایی می‌زنیم که عمق لبخند درد دارد و ناراحتی...

  • نام مجموعه : لبخندهای ترک خورده
  • نویسنده : مهدیه احمدی کاربر انجمن یک رمان
  • ویراستار: نسترن بانو
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 42
  • ژانر : عاشقانه / طنز / تخیلی
  • بازدید: 4363
ادامه و دانلود

رمان طنز چرا ؟

دانلود رمان طنز بدون سانسور عاشقانه شامل آن دسته موضوعاتی‌ست که نمکین و طناز در قالب لفافه و بیانی خنده‌دار مطرح می‌شوند. این ژانر اتفاقات اجتماعی را آن‌چنان جلوه می‌دهد که کل‌کل‌ها و کلمات توهین آمیز در آن به چشم نمی‌خورد.

طنز شاید بهترین انتخاب هنرمند برای انتقاد نسبت به وضعیت سیاسی و فرهنگی جامعه‌اش و آرزوی دنیایی جدید باشد. پوششی لطیف که نیش تند کنایه و حتی عصبانیت هنرمند را می‌پوشاند تا هم تلنگری به جامعه باشد و آگاهی رسانی کند، هم نگاه حساس او را نشان دهد. عنصر خیال که به خوبی با طنز همراه می‌شود، به هنرمند کمک می‌کند با ترسیم جهانی انتزاعی، تا حد ممکن از گزند سانسور در هر جامعه‌ی جهانی در امان بماند. نویسندگان گاهی به سراغ طنزی سیاه می‌روند تا کلنجارهای درونی‌شان و ترس‌ها و آشوب‌های ذهنی‌شان را در روایت‌های داستانی به جریان بیندازند. مسئله‌ی واضح این است که نویسندگان ژانر طنز، اغلب به زبان مشخصی می‌رسند که مخصوص خود آن‌هاست و بر فضای تمام آثارشان حاکم است. همین ویژگی، این ژانر را به انتخابی دوست داشتنی و سرگرم کننده تبدیل می‌کند.

برای نوشتن رمان طنز باید بی رحم باشید و واقعیت رو توی صورت فرد بکوبید(!) و بهش سر کوفت بزنید.اگه داستانی خوندید و خندیدید به این معنی نیست که طنزه قویه.
طنز نویسی یعنی نوشتن یه اتفاق خنده دار و این اتفاق ممکنه شما رو نخندونه.حتی ممکنه شما رو ناراحت کنه و تلخ بخندید.بعضی از جوک هایی که توی فضای مجازی منتشر میشه واقعیت جامعه یا خصوصیات یه فردی رو در قالب طنز بیان کرده و باعث میشه شما بخندید.

“خنده ی حاصل از طنز,خنده ی شادمانی نیست;خنده ای است تلخ و دردناک که شخص یا مطلب مورد انتقاد را سرزنش می کند و به او سرکوفت می زند.”

نویسندگان از شیوه های مختلفی برای ساخت طنز استفاده می کنند که اساس همه ی آن ها ((بر هم زدن عادت ها))ست.
1.بزرگ نمایی و اغراق در توصیف چهره و حالات و خصایص انسانی مثل توصیف مصطفی در داستان کباب غاز
2.کش دار کردن موضوع یا ماجرا,با حاشیه پردازی و روده درازی مطلب اصلی را به عمد به فراموشی می سپارند.
3.جا به جا کردن حوادث و وقایع
4.نقیضه پردازی یا تقلید از آثار ادبی
5.وجود غلط های املایی در نوشته ی طنز که آگانه به کار می روند,قدرت طنز نوشته را بالا می برند.

رمان طنز چیست؟

گونه ای از ادبیات است که مسائل اجتماعی را با زبانی شیرین و در عین حال در قالب نقد بیان می‌کند. در ادبیات طنز گونه معایب، مفاسد و کمبودهای افراد و جامعه به گونه ای اغراق آمیز به تصویر کشیده می شود تا زشتی نقص بیشتر به چشم آید و در جهت رفع آن کوشش شود.

انواع طنز از نظر مضامین عبارتند از: طنز فردی، طنز خصوصی، طنز فلسفی، طنز اجتماعی، طنز سیاسی و طنز خانوادگی.

خواندن رمان طنز کمک می کند تا ساعاتی به دور از اتفاقات روزمره اطرافمان شاد باشیم و با قسمت های بامزه رمان بخندیم. هنر طنزپردازی در واقع از سخت ترین هنر ها به حساب می آید و نویسنده این گونه آثار باید مهارت زیادی برای خنداندن مخاطب داشته باشد.

طنز، همواره مضامینِ خود را از لابه‌لای حوادث اجتماعی می‌یابد و در پی آن، نگاهی هم به مسایل سیاسی دارد. در این ارتباط، طنز در نقشِ یک آینه عمل می‌کند و بر آن است که عیب‌های افراد را در مقابل دیده‌گان‌شان قرار دهد؛ آن‌چنان که آینه عمل می‌کند و نقایص ظاهری انسان را نشان می‌دهد.

طنز اصولی و بنیادین، می‌تواند افراد پاکدامن را حفظ کند، اما نمی‌تواند آن‌چنان که توقع می‌رود، افراد بدطینت را هدایت کند؛ چرا که جریان‌های منفی، متأسفانه در سطح جامعه به‌سرعت شیوع پیدا می‌کنند و کمتر دیده شده است که یک جریان مثبت بتواند بر ذهن و فکر افراد منفی جامعه غلبه کند. در این میان، باید به لحن طنزپرداز توجه شود؛ چرا که لحن راوی می‌تواند فرد مخاطب را قانع، یا در او ایجاد شک و شبهه کند.

تحلیل‌گران وادی طنز و کنایه، بر این باورند که یک طنز اصولی، باید به مسایلی چون بیان حقیقت، کشمکش‌ها و تضادها بپردازد؛ و در این راستا، پس از ریشه‌یابی معضلات، راه‌حل مناسب و منطقی ارایه دهد. گاه دیده می‌شود اغلب مردم، میان طنز و هجو، تفاوتی قایل نیستند و همه را یکسان می‌پندارند. در صورتی که میان طنز و هجو، تفاوت عمده وجود دارد. طنز اصولاً بازتاب عمومی دارد و طنزپرداز، در این وادی، مسایل و رویدادهای عمومی و همه‌جانبه را در نظر می‌گیرد. در صورتی که هجو، تنها به یک فرد خاص می‌پردازد و بر آن است که آن فرد مذکور را هدف قرار دهد.

طنزنویسی را نمی شود گرفتار قاعده و قانون کرد.چون در سایۀ شکستن قاعده هاست که شکل می گیرد و آفریده می شود.ولی در هر حال،یک داستان طنز،ویژگی هایی دارد که با شناختن آنها،می توان دریافت که یک داستان طنز چگونه خلق می شود و چطور می شود آن را نوشت:

۱- بیرحمی، لازمۀ طنزنویسی
طنزنویسی، بیش و پیش از آن که “تکنیک”را پشتوانۀ خود داشته باشد، برخاسته ازنوعی”نگاه”است. طنزنویس، این قدرت را دارد که از موضعی فراتر،با فاصله،نقادانه و بیرحم به سوژه نگاه کند.این نگاه،بیش از آن که حاصل تمرین و ممارست باشد، یک توانایی ذاتی در برخی افراد است.بنابراین طنزنویسی چیزی نیست که بتوان آن را آموخت،بلکه می توان آن را پرورش داد .اگر نمی توانید فاصلۀ انتقادی با سوژه بگیرید و مدام احساساتی می شوید،سراغ طنزنویسی نروید!

۲- تکلیفتان را با طنز مشخص کنید
طنز نسبی است.بستگی به درک و تلقی افراد دارد.هر چه عمیق تر باشد و در لایه های اثر بیشتر پنهان باشد و کمتر به چشم بیاید،نسبیت آن بیشتر است.اثری را که ممکن است از نظر شما طنز تلقی شود ،ممکن است دیگری بخواند و بگوید:”خب!این طنزش کجاست؟!”این امر،در مورد بخشهای دیگر ادبیات داستانی صادق نیست.یک اثر در ژانر پلیسی یا معمایی یا وحشت،قوی یا ضعیف،یا متعلق به آن ژانر است یا نیست.ولی در مورد طنز،قضیه فرق می کند.ممکن است یک اثر از دید شما طنز باشد و از دید دیگری،نه.بستگی به تعریف و برداشت مخاطب از طنز دارد.

۳-ایده اولیه، حس تضاد
یک اثر طنز هم مثل هر اثر داستانی دیگری با یک ایدۀ اولیه همراه است، تصویری هر چند گنگ از یک ناپایداری که در ذهن حک شده است.این ایده، درداستان طنز همیشه با حس تضاد پیوند می خورد. هر اثر طنز،یک کشف است:کشف یک تضاد در محیط درون یا پیرامون هنرمند که به زبان می آید و قالب داسنان به خود می گیرد.شما در داستان طنز،باید ابتداتضادی را حس کنید تا آن را در قالب روایت بازگو کنید وکار را پیش ببرید.این تضاد می تواند در ذهن و فکر شما رخ دهدوحاصل یک حس درونی باشد،و یا ممکن است متاثر از محیط پیرامونی تان باشد.هر اثر طنز،از درک این تضاد آفریده می شود.سپس بر اساس آن،پیشبرد داستان،شخصیت سازی ،نتیجه گیری و…رخ می دهد.البته هر تضادی ممکن است به آفرینش طنز منجر نشود ولی وقتی با این حس در قالب و با زبانی نو “بازی ” کنید،به طنز می رسید.

۴-انتخاب قالب، مهمترین گام
یافتن قالب و ظرف مناسب برای ایدۀ اولیه،مهمترین بخش طنزنویسی است.طنزنوشتن بیش از هر بخش دیگر ادبیات داستانی بر تعقل استوار است و آگاهانه آفریده می شود.این آگاهی (که در تمامی لحظات خلق اثر حضور دارد) ابتدا در یافتن قالب است که نمود پیدا می کند. ابتدا از خود بپرسید که ایدۀ اولیه ام مناسب برای چه قالب،ظرف یا ژانری است؟کدام بهتر جواب می دهد؟آیا ایدۀ فلسفیم را در ژانر معمایی بریزم بهتر جواب می دهد(چندان که بهرام صادقی در”با کمال تاسف”،”وسواس”و برخی دیگر از داستانهای کوتاه خود آزموده است)یا بهتر است آن را مثلاًدر قالب ژانر تخیلی بازگو کنم(چندان که در بسیاری از داستانک های جیمز تربر می بینیم)؟ ممکن است این تلاش مدتها طول بکشد،تا به این نتیجه برسید که ایدۀ اولیه تان به چه قالبی بیشتر می آید و با آن بیشتر هماهنگ است.

صادق هدایت ایدۀ هجو کلیۀ مظاهر قدرت را در قالب روایت تاریخی “توپ مرواری” برد که بی شک ایدۀ او جز در آن قالب قابل پرداخت نبود.این قالب را پیش از آغاز نگارش کتاب ،حساب شده انتخاب کرده بود و به دوستانش گفته بود که می خواهم یک روایت تاریخی بنویسم،چون حرفهایم را در قالب دیگری نمی توانم بیان کنم .کافی است به یاد قلعۀ حیوانات یا 1984 جورج اورول بیافتید تا به اهمیت انتخاب قالب مناسب برای یک ایده و سوژه و تاثیر آن در ماندگاری اثر داستانی طنزپی ببرید.اورول 1984 را با هدف نقد سیاستهای استالین نوشت ولی قالب و پرداخت چنان قوی بود که اثر از زمان و مکان خاصی فراتر رفت و جاودانه شد.

۵ – طنز کلامی
مخاطب در یک اثر طنز،چیزی را می بیند که سر جایش نیست و این،او را به خنده می اندازد.بخشی از این “سر جایش نبودن”می تواند جدا از سوژه،در زبان اثر متجلی شود.

بازی با کلیشه های زبانی آشنا و بازسازی آنها،استفاده نابجا از ادبیات رسمی یا محاوره ای،غلط نویسی و یا غلط گویی تعمدی،استفاده از تعابیر طنز آمیز برای توصیف صحنه و شگردهای دیگر در واژگان و کلام، در تشدید فضای طنز در اثر موثر است.شما در نگارش اثر طنز،همان طور که در موضوع و سوژه و ماجرا مخاطب را غافلگیر می کنید، در زبان نیز می توانیدهمین غافلگیری را به کار ببرید،تا به تعمیق حس طنز کمک کنید،حتی در طنز می توانید به “واژه سازی “هم روی آورید یا مفاهیم نو را بر کلمات سوار کنیدکه چه بسا در زبان معمول و رایج مردم هم کم کم به کار بروند. کافی است به معروفترین رمان معاصر طنز فارسی(دایی جان ناپلئون)مراجعه کنید تا ببینید زبان روان،شوخ و استفاده دقیق از کلمات و بار کردن مفاهیم جدید بر آنها،تا چه حد در خواندنی کردن کتاب و سپردن آن به حافظۀ جمعی نقش داشته است،تا آنجا که عباراتی مثل:”کار،کار اینگیلیساست” در محاورات روزمرۀ ما،به صورت ضرب المثل درآمده است!البته طنزعبارتی را آگاهانه وحساب شده به کار ببرید وگرنه به لودگی پهلو می زند و مخاطب را پس می زند. یعنی طنز کلامی باید در خدمت ارائۀ ایده و نظر اصلی اثر باشد و نباید در بکار گیری آن زیاد دست و دلبازی به خرج بدهید.

۶- شخصیت پردازی
شخصیتهای آثار طنز،اغراق آمیزند.این اغراق را می توانید از طریق کوچک نمایی یا بزرگ نمایی شخصیت ها انجام دهید.آدمهای آثار طنز،یا کوچک تر از آنند که در دنیای واقعی به نظر می آیند،یا بر عکس،بزرگ تر از اندازه خودشان در عالم واقع هستند.(البته معمولاً سایزی که آثار طنزبرای شخصیتها می سازند مناسب ترشان است،تو گویی طنز نویس نقاب از هیکل ظاهری افراد بر می دارد!)در هر حال اثر طنز هر چند واقع نما باشد یا سرگذشت آدمهای واقعی را به تصویر بکشد در سایۀ همین بزرگ نمایی یا کوچک نمایی، تصویری اغراق شده از آنها را نمایش می دهد.

کنشهای شخصیتهای اثر طنز،مناسب و متناسب با شخصیت های آنها در عالم واقع نیست و دچار بی تناسبی و تضادند.اینجاست که پای شگردهای طنز مثل “حماسۀ مضحک” به میان می آید:هجو شخصیتی که دچار خودبزرگ بینی است در سایۀ آفرینش مضحک فضایی حماسی. برای مثال شخصیت دن کیشوت که با وجود ناتوانی، غرق در خیالات خود است و می خواهد به دورۀ شکوه شوالیه گری بازگردد و در عالم اوهام آسیاب های بادی را دشمن می پندارد .نمونۀ روشن دیگری از حماسۀ مضحک،مثنوی موش و گربۀ عبید زاکانی است و قضیۀ عابد و زاهد شدن گربه که با لحنی حماسی ادا می شود و در نهایت مخاطب می بیند که توبۀ گربه، مضحکه ای بیش برای چپاول موشان نبوده است!

البته این اغراق در شخصیت سازی را باید دقیق انجام دهید. شخصیت باید در عین اغراق آمیز بودن، باور پذیر باشد وگرنه اثربخشی خود را از دست می دهد و سمت و سوی کاریکاتوریستی به خود می گیرد که همذات پنداری مخاطب را برنمی انگیزد.قدرت و قوت شخصیت طنز،در سایۀ حرکت آکروباتیک او روی بند اغراق و واقع نمایی شکل می گیرد.شخصیت اثر داستان طنز ،ما به ازای واقعی ندارد،چون در ساخت آن،مبالغه شده است ولی نمادی اغراق شده از مابه ازای واقعی خود است و از این رو و در عمق خود،شخصیتی واقع نماست و برای مخاطب ،شخصیتی خیالی نیست و چه بسا خود را در آینۀ او ببیند. مثلاً “چرویاکف”شخصیت اول داستان”یک شب خوش”چخوف،یک تیپ کاملاًآشناست،کارمندی دون و ساده،بی هیچ تشخٌص خاصی.او شبی در سالن تئاتر غفلتاًعطسه می کند و از این که می بیند مدیر کل ادارۀ راه،جلوی او نشسته است از این عطسۀ خود شرمنده می شود و چنان ابراز و احساس شرمندگی را تداوم می دهد تا در نهایت دق می کند و می میرد!این اغراق در شخصیت پردازی چنان ماهرانه و واقع نمایانه صورت گرفته است که برای مخاطب پذیرفتنی به نظر می آید و چه بسا خود را در آینۀ اعمال و رفتار چرویاکف می بیند!

در آثار طنز،گاه تضاد در شخصیت سازی،در آفرینش شخصیتهای متضاد در آثار متجلی می شود.دم دستی ترین نمود این شگرد،در آثار سینمایی از رهگذر خلق دو شخصیت متضاد از نظر فیزیک بدنی و خصوصیات(لورل و هادردی،چیچو و فرانکو …)دیده می شود و در آثار داستانی،از رهگذر برخورد میان تیپ های متضاد ،طنز در کلام و موقعیت آفریده می شود.نمونه روشن آن،شخصیت دن کیشوت و سانچو پانزا در رمان دن کیشوت است .دن کیشوت آدمی خیالپرداز و دچار اوهام است و سانچوپانزا شخصیتی واقع بین و ساده دل ولی مطیع ارباب .بخش مهمی از طنز این اثر،از رهگذر برخورد میان این دو است که شکل می گیرد و آفریده می شود.

بسیاری از طنزنویسان از رهگذر آفرینش شخصیت غیر قابل پیش بینی در اثرشان به طنز می رسند.معمولاًکنش و واکنش این شخصیت،در جهت عکس پیش بینی مخاطب حرکت می کند و در نتیجه تعجب مخاطب را بر می انگیزد و همین امر موجب خندۀ او می شود.چون کاری می کند که مخاطب انتظارش را ندارد.در هر حال،چه شخصیتتان قابل پیش بینی باشد و چه غیر قابل پیش بینی،قرار دادن او در موقعیتهایی که در آن غرابت در رفتارو یا کلام رخ دهد،ضروری است.

۷- غافلگیری در گره گشایی
یک گره گشایی غافلگیر کننده و تکان دهنده،قوی ترین گزینه برای بخش پایانی داستان طنزشماست.تعجب،موتور خنده است و در داستان طنز این تعجب در غافلگیری نهایی به اوج خود می رسد. آخرین جمله داستان طنز، باید به ذهن مخاطب ضربه بزند و او را غافلگیر کند.

۸- بازی با قواعد و قوانین
در داستان طنز،آموزشهای کلاسیک داستان نویسی رنگ می بازند.چرا که طنز،عرصۀ ممکن ساختن ناممکن هاست.در طنز،شما مجازید که قالبهای ممنوع در داستان نویسی را به کار بگیرید و مخاطب را با خود در لذت این ورود به حریمهای ممنوعه شریک سازید!می توانید کار را یکسره در قالب زبان خشک و غیر منعطف و غیر داستانی اداری بنویسید،از غلط نویسی عمدی استفاده کنید ،زبان گزارشی به اثر بدهید و جا به جا،حکم های کلٌی صادر کنید.به سبک و سیاق انشاهای دورۀ دبستان،توصیفات شدید و غلیظ به کار ببرید.می توانید اثر را در قالب مقاله های مستند و مستقیم بنویسید .می توانید وقایع جزئی و کلی مربوط به خودتان را بی هیچ تخیل و تکنیک روایی به قلم بکشید،کارهایی که در کلاسهای داستان نویسی ،پیوسته شما را از آن برحذر می دارند.آن وقت از این همه غلط نویسی تعمدی غرق در لذت شوید و مخاطب را هم در این لذت شریک کنید!البته از فرمان های طنزنویسی هم غافل نشوید.چرا که برای گذر از تجربه های دیگران و آزمودن افقهای تازه، لازم است که ابتدا بر شگردهای آزموده شده که حاصل قرنها و قرنها تجربه بزرگان طنز ادبیات فارسی است مسلط شوید. در نهایت خدا را چه دیده اید،شاید با آفرینش اثرتان،شگردی بر این شگردها افزودید!بهرام صادقی می گوید:”هنرمند باید چیزی از خود به دنیا اضافه کند،ولو این که یک مثقال باشد.”!

با مشهورترین رمان های طنز ایرانی آشنا شوید

از میان معروف ترین کتب طنز کتاب “لطایف الطوایف” اثر فخرالدین علی صفی و “موش و گربه” و “کشکول” شیخ بهایی، “چرند و پرند” علی اکبر دهخدا و آثار عبید زاکانی، از نمونه‌های خوب طنز فارسی هستند و در قالب داستان کوتاه و رمان  می‌توان رمان “حاجی آقا” صادق هدایت و کتاب‌های جمال‌زاده نظیر “یکی بود یکی نبود” و “قصه‌ی ما به سر رسید” را معرفی کرد<. هم چنین حکایت های شیرین ملانصر الدین نیز در ادبیات طنز فارسی زبانان شهرت بسیار دارد.