خلاصه: دانلود رمان آرام جانم از آخرین موسسه هم بیرون اومدم و با حرص، در شیشه ایشو به هم کوبیدم. صدای معترض نگهبانو شنیدم که گفت: -آقا چه خبرته؟ یکم آروم تر! به طرفش برگشتم و چشم غره ای رفتم، که با دیدن قیافه م ابروهای در هم گره خوردش باز شد و متعجب، نگاهم کرد. -تو... دختری؟ پوزخندی زدم و راهمو ادامه دادم. اینم از آخرین جایی ک مد نظرم بود. اینا هم دنبال یه دختر مامانی و عسل و پایه می گشتن. من با این تیپ و قیافه به چه دردشون می خوردم؟ فقط یه وصله ناجور بودم بین همه اون آدمای لاکچری و باکلاس داخل موسسه و شرکتاشون. دیگه کم آورده بودم، حوصله بحث و دفاع از حقوقمو هم نداشتم.هر ...

  • نام رمان: آرام جانم
  • نویسنده:کیمیا ذبیحی و فاطمه مرادی
  • طراح:PARISA_R
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:700
  • موضوع: عاشقانه،طنز
  • بازدید: 10862
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان ساز دلم ناکوکه _ بيست و پنج سالم بود كه زندگيم دستخوش يه داستان شد،داستانى كه شروعش با اسم تو و پايانش هم با اسم تو شد. داستان دخترى كه طى يه تصادف با يه پسر آشنا مى‌شه و همين شروع داستان اوست. این رمان اختصاصی سایت یک رمان است. قسمتی از رمان : آهنگ را بلندتر كردم و شروع كردم به رقصيدن و بقيه شاگردام باهام هماهنگ شدن،با صداى بلند داد مى‌زدم و حركات را عوض مى‌كردم،صداى ناله‌هاى بچه‌ها بلند شد كه اعلام استراحت كردم و همين حرف من كافى بود تا همه‌شون پهن زمين بشن و شبيه يه ارتش زخم خورده بشن. خنده‌ى كوتاهى كردم و سرمو به طرفين تكون دادم و نچ نچ كردم رمان عاشقانه و دوباره آهنگ ...

  • نام رمان : ساز دلم ناکوکه
  • نویسنده : negar-d کاربر انجمن یک رمان
  • ویراستار : Arოan
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 86
  • ژانر : عاشقانه ، اجتماعى ، طنز
  • بازدید: 13426
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان نقاش مزاحم جلد دوم رمان نقاش مزاحم، پسری که توی جلد اول توی بازی جرعت و حقیقت، جرعت رو انتخاب کرد و دوستش بهش گفت باید مزاحم دختری بشه و اما حالا پسر داستان ما دچار بیماری شده اونم سرطان خون! حالا بریم ببینیم دختر توی داستانمون چه کمکی به پسرمون می‌کنه ؟ یا اصلا بهش کمک می‌کنه تا خوب بشه؟ پسر داستانمون آیا روحیش رو از دست میده یا نه؟! پایان؟! شاید نداشته باشه! شاید جلد سومی هم وجود داشته باشه کسی چه میدونه؟! با چشمای اشکی زل زد بهم و گفت: -باور نمی‌کنم نه مهراد من اینو باور نمی‌کنم با لبخندی که بیشتر به تلخند می‌خورد گفتم: -می‌خواد باورت بشه می‌خواد باورت نشه ولی چیزیه که خدا بهم داده. رائیکا لبخندی مصنوعی ...

  • نام رمان:جلد دوم نقاش مزاحم
  • نویسنده:mahsaaa
  • طراح:حسنا(هکرقلب)
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:165
  • موضوع:طنز، عاشقانه، اجتماعی، تراژدی
  • بازدید: 9110
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان دو دنیای متفاوت این داستان داستانی بسیار تکان دهنده است. مانند داستان های دیگر تلخ و شیرین نیست.زهر و عسل نیست.فقط شیرین است فقط و فقط عسل البته...بستگی به شما هم دارد که شیرین بودن را در چه چیزی ببینید اما به نظر من این داستان تمامش شیرین است و شیرین داستان زندگی یک دختر...قبل و بعد از مسلمان شدنش!حالا باید ببینیم چه چیزی عامل این اتفاق شده است قسمتی از رمان : رفتم و دوربینم رو برداشتم. از بابا خداحافظی کردم و به طرف جنگل به راه افتادم. من ماهرخ تهرانی هستم، بیست و سه سالمه و عکاسم. به عکاسی از طبیعت و ادیان مختلف و فیلم برداری از صحنه های مختلف علاقه خاصی دارم. یه داداشم دارم که اسمش ...

  • نام رمان : دو دنیای متفاوت
  • نویسنده : mahdieh83 کاربر انجمن یک رمان
  • طراح : Lady Green
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 61
  • ژانر : مذهبی، اجتماعی و طنز
  • بازدید: 8778
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان به رویاهای کودکیت چشمک بزن دنیای کودکی مان بهترین دوران عمرمان در طولی زندگی بوده و هست. و اینک در رویایی از کودکی به سر می بریم. رویایی که کودک درون ما در آن پر از دغدغه و انشعاب است. رویای کودکی شرطی است خاطره مانند برای دل کوچک مان، تا باشد همیشه ماندگار. زندگی می کنیم به شرط رویای کودکی. این قصه، قصه ای از رویای کودکی است که به دنیایی از رویاهای دوست داشتنی می پردازد. در چرخ و فلک زندگی همیشه دنبال چیزی هستیم که بهترین باشد و عالی، و در این چرخ و فلک همیشه همه نوع درد و غصه، شادی و فرح هست و ما یا شاد هستیم یا غمگین. روزگار هر چه قدر هم با ...

  • نام رمان:به رویاهای کودکیت چشمک بزن
  • نویسنده:شکیبا پشتیبان
  • طراح:Lady Green
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:141
  • موضوع: عاشقانه،طنز
  • بازدید: 4109
ادامه و دانلود

خلاصه رمان: دانلود رمان عشق به توان 6 یه اكیپ ۳ نفره دختر که برای دانشگاه تو شیراز قبول شدن اما خوابگاها همه پر بوده بعد می گردن دنبال خونه  كه اونام همین مشكلو داشتن ولی با این تفاوت كه خونه پیدا كرده بودن ولی شرط صابخونه كه یه پیرمرد مردیه که راحته اروپایی رفتار میکنه یکم شوخه و فضول در عین حال زنها رو هم آدم حساب نمیکنه و پی عشق و حالشه بوده، متاهل بودن اوناس….. پایان خوش بچه ها گیج نشید چون داستان اززبون۶ نفرگفته شده ….البته متوجه میشید چون اول هرکدوم گفته از زبون کیه.. میشا با يه صداي حرصي زنگدار در حالي که داشت اشكاشو با کلنكس پاك میكرد روبه من گفت - تو برو سرتو بزار بمیر ...

  • نام رمان:عشق به توان 6
  • نویسنده:غزل + مینا + نگین
  • طراح:PARISA_R
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:650
  • موضوع: عاشقانه،کل کلی
  • بازدید: 14372
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان خنده خدا  این داستان، زندگی یک دختر و یک پسر را برایمان، بازگو می‌کند. دختر و پسری که صد و هشتاد درجه با هم دیگر، تفاوت دارند. یکی مذهبی و دیگری به قول بعضی‌ها، قرتی است. اما در این داستان اتفاقاتی می‌افتد که تمام تفاوت‌های آنان را از بین می‌برد. حالا باید ببینیم چه اتفاقی باعثش می‌شود... این رمان اجتماعی یسایت یک رمان است قسمتی از رمان : باصدای تیراندازی، از خواب پریدم که یک‌دفعه، گرومب . . .  با ترس از جام بلند شدم تا ببینم کی این وقت صبح، تیراندازی می‌کنه. تو دلم، برای عمش داشتم صلوات می‌فرستادم که یک‌دفعه، چشمم به گوشیم خورد. _مانی دعا کن دستم به . . .  با شنیدن صدای خنده های کسی، ترسیده نگاهی به دور ...

  • نام رمان : خنده خدا
  • نویسنده : mahdieh83 کاربر انجمن یک رمان
  • طراح : Lady Green
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 88
  • ژانر : عاشقانه- طنز- مذهبی
  • بازدید: 30749
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان کلاف سردرگم این داستان زندگی یک پسر را روایت می‌کند که درگیر ماموریتی می‌شود و ماموریت را به پایان می‌رساند. در حالی که رئیس باندی که در ماموریتشان بوده، پدر دختری است که بعد از دستگیری باند، وارد این کار شده و با پسر داستان همکار می‌شود. و در آخر دست سرنوشت آن‌ها را به هم می‌رساند و پایان خوشی را فراهم می‌آورد. این رمان پلیسی اختصاصی سایت یک رمان است قسمتی از رمان : -وای ساغر، تو رو خدا ساکت شو! دیگه خستم کردی. ساغر: تو کلا مشکل داری. وگرنه من خیلی هم به اندازه حرف می‌زنم. من تپش سمائی هستم. تک دختر خانواده سمائی و یک داداش دارم رمان طنز که اسمش آرتامه. من بیست و دو سالمه و داداشم ...

  • نام رمان : کلاف سردرگم
  • نویسنده : mahdieh83 کاربر انجمن یک رمان
  • ویراستار: بهار قربانی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 88
  • ژانر: پلیسی، طنز، عاشقانه، مذهبی
  • بازدید: 6687
ادامه و دانلود

خلاصه : دانلود رمان خواهر شوهر  داستان ما راجع به دونفره؛ دونفر که باتمام قدرتشون سعی دارن دو نفر دیگه باهم ازدواج نکنن! یه خواهر شوهـر بدجنس و یـک برادر زن حیله گـــر و اما دوتاشون درحد مــــرگ تخس و شیطون! این دوتا سعی می‌کنن خواهر و برادرشون ازدواج نکنن چه آتیش‌هایی که نمی سوزونن...  البته بگما این دوتا در حد مرگ زبون درازن اما در حین تمام نقشه هایی که کشیدن یه اتفاقی میفته که باعث میشه مسیر زندگیشون تغییر کنه و...  این رمان اختصاصی سایت یک رمان است قسمتی از رمان : از رستوران بیرون زدم و دیدم که مایان و دختر میمون وارد دانشگاه شدن، رمان اجتماعی راه اومده رو برگشتم، وای که قربون نقشه توسرم برم. وقتی به خونه رسیدم دیدم ...

  • نام رمان : خواهر شوهر
  • نام نویسنده : Mohadeseh.f (محدثه فارسی ) کاربر انجمن یک رمان
  • طراح : حسنا(هکرقلب)
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 396
  • ژانر: طنز، عاشقانه
  • بازدید: 20867
ادامه و دانلود

خلاصه:  دانلود رمان من عصبانی نیستم رمان من سرگذشت زندگی یسنا ست، دختری ساده و شیطونه دختری که ترجیحا از بعضی از حقیقت های زندگی فرار می کنه اما در آخر سرنوشت پازل های خودش را درست و کامل و بدون هیچ نقصی سر جایش می گذارد و آنجه درگذشته آرزوی عاشق دلخسته بوده به حقیقت می پیوندد و یسنا در مسیری پر از عصبانیت های توخالی و در مسیری پراز عشق قدم می گذارد ... ژانر : رمان عاشقانه زیباست که بدانی من چقدر عاشقت هستم ... زیباست که تجربه هایت فقط وفقط مختص من باشم ... کم چیزی نیست ... من یک ملکه هستم رمان جدید ملکه ای از دیار قلب مهربان و عاشقت .. . حتی اگر آسمان به ...

  • نام رمان:رمان من عصبانی نیستم
  • نویسنده:NaFaS.A
  • طراح: هکرقلب
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:132
  • موضوع:عاشقانه،طنز
  • بازدید: 8448
ادامه و دانلود

رمان طنز چرا ؟

دانلود رمان طنز بدون سانسور عاشقانه شامل آن دسته موضوعاتی‌ست که نمکین و طناز در قالب لفافه و بیانی خنده‌دار مطرح می‌شوند. این ژانر اتفاقات اجتماعی را آن‌چنان جلوه می‌دهد که کل‌کل‌ها و کلمات توهین آمیز در آن به چشم نمی‌خورد.

طنز شاید بهترین انتخاب هنرمند برای انتقاد نسبت به وضعیت سیاسی و فرهنگی جامعه‌اش و آرزوی دنیایی جدید باشد. پوششی لطیف که نیش تند کنایه و حتی عصبانیت هنرمند را می‌پوشاند تا هم تلنگری به جامعه باشد و آگاهی رسانی کند، هم نگاه حساس او را نشان دهد. عنصر خیال که به خوبی با طنز همراه می‌شود، به هنرمند کمک می‌کند با ترسیم جهانی انتزاعی، تا حد ممکن از گزند سانسور در هر جامعه‌ی جهانی در امان بماند. نویسندگان گاهی به سراغ طنزی سیاه می‌روند تا کلنجارهای درونی‌شان و ترس‌ها و آشوب‌های ذهنی‌شان را در روایت‌های داستانی به جریان بیندازند. مسئله‌ی واضح این است که نویسندگان ژانر طنز، اغلب به زبان مشخصی می‌رسند که مخصوص خود آن‌هاست و بر فضای تمام آثارشان حاکم است. همین ویژگی، این ژانر را به انتخابی دوست داشتنی و سرگرم کننده تبدیل می‌کند.

برای نوشتن رمان طنز باید بی رحم باشید و واقعیت رو توی صورت فرد بکوبید(!) و بهش سر کوفت بزنید.اگه داستانی خوندید و خندیدید به این معنی نیست که طنزه قویه.
طنز نویسی یعنی نوشتن یه اتفاق خنده دار و این اتفاق ممکنه شما رو نخندونه.حتی ممکنه شما رو ناراحت کنه و تلخ بخندید.بعضی از جوک هایی که توی فضای مجازی منتشر میشه واقعیت جامعه یا خصوصیات یه فردی رو در قالب طنز بیان کرده و باعث میشه شما بخندید.

“خنده ی حاصل از طنز,خنده ی شادمانی نیست;خنده ای است تلخ و دردناک که شخص یا مطلب مورد انتقاد را سرزنش می کند و به او سرکوفت می زند.”

نویسندگان از شیوه های مختلفی برای ساخت طنز استفاده می کنند که اساس همه ی آن ها ((بر هم زدن عادت ها))ست.
1.بزرگ نمایی و اغراق در توصیف چهره و حالات و خصایص انسانی مثل توصیف مصطفی در داستان کباب غاز
2.کش دار کردن موضوع یا ماجرا,با حاشیه پردازی و روده درازی مطلب اصلی را به عمد به فراموشی می سپارند.
3.جا به جا کردن حوادث و وقایع
4.نقیضه پردازی یا تقلید از آثار ادبی
5.وجود غلط های املایی در نوشته ی طنز که آگانه به کار می روند,قدرت طنز نوشته را بالا می برند.

رمان طنز چیست؟

گونه ای از ادبیات است که مسائل اجتماعی را با زبانی شیرین و در عین حال در قالب نقد بیان می‌کند. در ادبیات طنز گونه معایب، مفاسد و کمبودهای افراد و جامعه به گونه ای اغراق آمیز به تصویر کشیده می شود تا زشتی نقص بیشتر به چشم آید و در جهت رفع آن کوشش شود.

انواع طنز از نظر مضامین عبارتند از: طنز فردی، طنز خصوصی، طنز فلسفی، طنز اجتماعی، طنز سیاسی و طنز خانوادگی.

خواندن رمان طنز کمک می کند تا ساعاتی به دور از اتفاقات روزمره اطرافمان شاد باشیم و با قسمت های بامزه رمان بخندیم. هنر طنزپردازی در واقع از سخت ترین هنر ها به حساب می آید و نویسنده این گونه آثار باید مهارت زیادی برای خنداندن مخاطب داشته باشد.

طنز، همواره مضامینِ خود را از لابه‌لای حوادث اجتماعی می‌یابد و در پی آن، نگاهی هم به مسایل سیاسی دارد. در این ارتباط، طنز در نقشِ یک آینه عمل می‌کند و بر آن است که عیب‌های افراد را در مقابل دیده‌گان‌شان قرار دهد؛ آن‌چنان که آینه عمل می‌کند و نقایص ظاهری انسان را نشان می‌دهد.

طنز اصولی و بنیادین، می‌تواند افراد پاکدامن را حفظ کند، اما نمی‌تواند آن‌چنان که توقع می‌رود، افراد بدطینت را هدایت کند؛ چرا که جریان‌های منفی، متأسفانه در سطح جامعه به‌سرعت شیوع پیدا می‌کنند و کمتر دیده شده است که یک جریان مثبت بتواند بر ذهن و فکر افراد منفی جامعه غلبه کند. در این میان، باید به لحن طنزپرداز توجه شود؛ چرا که لحن راوی می‌تواند فرد مخاطب را قانع، یا در او ایجاد شک و شبهه کند.

تحلیل‌گران وادی طنز و کنایه، بر این باورند که یک طنز اصولی، باید به مسایلی چون بیان حقیقت، کشمکش‌ها و تضادها بپردازد؛ و در این راستا، پس از ریشه‌یابی معضلات، راه‌حل مناسب و منطقی ارایه دهد. گاه دیده می‌شود اغلب مردم، میان طنز و هجو، تفاوتی قایل نیستند و همه را یکسان می‌پندارند. در صورتی که میان طنز و هجو، تفاوت عمده وجود دارد. طنز اصولاً بازتاب عمومی دارد و طنزپرداز، در این وادی، مسایل و رویدادهای عمومی و همه‌جانبه را در نظر می‌گیرد. در صورتی که هجو، تنها به یک فرد خاص می‌پردازد و بر آن است که آن فرد مذکور را هدف قرار دهد.

طنزنویسی را نمی شود گرفتار قاعده و قانون کرد.چون در سایۀ شکستن قاعده هاست که شکل می گیرد و آفریده می شود.ولی در هر حال،یک داستان طنز،ویژگی هایی دارد که با شناختن آنها،می توان دریافت که یک داستان طنز چگونه خلق می شود و چطور می شود آن را نوشت:

۱- بیرحمی، لازمۀ طنزنویسی
طنزنویسی، بیش و پیش از آن که “تکنیک”را پشتوانۀ خود داشته باشد، برخاسته ازنوعی”نگاه”است. طنزنویس، این قدرت را دارد که از موضعی فراتر،با فاصله،نقادانه و بیرحم به سوژه نگاه کند.این نگاه،بیش از آن که حاصل تمرین و ممارست باشد، یک توانایی ذاتی در برخی افراد است.بنابراین طنزنویسی چیزی نیست که بتوان آن را آموخت،بلکه می توان آن را پرورش داد .اگر نمی توانید فاصلۀ انتقادی با سوژه بگیرید و مدام احساساتی می شوید،سراغ طنزنویسی نروید!

۲- تکلیفتان را با طنز مشخص کنید
طنز نسبی است.بستگی به درک و تلقی افراد دارد.هر چه عمیق تر باشد و در لایه های اثر بیشتر پنهان باشد و کمتر به چشم بیاید،نسبیت آن بیشتر است.اثری را که ممکن است از نظر شما طنز تلقی شود ،ممکن است دیگری بخواند و بگوید:”خب!این طنزش کجاست؟!”این امر،در مورد بخشهای دیگر ادبیات داستانی صادق نیست.یک اثر در ژانر پلیسی یا معمایی یا وحشت،قوی یا ضعیف،یا متعلق به آن ژانر است یا نیست.ولی در مورد طنز،قضیه فرق می کند.ممکن است یک اثر از دید شما طنز باشد و از دید دیگری،نه.بستگی به تعریف و برداشت مخاطب از طنز دارد.

۳-ایده اولیه، حس تضاد
یک اثر طنز هم مثل هر اثر داستانی دیگری با یک ایدۀ اولیه همراه است، تصویری هر چند گنگ از یک ناپایداری که در ذهن حک شده است.این ایده، درداستان طنز همیشه با حس تضاد پیوند می خورد. هر اثر طنز،یک کشف است:کشف یک تضاد در محیط درون یا پیرامون هنرمند که به زبان می آید و قالب داسنان به خود می گیرد.شما در داستان طنز،باید ابتداتضادی را حس کنید تا آن را در قالب روایت بازگو کنید وکار را پیش ببرید.این تضاد می تواند در ذهن و فکر شما رخ دهدوحاصل یک حس درونی باشد،و یا ممکن است متاثر از محیط پیرامونی تان باشد.هر اثر طنز،از درک این تضاد آفریده می شود.سپس بر اساس آن،پیشبرد داستان،شخصیت سازی ،نتیجه گیری و…رخ می دهد.البته هر تضادی ممکن است به آفرینش طنز منجر نشود ولی وقتی با این حس در قالب و با زبانی نو “بازی ” کنید،به طنز می رسید.

۴-انتخاب قالب، مهمترین گام
یافتن قالب و ظرف مناسب برای ایدۀ اولیه،مهمترین بخش طنزنویسی است.طنزنوشتن بیش از هر بخش دیگر ادبیات داستانی بر تعقل استوار است و آگاهانه آفریده می شود.این آگاهی (که در تمامی لحظات خلق اثر حضور دارد) ابتدا در یافتن قالب است که نمود پیدا می کند. ابتدا از خود بپرسید که ایدۀ اولیه ام مناسب برای چه قالب،ظرف یا ژانری است؟کدام بهتر جواب می دهد؟آیا ایدۀ فلسفیم را در ژانر معمایی بریزم بهتر جواب می دهد(چندان که بهرام صادقی در”با کمال تاسف”،”وسواس”و برخی دیگر از داستانهای کوتاه خود آزموده است)یا بهتر است آن را مثلاًدر قالب ژانر تخیلی بازگو کنم(چندان که در بسیاری از داستانک های جیمز تربر می بینیم)؟ ممکن است این تلاش مدتها طول بکشد،تا به این نتیجه برسید که ایدۀ اولیه تان به چه قالبی بیشتر می آید و با آن بیشتر هماهنگ است.

صادق هدایت ایدۀ هجو کلیۀ مظاهر قدرت را در قالب روایت تاریخی “توپ مرواری” برد که بی شک ایدۀ او جز در آن قالب قابل پرداخت نبود.این قالب را پیش از آغاز نگارش کتاب ،حساب شده انتخاب کرده بود و به دوستانش گفته بود که می خواهم یک روایت تاریخی بنویسم،چون حرفهایم را در قالب دیگری نمی توانم بیان کنم .کافی است به یاد قلعۀ حیوانات یا 1984 جورج اورول بیافتید تا به اهمیت انتخاب قالب مناسب برای یک ایده و سوژه و تاثیر آن در ماندگاری اثر داستانی طنزپی ببرید.اورول 1984 را با هدف نقد سیاستهای استالین نوشت ولی قالب و پرداخت چنان قوی بود که اثر از زمان و مکان خاصی فراتر رفت و جاودانه شد.

۵ – طنز کلامی
مخاطب در یک اثر طنز،چیزی را می بیند که سر جایش نیست و این،او را به خنده می اندازد.بخشی از این “سر جایش نبودن”می تواند جدا از سوژه،در زبان اثر متجلی شود.

بازی با کلیشه های زبانی آشنا و بازسازی آنها،استفاده نابجا از ادبیات رسمی یا محاوره ای،غلط نویسی و یا غلط گویی تعمدی،استفاده از تعابیر طنز آمیز برای توصیف صحنه و شگردهای دیگر در واژگان و کلام، در تشدید فضای طنز در اثر موثر است.شما در نگارش اثر طنز،همان طور که در موضوع و سوژه و ماجرا مخاطب را غافلگیر می کنید، در زبان نیز می توانیدهمین غافلگیری را به کار ببرید،تا به تعمیق حس طنز کمک کنید،حتی در طنز می توانید به “واژه سازی “هم روی آورید یا مفاهیم نو را بر کلمات سوار کنیدکه چه بسا در زبان معمول و رایج مردم هم کم کم به کار بروند. کافی است به معروفترین رمان معاصر طنز فارسی(دایی جان ناپلئون)مراجعه کنید تا ببینید زبان روان،شوخ و استفاده دقیق از کلمات و بار کردن مفاهیم جدید بر آنها،تا چه حد در خواندنی کردن کتاب و سپردن آن به حافظۀ جمعی نقش داشته است،تا آنجا که عباراتی مثل:”کار،کار اینگیلیساست” در محاورات روزمرۀ ما،به صورت ضرب المثل درآمده است!البته طنزعبارتی را آگاهانه وحساب شده به کار ببرید وگرنه به لودگی پهلو می زند و مخاطب را پس می زند. یعنی طنز کلامی باید در خدمت ارائۀ ایده و نظر اصلی اثر باشد و نباید در بکار گیری آن زیاد دست و دلبازی به خرج بدهید.

۶- شخصیت پردازی
شخصیتهای آثار طنز،اغراق آمیزند.این اغراق را می توانید از طریق کوچک نمایی یا بزرگ نمایی شخصیت ها انجام دهید.آدمهای آثار طنز،یا کوچک تر از آنند که در دنیای واقعی به نظر می آیند،یا بر عکس،بزرگ تر از اندازه خودشان در عالم واقع هستند.(البته معمولاً سایزی که آثار طنزبرای شخصیتها می سازند مناسب ترشان است،تو گویی طنز نویس نقاب از هیکل ظاهری افراد بر می دارد!)در هر حال اثر طنز هر چند واقع نما باشد یا سرگذشت آدمهای واقعی را به تصویر بکشد در سایۀ همین بزرگ نمایی یا کوچک نمایی، تصویری اغراق شده از آنها را نمایش می دهد.

کنشهای شخصیتهای اثر طنز،مناسب و متناسب با شخصیت های آنها در عالم واقع نیست و دچار بی تناسبی و تضادند.اینجاست که پای شگردهای طنز مثل “حماسۀ مضحک” به میان می آید:هجو شخصیتی که دچار خودبزرگ بینی است در سایۀ آفرینش مضحک فضایی حماسی. برای مثال شخصیت دن کیشوت که با وجود ناتوانی، غرق در خیالات خود است و می خواهد به دورۀ شکوه شوالیه گری بازگردد و در عالم اوهام آسیاب های بادی را دشمن می پندارد .نمونۀ روشن دیگری از حماسۀ مضحک،مثنوی موش و گربۀ عبید زاکانی است و قضیۀ عابد و زاهد شدن گربه که با لحنی حماسی ادا می شود و در نهایت مخاطب می بیند که توبۀ گربه، مضحکه ای بیش برای چپاول موشان نبوده است!

البته این اغراق در شخصیت سازی را باید دقیق انجام دهید. شخصیت باید در عین اغراق آمیز بودن، باور پذیر باشد وگرنه اثربخشی خود را از دست می دهد و سمت و سوی کاریکاتوریستی به خود می گیرد که همذات پنداری مخاطب را برنمی انگیزد.قدرت و قوت شخصیت طنز،در سایۀ حرکت آکروباتیک او روی بند اغراق و واقع نمایی شکل می گیرد.شخصیت اثر داستان طنز ،ما به ازای واقعی ندارد،چون در ساخت آن،مبالغه شده است ولی نمادی اغراق شده از مابه ازای واقعی خود است و از این رو و در عمق خود،شخصیتی واقع نماست و برای مخاطب ،شخصیتی خیالی نیست و چه بسا خود را در آینۀ او ببیند. مثلاً “چرویاکف”شخصیت اول داستان”یک شب خوش”چخوف،یک تیپ کاملاًآشناست،کارمندی دون و ساده،بی هیچ تشخٌص خاصی.او شبی در سالن تئاتر غفلتاًعطسه می کند و از این که می بیند مدیر کل ادارۀ راه،جلوی او نشسته است از این عطسۀ خود شرمنده می شود و چنان ابراز و احساس شرمندگی را تداوم می دهد تا در نهایت دق می کند و می میرد!این اغراق در شخصیت پردازی چنان ماهرانه و واقع نمایانه صورت گرفته است که برای مخاطب پذیرفتنی به نظر می آید و چه بسا خود را در آینۀ اعمال و رفتار چرویاکف می بیند!

در آثار طنز،گاه تضاد در شخصیت سازی،در آفرینش شخصیتهای متضاد در آثار متجلی می شود.دم دستی ترین نمود این شگرد،در آثار سینمایی از رهگذر خلق دو شخصیت متضاد از نظر فیزیک بدنی و خصوصیات(لورل و هادردی،چیچو و فرانکو …)دیده می شود و در آثار داستانی،از رهگذر برخورد میان تیپ های متضاد ،طنز در کلام و موقعیت آفریده می شود.نمونه روشن آن،شخصیت دن کیشوت و سانچو پانزا در رمان دن کیشوت است .دن کیشوت آدمی خیالپرداز و دچار اوهام است و سانچوپانزا شخصیتی واقع بین و ساده دل ولی مطیع ارباب .بخش مهمی از طنز این اثر،از رهگذر برخورد میان این دو است که شکل می گیرد و آفریده می شود.

بسیاری از طنزنویسان از رهگذر آفرینش شخصیت غیر قابل پیش بینی در اثرشان به طنز می رسند.معمولاًکنش و واکنش این شخصیت،در جهت عکس پیش بینی مخاطب حرکت می کند و در نتیجه تعجب مخاطب را بر می انگیزد و همین امر موجب خندۀ او می شود.چون کاری می کند که مخاطب انتظارش را ندارد.در هر حال،چه شخصیتتان قابل پیش بینی باشد و چه غیر قابل پیش بینی،قرار دادن او در موقعیتهایی که در آن غرابت در رفتارو یا کلام رخ دهد،ضروری است.

۷- غافلگیری در گره گشایی
یک گره گشایی غافلگیر کننده و تکان دهنده،قوی ترین گزینه برای بخش پایانی داستان طنزشماست.تعجب،موتور خنده است و در داستان طنز این تعجب در غافلگیری نهایی به اوج خود می رسد. آخرین جمله داستان طنز، باید به ذهن مخاطب ضربه بزند و او را غافلگیر کند.

۸- بازی با قواعد و قوانین
در داستان طنز،آموزشهای کلاسیک داستان نویسی رنگ می بازند.چرا که طنز،عرصۀ ممکن ساختن ناممکن هاست.در طنز،شما مجازید که قالبهای ممنوع در داستان نویسی را به کار بگیرید و مخاطب را با خود در لذت این ورود به حریمهای ممنوعه شریک سازید!می توانید کار را یکسره در قالب زبان خشک و غیر منعطف و غیر داستانی اداری بنویسید،از غلط نویسی عمدی استفاده کنید ،زبان گزارشی به اثر بدهید و جا به جا،حکم های کلٌی صادر کنید.به سبک و سیاق انشاهای دورۀ دبستان،توصیفات شدید و غلیظ به کار ببرید.می توانید اثر را در قالب مقاله های مستند و مستقیم بنویسید .می توانید وقایع جزئی و کلی مربوط به خودتان را بی هیچ تخیل و تکنیک روایی به قلم بکشید،کارهایی که در کلاسهای داستان نویسی ،پیوسته شما را از آن برحذر می دارند.آن وقت از این همه غلط نویسی تعمدی غرق در لذت شوید و مخاطب را هم در این لذت شریک کنید!البته از فرمان های طنزنویسی هم غافل نشوید.چرا که برای گذر از تجربه های دیگران و آزمودن افقهای تازه، لازم است که ابتدا بر شگردهای آزموده شده که حاصل قرنها و قرنها تجربه بزرگان طنز ادبیات فارسی است مسلط شوید. در نهایت خدا را چه دیده اید،شاید با آفرینش اثرتان،شگردی بر این شگردها افزودید!بهرام صادقی می گوید:”هنرمند باید چیزی از خود به دنیا اضافه کند،ولو این که یک مثقال باشد.”!

با مشهورترین رمان های طنز ایرانی آشنا شوید

از میان معروف ترین کتب طنز کتاب “لطایف الطوایف” اثر فخرالدین علی صفی و “موش و گربه” و “کشکول” شیخ بهایی، “چرند و پرند” علی اکبر دهخدا و آثار عبید زاکانی، از نمونه‌های خوب طنز فارسی هستند و در قالب داستان کوتاه و رمان  می‌توان رمان “حاجی آقا” صادق هدایت و کتاب‌های جمال‌زاده نظیر “یکی بود یکی نبود” و “قصه‌ی ما به سر رسید” را معرفی کرد<. هم چنین حکایت های شیرین ملانصر الدین نیز در ادبیات طنز فارسی زبانان شهرت بسیار دارد.