خلاصه رمان: دانلود رمان مارماهی _ یک نفوذی، دو پسر... هر کدام وظیفه‌ای دارند. شباهت بین آن دو چیست؟ چگونه معما را حل کند؟ معمای حذب سیاسی! آیا حلش را به زمان واگذار کند یا خودش وارد عمل شود؟ چگونه می‌تواند ثابت کند؟ ثابت کند؟ چه چیزی را؟!این که گناهکار نیست؟ این که پاپوش است؟ این که عاشق است؟!  این رمان اختصاصی سایت یک رمان است. مقدمه: برایمان عادی است اصلا، سرگرمی‌مان شده کشت و کشتار! کی تمام می‌شود،  این جنگ‌های بی‌دلیل؟ من نمی‌توانم... چنین چیزی ببینم و سکوت کنم!  نمی‌توانم...! دانلود رمان مارماهی   قسمتی از رمان : رمان اجتماعی به فرد روبروم خیره شدم. چطور می‌تونست این همه خونسرد و کله‌شق باشه؟ مردن آدما پشیزی هم براش ارزش نداره؛ دلش مثل سنگ بود و جسمش هم قدرتمند بود؛ هزار بار دیده بودم که ...

  • نام رمان : مار ماهی
  • نویسنده : nazy.8 کاربر انجمن یک رمان
  • ویراستار: I.yasi
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 184
  • ژانر: پلیسی، اجتماعی، تراژدی
  • بازدید: 6148
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان فاجعه ی پاییز _ بازی‌های مختلف روزگار، با یک دختر به اسم الینه، دختری که به دلیل مسایلی از خانواده‌اش ترد می‌شه و مجبور به کار کردن می‌شه تو یه خونه به عنوان خدمتکار. برای دختری که همیشه تو ناز و نعمت بوده، به یدک کشیدن این اسم، سخته ولی دوره‌های دوار روزگار، براش همه چیز و عوض می‌کنه... این رمان اختصاصی سایت یک رمان است. مقدمه: تو را دوست خواهم داشت، آنچنان که خود را حتی اگر تمام عشاق را دیوانه بخوانی و عشق را ، قصه‌ای بی‌سرانجام من تو را دوست خواهم داشت حتی بیشتر از خودم حتی اگر شده، یواشکی بین خودمان باشد، اما من تو را یواشکی دوست خواهم داشت دانلود رمان فاجعه ی پاییز   قسمتی از رمان : توی کافه نشستم، قهوه‌ام یخ کرده، اشکام همینجوری سرازیر ...

  • فاجعه ی پاییز
  • شمیم فرهادی
  • نسترن بانو
  • تعداد صفحات : 376
  • اجتماعی/ طنز/ عاشقانه/ درام
  • بازدید: 6773
ادامه و دانلود

دانلود مجموعه داستان کوتاه عشق و حسرت     خلاصه: دانلود مجموعه داستان کوتاه عشق و حسرت _ کنار هم نشسته‌ایم و گمان می‌کنیم دلمان با هم نیست. میان شور عاشقی، در این بین ما دو تا گاهی توهمی از خیانت می‌زنیم؛ گاهی حس خیانت مرا در منجلاب نادانی و جهل می‌اندازد و گرداب این زندگی مرا نابود می‌کند.

  • نام مجموعه : عشق و حسرت
  • نویسنده : مهدیه احمدی کاربر انجمن یک رمان
  • ویراستار: ღ تـــرنم ღ
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 73
  • ژانر : عاشقانه
  • بازدید: 2243
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان ثمره صبح از خواب بیدار شدم. صدای گریه ی ثمره از اتاقش میومد. باز دوباره بد خواب شده بود. آهی کشیدم و به اتاقش رفتم. بچم داشت از گریه هلاک میشد انقدر هق هق میکرد. بغلش کردم: ناز مامان برای چی گریه میکنی. مظلومم غصه نخور همه چیز درست میشه. تاوان اشتباه همه رو نباید تو بدی کوچولوی من... نفس من... با چشمای مظلوم و مشکی که حالا پر اشک شده بود به من نگاه کرد! با گفتن این کلمات من انگار همشو متوجه شده بود. انگار تایید میکرد و بهم امید می داد. ساعت ۷ صبح بود باید میرفتم سر کار. ثمره رو باید میزاشتم پیش مامانا. بچه رو بغل کردم و آمادش کردم. زنگ زدم به آژانس... ...

  • نام رمان: ثمره
  • نویسنده:زینب امیری
  • طراح:حنا.دخت
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:
  • موضوع: عاشقانه،خانوادگی
  • بازدید: 3986
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان اشکِ عشقِ آتشین این داستان، داستانی از تکرار سرنوشت است. سرنوشت عشقی آتشین. داستانی از دستان نوازشگر اشکی داغ بر روی صورت یک مرد. مردی لبالب از احساس که برای گرفتن دستانِ ظریف دختری خسته، جسم شیطانی‌اش را می‌فروشد و غرورش را به خاک می‌سپارد. ترس، وحشت، تنهایی، اشک و عشقی آتشین میان تمامی ترس‌ها و سیاهی‌ها. این داستان، داستانی است ا طعم تلخ جدایی و مزه شکلاتی عشق. داستانی‌ست از دختری که ناخواسته، با قلم عجیب زمانه به دنیایی دیگر پا می‌گذارد و چیزهایی را تجربه می‌کند که حتی به خوابش هم نمی‌آمد. زندگی این دختر با موجوداتی بی‌احساس، پر از احساس می‌شود. این دختر باید ببخشد و بخشیدنش، درست زمانی که فکرش را هم نمی‌کند باعث ...

  • نام رمان : اشکِ عشقِ آتشین
  • نویسنده : غزل نارویی کاربر انجمن یک رمان
  • طراح : braveays
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات : 650
  • ژانر : عاشقانه- تراژدی
  • بازدید: 10235
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان آوای نگاهت چشمهایم را باز کردم..مثل هر روز و هر ماه و هرسال..تاریکی مطلق به روی چشمهایم.. از روی تخت نرمم که وقتی رویش دراز می کشیدم فرو می رفت بلند شدم..با قدم های آهسته مسیر همیشگی اتاقم را پیمودم..دستم را روی دستگیره سرد اتاق گذاشتم و به سمت پایین کشیدمش.. از اتاق خارج شدم و در را بستم..آرام آرام روی پارکت های سُر سالن قدم برداشتم. به پله ها که رسیدم برای پایین رفتن به نرده چوبی تکیه کردم و پا روی طبقه به طبقه پله گذاشتم.. به پایین پله ها که رسیدم لبخندی مهمان لب هایم شد.. رسیدم! داشتم با خودم فکر می کردم که از سمت راست بروم یا سمت چپ تا ستاره را صدا بزنم.. کلافه و ناامید سرم را ...

  • نام رمان:آوای نگاهت
  • نویسنده:زهرا علیپور
  • طراح:braveays
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:270
  • موضوع: عاشقانه
  • بازدید: 3423
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان نیم دیگر من از خانوم جون خداحافظی کردم.امروز هم نتوانستم زودتر از خانه بیرون بیایم.از خانه ی خانوم جون تا دفتر آرین فاصله ی زیادی نبود. وارد ساختمان آجرنمای قدیمی شدم.با دیدن دوباره ی آسانسور که خراب بود، حتی فکر بالا رفتن از سه طبقه، آن هم با داشتن پله های بلند پاهایم را به درد آورد.بالاجبار از پله ها بالا رفتم و تپش قلبم با نشستن بر روی صندلیِ چرم زرد رنگ آرام گرفت. چه خوب که هنوز نیامده بود. طبق معمول به زور سلامی داد و داخل اتاقش شد. نگاهی به در کرمی رنگ اتاقش انداختم. نفسم را بیرون دادم. با خود گفتم:چه کنم که مجبور به احترام هستم. مراجعه کنندگان را با احترام به داخل دفترش همراهی کردم. موقع رفتن ...

  • نیم دیگر من
  • طاهره بابائی
  • braveays
  • تعداد صفحات : 300
  • اجتماعی /عاشقانه
  • بازدید: 7202
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان دنیاتم و دنیامی وایییییی مامااااان مردم ای خدا چی میشد مثل بچه پول دارا یه ماشین لباسشویی داشتیم این لباسارو میشست نیلو:کم غر بزن الان این کلثوم ننه مرده میاد میگه آب و ببند پوووف باشه بابا کلثوم:آب و ببندین پول اجاررو درست حساب نمیدین یه سره هم آب و استفاد میکنین پتیاره ها زنیکه عین جن میمونه تا اسمش میاد ظاهر میشه نیلو:باشه الان تموم میشه ساغر:بچه ها سریع بشورین کلی از سبزی ها هنوز آماده نشده شب باید تحویلشون بدیم _باشه بد از این که لباسارو شستیم کاملا آویزون رفتیم سمت خونه خونه که نه قوطی کبریت البته خداروشکر که یه سقفی بالا سرمون هست سبزیارو پاک کردیم و بسته بندی کردیم قرار شد من برم تحویل بدم _بفرمایین خانوم مقدم اینم سبزیهاتون خانوم مقدم:چقد ...

  • نام رمان:دنیاتم و دنیامی
  • نویسنده:آلا و سوگند
  • طراح:فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:360
  • موضوع: عاشقانه،کل کلی
  • بازدید: 8704
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان عطر نفسات ضربان قلبم را به شماره می اندازد! تو آرام،آرام نفس بکش من لحظه به لحظه دیوانه ات می شوم! سرش را در بالشت گرم و نرمش فرو کرد تا صدای داد و بیداد های او را نشنود! عادتش شده بود که هر روز با صدای داد و فریاد های او چشم های خواب آلودش را باز کند. هورش...بلند شو ! ساعت ۷ صبحه! کلاس داری! پتو را روی سرش کشید و داد زد: _مامان ولم کن تو روخدا! اگه گذاشتی یه دقیقه بخوابم! در اتاق به شدت باز شد و مریم وارد اتاق شد! _بیست دقیقه اس داری همین رو میگی،بلند شو ببینم! پتو را به دور خود پیچید و خواب آلود جوابش را داد: _مامان توام بیست دقیقه اس،مدام داری جیغ ...

  • نام رمان:عطر نفسات
  • نویسنده:مريم_21
  • طراح:فرزانه رجبی
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:328
  • موضوع:اجتماعی ، عاشقانه
  • بازدید: 5011
ادامه و دانلود

خلاصه: دانلود رمان طلسم تنهایی تنهاییم را به آغوش،میکشم همچون ساحره ای که سِحرش را نخواه که هیچوقت پا به قلمروی تنهایی من بگذاری،چرا که درهم میشکند تورا این مانتوی چروکیده ام رو گوشه ای از سالن پرتاب کردم وتن کرخت و خسته ام رو به آشپزخانه رسوندم. دستم رو روی دکمه ی پیغام گیر تلفن کشیدم و با حوصله به تنها پیامی که برام اومده بود گوش دادم: _خبر مرگت کدوم گوری هستی؟؟ اون بی صاحابو روشن کن! نمیدونی که، انقدر اینجا بهت فحش می دم که نگو...میمردی یکی دیگه رو جای من می فرستادی؟ دارم آب پز می شم تو این هوا... پیامم رو دیدی بهم زنگ بزن تا بهت بگم قرارداد ها رو به کجا رسوندم. لبخندی به لحن همیشه بی ...

  • نام رمان:طلسم تنهایی
  • نویسنده:زهراعابدی
  • طراح:♡~HaNaGoLi~♡
  • تعداد صفحات : تعداد صفحات:480
  • موضوع:عاشقانه،غمگین
  • بازدید: 4302
ادامه و دانلود

رمان اجتماعی چیست ؟

بهترین رمان های اجتماعی ایرانی   برگرفته از مشکلاتی هست که در جامعه‌ به صورت عرف می‌شناسیم و جامعه را برای عده‌ای مختل می‌کند.
فقر، اعتیاد، بیکاری، بی‌سوادی، طلاق، مترکه و… می‌توان نام برد.
شخصی که فقیر هست و نتواند شکم خود و خانواده‌اش را سیر کند، به سمت دزدی و قتل و قاچاق روی خواهد آورد و در نتیجه باعث بهم‌ریختگی جامعه و ضربه زدن به خود می‌شود.
شخصی که بیماری اعتیاد را دارد، برای به دست آوردن مواد مورد نیاز بدنش، هرکاری را بدون شک انجام می‌دهد. از دست دادن پول هنگفت و فروش وسایل خانه و بعضی مواقع به فروش اعضای بدن نیز می‌رسد.
شخصی که سواد ندارد در یک جامعه‌ای که هر روز پیشرفته‌تر می‌شود، زندگی و درآمد، تفریح و خرید و کار را به راحتی نمی‌تواند انجام بدهد.

رمان‌های اجتماعی نخستین و دغدغه‌های خاطرشان در ارائه‌ی صحنه‌های مهیّج و احساس‌برانگیز و بی‌برگی آنها در کشف اسلوب بدیع، از سوی نسلی جدید از نویسندگان که مهارت‌های جدیدی را سال‌ها پیش از شروع جنگ جهانی دوم به بوته‌ی آزمایش نهاده بودند، کنار گذارده شد.

رمان اجتماعی، اغلب با نیت ارشادی، یا احتمالا به منظور ایجاد تغییرات بنیادی در جامعه نوشته می‌شود. بنابراین رمان‌نویس سعی می‌کند مردم را متوجه کمبود و نقایص جامعه کند و نظریه‌ای را به‌عنوان راه حل مشکلی از مشکلات اجتماع طرح کرده، به طریقی درباره‌ی آن بحث کند. البته باید دانست که رمان اجتماعی به هیچ وجه، همیشه رمان عقیدتی یا تبلیغی نیست. تحلیل و بررسی جدی مسائل اجتماعی، هنگامی جزء یکی از ارکان رمان‌ها درآمد که انقلاب صنعتی به وقوع پیوست و حاصل توجه همه‌جانبه‌ی رمان به زندگی کارگران وخانوادهایشان، منجر به نوشته شدن رمان‌هایی نظیر “روزگار سخت” از چارلز دیکنز، نویسنده‌ی انگلیسی شد. جورج الیوت، رمان‌نویس انگلیسی نیز در رمان “میدل مارچ” تحلیل و بررسی مسائل اجتماعی یکی از شهرهای انگلستان را موضوع داستان خود قرار داده است. رمان‌نویسان آمریکای شمالی نیز اغلب به بررسی جدی مسائل اجتماعی علاقه نشان داده‌اند، مثلا بانو “بیچر استو”، رمان‌نویس اهل آمریکا با “کلبه‌ی عمو تام” به کاوش در شرایط زندگی و جایگاه اجتماعی سیاهان آمریکا پرداخت. این مضمونی بود که پیوسته دست‌مایه‌ی آثار نویسندگانی چون ریچارد رایت و الیسون، رمان‌نویسان آمریکایی شد.

بررسی رمان اجتماعی ، از چیستی تا اقسام آن:

اما می رسیم به رمان اجتماعی. این نوع رمان ها در مورد مسائل اجتماعی صحبت می کنند و تمرکز اصلی آنها بر روی این سه آیتم است؛ ماهیت جامعه، عملکرد جامعه و تاثیرات جامعه بر روی افکار و اعمال انسانها. البته این 3 آیتم را با رویکردی انتقادی نسبت به جامعه مورد بررسی قرار می دهند.

اما در تولید این نوع آثار هنری، توجه زیادی به مسائل اقتصادی و اخلاقی می شود و این آثار همواره فضای جامعه را از این جهات مورد نقد قرار می دهند.

دانلود رمان اجتماعی از کجا ظهور کردند؟!

جالب است بدانید که ریشه رمان های اجتماعی، یک پدیده اجتماعی است که به انقلاب صنعتی شهرت پیدا کرده است. در این دوران بود که رمان اجتماعی به یکی از ارکان رمانها تبدیل شد و شیوع گسترده ای پیدا کرد. در این بازه زمانی، زندگی کارگران و خانوده های آنها بشدت سخت شده بود و از همین جهت مورد توجه بسیاری قرار گرفت که قشر رمان نویس ها، جهتی از این توجه ها را به خودش اختصاص داده بود. رمان *روزگار سخت* اثر چارلز دیکنز انگلستانی، در همین دوران نوشته شد.

داستان “سیاحت‌نامه‌ی ابراهیم بیک” یا “بلای تعصب او” نوشته‌ی زین‌العابدین مراغه‌ای را می‌توان زیربنای رمان اجتماعی فارسی دانست. نخستین نمونه‌های رمان اجتماعی در سال‌های ۱۳۰۰ شمسی پدید می‌آیند و نویسندگان این رمان‌های اجتماعی سال‌های پیش از مشروطیت و یأس عمومی از به نتیجه نرسیدن انقلاب را منعکس می‌کنند.

رمان انتقادی ـ اجتماعی:

یکی از رمان های اجتماعی پرطرفدار مربوط می شود به همین رمانها. در این رمان های انتقادی_اجتماعی، نویسنده بر روی یک یا چند مشکلی که در فضای یک جامعه وجود دارد متمرکز می شود و صرفا به تبیین آن می پردازد و در واقع با تولید این اثر، انتقاد خود را نسبت به شرایط جامعه، به گوش همه می رساند. در رمان انتقادی-اجتماعی، معمولا به تبلیغ و ترویج یک فکر و عقیده خاص پرداخته نمی شود و صرفا یک سری موضوعات مورد انتقاد قرار می گیرد. رمان *کلبه ی عمو تام* نوشته ی بیچر استاو، یکی از آثار قابل توجه این حوزه به شمار می رود.