مقدمه: مجموعه دلنوشته اجبار بر ایثار _ گاهی گاهها، ما مجبور به انجام کارهایی هستیم که ممکن است به بهای جان فرجام پذیرد. نبرد از آن دسته کارهاییست که ما مجبوریم به انجامش! دل که مجوز نمیدهد بماند، بلکه با منطق عقل هم جور نمیشود! ما چو ماهیِ سرخ رنگ عیدی هستیم که اجبارش میکنند در تُنگِ کوچک حبس شود و پیکار میکنیم برای رفتن به دریا! ما در این ُتنگ میجنگیم تا رها شویم. گاه، تقلاهای ما بیبهره است و برندهی بازی، جبر است! ما به اجبار میجنگیم، خسته میشویم، اما مجبوریم، مجبور…! مجموعه دلنوشته اجبار بر ایثار قسمتی از دلنوشته: بسیاری از جوانانی که در جنگ خود را فدای کشورِ خویش کردند، آرزوهای بسیار داشتند. هنگامی که جان از بدنشان رقصان به آسمان میرفت؛ ...