معرفی رمان: رمان برام یه قصه بگو _ نغمه با وجود بیست‌وپنج سال سن، شکست‌های متعددی را در زندگی‌اش تجربه کرده است. از عشق گرفته تا ازدواج... از زندگی مشترک تا مادر بودن و حالا که تصمیم دارد دست از تلاش بردارد؛ روزگار از نو تاس‌ می‌ریزد تا برایش قصه‌ی تازه‌ای بگوید. تاس‌های روزگار قل می‌خورند و به جوانی می‌رسند که بلد است غروب‌های زندگی را کنار نغمه تاب بیاورد و حضور عجیب و غیرمنتظره‌اش داستان زندگی نغمه را شیرین می‌کند.   رمان برام یه قصه بگو     قسمتی از رمان: به قصد صحبت با آقاجان تا پشت در اتاقش آمده بودم. قصد در زدن داشتم اما صدای نریمان مانع شد. نمی‌خواستم گوش بایستم ولی با صدای نریمان چه می‌کردم؟ دستم را بالا بردم که در ...

  • برام یه قصه بگو
  • مهسا پناهی
  • مهسا پناهی
  • تعداد صفحات : 675
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 1213
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان اسرار فوق محرمانه ‌(جلد سوم حلقه‌ جادویی) _ آزادی، برای من واژه‌ای بود که هم می‌تونستم براش بمیرم هم زندگی کنم، هم جون بدم و هم جون بگیرم. اما فقط وقتی حاضری براش بمیری که نداشته باشیش؛ چون اگر داشته باشیش دیده نمیشه! برای بدست آوردنش خیلی تلاش کردم، ولی وقتی به دستش آوردم، همه چیز آتیش گرفت!   رمان اسرار فوق محرمانه ‌(جلد سوم حلقه‌ جادویی)   قسمتی از رمان: ساعد‌هاش رو حفاظ سرش کرد و نتونستم ضربه‌م رو توی هدفم بکوبم. در عوض با دست دیگه‌م مشتی به پهلوش زدم و فریاد کشیدم: - چطور اون دختر رو به سلنا ترجیح دادی کثافت؟! وقتی از درد پهلوش خم شد، سریع گلوش رو بین انگشت‌هام گرفتم. این دفعه مقاومتی نکرد و صاف ایستاد. دوباره ...

  • اسرار فوق محرمانه ‌(جلد سوم حلقه‌ جادویی)
  • س.زارع‌پور
  • غزل زندی
  • عاشقانه / فانتزی
  • بازدید: 1328
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان این کتاب را به صاحبش برگردانید _ شیدا که هنوز بعد از گذشت سال‌های زیاد کنار ساحل خاطرات گذشته را مرور می‌کند با یک اتفاق قریب‌الوقوع با خانواده‌ای روستایی آشنا می‌شود و در این رفت و آمدها به ماجراهای عاشقانه و بسیار هیجان‌انگیز مادربزرگ خانواده که به تازگی از دنیا رفته پی می‌برد و شباهت این ماجراها با خاطرات گذشته‌ی شیدا باعث مصر شدن او برای پیدا کردن صاحب ناشناس کتابی می‌شود که گویا تا آخرین روز زندگی مادربزرگ نزدش به امانت مانده‌است و این سرآغاز روایت زندگی مادربزرگ و به موازات آن زندگی شیدا می‌شود.   رمان این کتاب را به صاحبش برگردانید   قسمتی از رمان: صدای جیغ زنی که گویا مادر پسربچه‌ای بود که داشت شنا می‌کرد، منو از گذشته ...

  • این کتاب را به صاحبش برگردانید
  • ژاله صفری
  • ستاره سیاه
  • تعداد صفحات : 345
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 3641
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان زوال مرگ _ (دومین جلد از مجموعه رمان سمبل تاریکی) تلاش برای تصاحب. یکی به دنبال جسم است و دیگری روح را طلب می‌کند! بینابین این حجم از روزمرگی جریاناتی رخ می‌دهد که قربانی‌ای جدید متولد می‌شود. قربانی‌ای که متوجه اتفاقاتی مخوف در پشت پرده آرام شهر می‌شود؛ گورهایی که در قبرستان شهر به طرز مشکوکی خالی شده‌اند!   رمان زوال مرگ     جلد اول مچموعه رمان سمبل تاریکی جلد اول     قسمتی از داستان: دست سرد و استخوانی‌ام را روی شیشه مرطوب و خنک گذاشتم. بارانی که با شدت می‌بارید، گرمای تابستانی را از بین برده بود. قطرات باران روی شیشه سر می‌خوردند. به نظر می‌رسید پنجره تمام شیشه‌ای نیز به حالم اشک می‌ریزد. پنجره بزرگ و سراسری بود، می‌توانستم شهر را در زیر پاهایم تماشا ...

  • زوال مرگ
  • آلباتروس
  • فاطمه اسدیان
  • تعداد صفحات : 666
  • ترسناک / فانتزی
  • بازدید: 6261
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان تا تلافی _ شقایق به شدت از ازدواج با احسان ناراضیه و دوستش، گیتا، سعی می‌کنه تا کمکش کنه و به‌دنبال مدرکیه تا این مردِ به ظاهر آشنا رو از زندگی شقایق دور کنه. بعدها متوجه میشه احسان نیک‌نام دچار اختلال روانیه و همین بهونه‌ای میشه تا احسان رو لو بده و اون رو به تیمارستان ببرن؛ ولی احسان با فرار از اونجا در پی انتقام از گیتا میفته.   رمان تا تلافی   قسمتی از رمان: دستم رو دور شونه‌های شبنم حلقه کردم و با ناراحتی گفتم: - شبنمی! عزیزم، گریه نکن دیگه! همه‌ چی درست میشه. شبنم با هق‌‌هق گفت: - چی‌چی درست میشه گیتا؟ ندیدی کارت کوفتی رو؟ دارن به زور من رو به اون عقاب وصل می‌کنن. خدا! من نمی‌خوام زنش بشم! ماهک ...

  • تا تلافی
  • آلباتروس
  • هالف
  • تعداد صفحات : 180
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 7665
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان کارد به استخوان می رسد _ «جرأت ندارند که بگویند؛ ولیکن تا کارد به استخوان می‌رسد، لب‌ها را می‌گشایند.» پنهان‌کاری‌هایی زندگی زُلفا را تحت‌الشعاع قرار داده است. با پیدا شدن سوم شخصی مرموز و کینه‌های کهنه‌اش، روزمرگی‌های آرام زلفا کم‌کم رنگ می‌بازند. بوم شوم مرگ، در حوالی عزیزانش کمین می‌کند و او برای حفاظت از آن‌ها مجبور به کنکاش گذشته‌ای می‌شود که مادرش از بازگو کردن آن هراس داشت. و در این بین، همه چیز از آشنایی با مردی شروع می‌شود که زندگی‌اش به طور عجیبی با گذشته‌ی زلفا، گره خورده است... .   رمان کارد به استخوان می رسد   قسمتی از رمان: اولین بار، سقوط را از پله‌های خانه‌ی پدری‌ام، تجربه کردم. درد داشت؛ اما خوبی‌اش این بود که فهمیدم چیزی به نام ...

  • کارد به استخوان می رسد
  • مبینا قریشی
  • فاخته
  • تعداد صفحات : 1257
  • عاشقانه / درام
  • بازدید: 50202
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان هزار و یک بوم _ سایه نقاش از اوان کودکی در رویای عاشقانه و لطیفش عاشق سهراب‌ست، مردی پر از جذابیت‌های خطرناک؛ اما دیری نمی‌گذرد که سایه با دیدن کابوس‌های از گذشته تلخش، پرده از حقایق گذشته کنار می‌رود. در این میان که در گرداب حقیقت و کتمان دست و پنجه نرم می‌کند، عاشقی از دیار زهر و کینه دریچه دیگری از عشق را برایش باز می‌کند. در نهایت دختر جوان سردرگم در کارناوال تاریکی به جستجوی حقیقت و عشق می‌پردازد. رمان هزار و یک بوم   قسمتی از رمان: آب استخر سردِ سرد چون یخچال بود. دست و پایم از کرختی آب سنگین و بی‌حس شده، هرچه در آب تقلا می‌کردم، دستان سفید اشباح مرا با قدرت تمام به پایین می‌کشاندند. به دنبال جرعه‌ای ...

  • هزار و یک بوم
  • طیبه حیدرزاده و فاطمه شیرشاهی
  • زهرا.د
  • تعداد صفحات : 459
  • عاشقانه / اجتماعی / جنایی
  • بازدید: 8660
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان دلم روشنه _ دخترکی که مشکلات زیادی سر راهش قرار می‌گیرن ولی نمی‌تونن از پا درش بیارن. این دختر عاشق یه پسر میشه و خیلی چیزها ازش مخفی می‌مونه؛ ولی همیشه امیدواره به این که خدا کمکش می‌کنه.   رمان دلم روشنه   قسمتی از رمان: درسام خیلی سنگین بودن. من دانشجوی سال اول میکروبیولوژی بودم، توی دانشگاه آزاد؛ ولی می‌خواستم دوباره کنکور بدم و پرستاری قبول بشم. همزمان برای کنکور هم می‌خوندم. خیلی سخت بود ولی شدنی بود. این‌که به آرزوهام برسم غیر‌ممکن نیست. رمان عاشقانه می‌خوام و می‌رسم به امید خدا! دو ساعت گذشت. درسامو تموم کردم و رفتم سر کلاس زیست‌شناسی و بعد از اونم رفتم سمت ایستگاه اتوبوس تا برم خونه. سوار اتوبوس شدم و حرکت کردم. بعد از پانزده دقیقه رسیدم ...

  • دلم روشنه
  • زینب زاهد شادباد
  • غزل زندی
  • تعداد صفحات : 139
  • عاشقانه
  • بازدید: 18290
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان داو اول _ ساجده دانشجوی سال سوم مهندسی کامپیوتر است که همیشه زیر سایه خواهرهای زیباتر از خودش زندگی کرده است. او درصدد ازدواج، با یکی از همکلاسی‌هایش است که با افتادن در دام یک رسوایی، زندگی‌اش بیش از پیش دچار آشوب می‌شود. تلاش برای برگرداندن همه‌ چیز به حالت عادی، او را در مسیری پیش‌بینی نشده قرار می‌دهد.   رمان داو اول     قسمتی از رمان: به جوش کوچیک روی چونه‌م، داخل آینه دستشویی دانشکده، نگاه کردم و آروم فشارش دادم. اتفاقی نیفتاد؛ به نظر می‌رسید تا یک هفته‌ی دیگه هم این جوش قرمز رنگ از بین نمیره. در دستشویی باز شد و دو دختر سال پایینی که من از روی قیافه اون‌ها رو می‌شناختم، وارد شدند. یکی از اون‌ها گریه می‌کرد ...

  • داو اول
  • زهرا.ا.د
  • زهرا.د
  • تعداد صفحات : 664
  • عاشقانه / اجتماعی
  • بازدید: 9172
ادامه و دانلود

معرفی رمان: رمان نقاش نقش _ او فوق‌العاده است! در هنگامه‌ی پستی و بلندای زندگی جوانی‌اش، او به جبران عشقی که بر دلش جوانه نمی‌زند، به سودای قدرتی پوشالین می‌رود. و قدرت، قرار است همیشه دست و پاگیر باشد، حتی آن زمان که او در منجلاب گرگانی درنده، دست یاری به سوی روباه نقاشی‌هایش می‌کشاند. او فریب می‌دهد، بی‌رحم می‌شود، دوست می‌دارد و در نقشِ نقاشِ نقش‌ها، او پرده می‌اندازد از نقش قلم‌مویش بر رازهایی که مُهرشان در لابه‌لای الماس‌هاست و بر مِهرهایی که گم می‌شوند لای گلوله‌های روباه‌ و گرگ‌صفتان. او شاید روزی ملکه‌‌ی جهنم خود شود و شاید هم هدفش همان باشد که روزی بتواند با خود تکرار کند، آیا به راستی "او فوق‌العاده‌است؟" رمان نقاش نقش قسمتی از رمان: انگشتانش در میانه‌ی راه ایستادند. برای ...

  • نقاش نقش
  • الیف شریفی
  • مائده شمس
  • جنایی / معمایی
  • بازدید: 22559
ادامه و دانلود