ژانر فیلم
مفهوم ژانر، برگرفته از کلمهای فرانسوی به معنای «نوع»، «دسته» و مشتق از واژهٔ لاتین genus است. تا پیش از قرن بیستم نامهای ژانری به عنوان ردههایی عام برای تنظیم و دستهبندی شمار زیادی از متون، کاربرد گستردهای داشتند. بهویژه این مفهوم نقش مهمی در طبقهبندی و ارزشگذاری ادبیات ایفا کرده بود. در بررسیهای ادبی، اصطلاح ژانر به اشکال مختلف به کار میرود تا به تمایزهای میان انواع متن اشاره کند: نوع نمایشی (حماسی/تغزلی/دراماتیک)، نوع رابطه با واقعیت (داستانی/غیرداستانی)، نوع پی رنگ (کمدی/ تراژدی)، ماهیت محتوا (رمان احساساتی/رمان تاریخی/رمان ماجرایی) و…
جنت استیگر میگوید که فیلمهای هالیوودی ژانر اصیلی نیستند زیرا بیشتر آنها مخلوطی از طرحهای عشقمحور ژانر عاشقانه با ژانرهای دیگرند. استیگر ادعا میکند که ژانر فیلم میتواند به چهار روش تعیین شود. «شیوهٔ ایدهآلیستی» در مورد فیلم با استانداردهای از پیش تعیین شده قضاوت میکند. «شیوهٔ تجربی» با مقایسهٔ فیلم با فیلمهایی که در حال حاضر بهطور قطعی به ژانری اختصاص داده شدهاند. «شیوهٔ مقدم» با استفاده از مؤلفههای ژانری که قبلاً تعریف شدهاند. «شیوهٔ قرارداد اجتماعی» بر اساس توافقات موجود دروناجتماعی به بررسی این کار میپردازد. جیم کولینز ادعا میکند که از ۱۹۸۰، فیلمهای هالیوودی تحت تأثیر تمایل به «پیوندزنی طعنهزنانه» بودهاند، که کارگردانها در آن مؤلفههای ژانرهای مختلف را آنچنانکه در داستانهای علمی-گانگستری میبینیم با هم ترکیب کنند.
ژانر معمولاً عبارت مبهمی است که هیچ مرز مشخصی ندارد. خیلی از کارها در یک ژانر نمیگنجند و ترکیبی از چندین ژانر هستند. بر این اساس رابرت استم در کتاب نظریهٔ فیلم خود ذکر میکند که بیشتر از آن که ژانر مفهومی موجود باشد تنها ساخته و پرداختهٔ منتقدین است. استم پرسش میکند که آیا «ژانر واقعاً هویت بیرونی دارد یا نه حاصل ذهن تحلیلگران است؟» او به خوبی سؤال میکند که آیا «طبقهبندی متناهی از ژانرها وجود دارد یا آنها ذاتاً نامحدودند؟» یا این که آیا «ژانر تحتفرهنگ است یا فرافرهنگ؟» استم همچنین سؤال میکند که آیا «تحلیل ژانر به موجودیت تشریحی یا تجویزی کمک میکند؟» در حالی که بعضی از ژانرها بر اساس محتوای داستان هستند (فیلم جنگی)، بعضی دیگر وامگرفتهٔ ادبیات اند (کمدی، ملودرام) و بعضی از رسانههای دیگر (فیلم موزیکال). بعضیها مبتنی بر عوامل کارند (فیلمهای استیر راجرز) بعضی بر مبنای بودجهٔ بمبافکنها، حال آن که بعضی دیگر بر اساس جنبهٔ هنری فیلم هستند (فیلم هنری)، بعضی بر اساس وضعیت نژادی (سینمای سیاهان)، بعضی بر اساس مکان (وسترن) یا گرایشهای جنسی فیلم (فیلمهای همجنسگرایانه).
بسیاری از ژانرها بر اساس مخاطبین و منشوراتی که از آنها حمایت میکنند مثل نشریات و سایتها، ساخته شدهاند. تقسیمبندی فیلم به ژانر تقریباً ناموفق بودهاست. بر همین اساس میتوان گفت که ژانربندی فیلم برای اماکن فروش فیلم، نقد فیلم و بازار مصرف مناسب هستند. رایزن داستانی هالیوود، جان تروبی اظهار میکند که «…شما بایستی ورای فرم ژانر بروید تا بتوانید به مخاطبتان احساس لذت و شگفتزدگی بدهید.» بعضی از فیلمنامهنویسان از ژانر برای بیان نوع «طرح یا محتوای متن اثرشان» استفاده میکنند. ممکن است که فیلمهای یک ژانر بهخصوص را مطالعه کردهاند. این روشی است که فیلمنامهنویسان قادرند تا مؤلفههای یک فیلم موفق را برداشته و آنها را در اثر خودشان تکرار کنند. این کار باعث کاهش ابتکار در فیلمنامه است. بر اساس گفتهٔ تروبی، «نویسندگان به اندازهٔ کافی در مورد ژانر موردنظری میدانند اما طریقهٔ پیچاندن کار را برای ضربههای بکر و هیجانانگیز بلد نیستند.»
فیلمنامهنویسان اکثراً تلاش میکنند که مؤلفههایی در کارهایشان از کارهای گذشته موجود باشد و هیجان به عنوان مؤلفهای که داستان فیلم را مطلوب میسازد در کارهای گذشته مشهود است. به عنوان مثال فیلم وسترن اسپاگتی اروپایی در اجتناب کردن از گفتگوهای بیش از حد ژانر وسترن
پیش از ۱۹۱۰ در آمریکا، توزیعکنندگان و نمایشدهندگان معمولاً یک صفت خاص و یک اسم عام را برای توصیف نوع فیلم به کار میبردند (مانند «کمدی تعقیب»، «ملودرام وسترن»). در دورهٔ متأخرتر نیز تنها همان صفت بود. مثلاً اسلپ استیک (کمدی بزنوبکوب)، فارس، برلسک به جای این که صرفاً گونههایی از کمدی باشند بدل به ژانرهایی جداگانه شده بودند. اما بهتدریج و بهویژه با مستحکمتر شدن پایههای نظام استودیویی اصطلاحات ژانری نیز طبقهبندی و قانونمندتر شدند.
منبع: کاوه، علیرضا، گونه سینمایی(لحن و نظام ارزشی).روزنه کار، ۱۳۹۵