دانلود رمان فریدا
خلاصه :
دانلود رمان فریدا مثل هر دختر دیگری، یک دختر لطیف است. او گذشتهای دردناک دارد و آیندهای وحشتناکتر از گذشته. تقدیر برای او چه رقم زده؟ «براساس واقعیت هجدهسالش بود؛ تازه پا به سن جوانی گذاشته و دانشجوی پزشکی بود. لجباز، ولی سختکوش بود. در کلاس پشت میزی فرسوده نشسته بود؛ کلاسی که هرطرفش بوی غلیظ نم میداد. دختران و پسران بازیگوشی که هرکدام در
و فقط فریدا بود که بدون هیچ گروهی در حال بازیکردن
با قلمش بود و هرازگاهی با خطوطی مختلف،
میز چوبی را بیهدف و از سر بیحوصلگی سیاه میکرد.
در دل خواستار داشتن یک دوست شد.
دانلود رمان فریدا
دوستی که بتواند در هرلحظه از زندگیاش مانند همدمی
پابهپایش بیاید یا حتی نه، دوستی را که
بتواند چندلحظه با او خوش باشد و بخندد هم کافی میدانست.
به دختری که در کنارش نشسته بود چشم دوخت؛
اما دخترک حواسش پی پای نهانشدهی زیر
دامنش بود. با دیدن لبخند تمسخرآمیز دخترک،
آه از نهادش برخاست. در کودکی دچار فلج اطفال
شده بود؛ به همین دلیل پای راستش لاغرتر از پای چپش بود و مجبورش میکرد دامنی بلند،
ولی زیبا به تن کند. با اخم به دختر نگاه کرد تا شاید از رو برد؛ ولی زهی خیال باطل!
با آمدن مردی بلندقد ولی جذاب، همه از جا بهعلاوهی او برخاستند.
استاد بود. مرد استادشده در جایش -که یک صندلی چوبی بود- نشست و برگه زردرنگی
را از کیفش بیرون آورد و روی پایش نهاد. شروع به خواندن اسمها کرد.
– فریدا کالو؟
از جا برخاست، سرش را زیر آنهمه نگاه خیره پایین انداخت؛
ولی با اعتمادبهنفس گفت:
– بله؟
دانلود رمان فریدا
استاد با دستش به پایین اشاره کرد؛ یعنی بنشین. استاد به خواندن ادامه لیست پرداخت.
فریدا خسته از نگاه دخترک کناریاش که گویا کاتیا نام داشت، نفسی کشید و خطاب به دختر گفت:
– چیز خاصی روی صورت من هست؟
نام رمان : کوتاه فریدا
نویسنده : ز . فرزین
ژانر : تاریخی. عاشقانه
ویراستاران : ZrYan
تعداد صفحات کتاب : ۲۹ صفحه ی جار ، ۱۲۵ صفحه پی دی اف
منبع:نگاه دانلود
لینک های دانلود