خلاصه:
دانلود رمان سفید برفی سرم رو بالا آوردم و به گذشته ام فکر کردم، به گذشته ای که توش هیچ نقطه ی روشنی پیدا نمی شد. سه سالم بود که مامانم مرد. از دست کارهای بابام سکته کرد. که هیچی جز عشق و حال براش مهم نبود. بیچاره مامانم چهارده سالش که بود به زور می شینه پای سفره ی عقد و یه سال بعد از ازدواجش هم خشایار به دنیا میاد.
هفت سال بعد از خشایار هم نوبت منه. وقتی مامان رفت، پدرم گم و گور شد.
هیچ وقت نفهمیدم چه بلایی سرش اومد. بعد از مرگ مامان، خشایار همه
کسم و مثل کوه پشت سرم بود. هم برام رمان عاشقانه مادر بود و هم پدر. وقتی بابا ناپدید شد
، خشایار شروع کرد به کار کردن. روزها کار می کرد
و شب ها درس می خوند. بهش التماس می کردم که خودش رو خسته نکنه
دانلود رمان سفید برفی
، اما همیشه در جواب خواهش من می گفت که الهی من فدات بشم
خواهر کوچولو، تو تاج سرمی و روی تخم چشمم جا داری. برای تو کار نکنم
، برای کی بکنم؟ نرگس، زن داداشم بود. رمان جدید دختر خیلی خوب و مهربونی بود؛
ولی هر چی نباشه من اون جا یک مزاحم بودم. اون جا خونه ی خشایار بود و
مسلما نرگس دلش می خواست توی اون خونه تک و تنها خانمی کنه. یه
شب که برای آب خوردن از اتاقم اومده بودم بیرون، صدای نرگس رو شنیدم
که به خشایار می گفت گلیا تا کی می خواد این
تا ابد ور دل ما بشینه؟ آروم برگشتم
بدون این که صدایی تولید کنم شروع به گریه کردم
لینک های دانلود پاک شده است
رمان های توصیه شده :
رمان قلب خونین شیطان | سیده پریا حسینی
رمان پسری از نسل خاطره ها | Harry
رمان زیبایی هست دوستان ،شما رو دعوت میکنم که بخونیدش
فوق العاده رمان حرص دراریه اصلا از شخصیت دختره خوشم نیومد خوبه بهش گفتن پسره ضربه خورده اعتمادشو جلب کنه دختره که همش میگه من کاملا مثبتم اونوقت همش تو بغل اینو اونه
نه خیلی بد بود و نه خیلی خوب
واقعا میتونست زیبا تر باشه و همچنین با نظر آشا جان موافقم دختره ادعای پاکی میکرد ولی در اصل اصلا اینطور نبود
با ارزوی موفقیت بیشتر برای نویسنده، منتظر رمان های بهتر هستم ❤
موافقم الان که دقت می کنم می بینم همینطوره ولی بازم قشنگ بودولی یک ایراد
خیلی بزرگی داشت این بود که اصلا عاشق شدن توهان به سفید برفیمون(گلیا)رو
احساس نکردم و وقتی که مچین نامه برای سفید برفی(گلیا)نوشت شاخ دراوردم باید رمان یک جوری باشه که قشنگ احساس کنیم طرف داره عاشق طرف میشه
و این رمان شباهت زیادی به آیدا ومرد مغرور وهمسایه من داشت
هنوز نخوندم به نظر خوب میاد:-)
موفق باشید
🏵🙂
تازه دان کردم ولی حس میکنم خیلی خوب نیست
عاولیه
انوشا جون بخونش قشنگه
عالیه من اخرش نخودم کسی میتونه بگه تز کجا پیداش کنم
من نسفش خوندم کسی میتونه بگخ از کجا پیداش کنم بعدشم گلیا تو بفل اینو اون بود به خاطر بتونه عشقش پس بگیره
یه رمانی که به شدت ادمو عصبی میکنه و واقعا نمیشه بگی اموزنده است. یه دختر عقده ای شخصیت اصلیه که خودش دائم اشتباه میکنه و طلبکاره. دختر نادانی که شوهرش میگه خوشم نمیاد با پسر عموم صمیمی باشی میره باهاش رستوران و دستش میگیره بر عکس حرف شوهرش. باعث کتک خوردن شوهرش میشه و بازم پرمدعاست.و شوهرش هم یه بی عرضه . کلا رمان زیبایی نیست. انشالله نویسنده اش برای کارای بعدیش بیشتر تلاش کنه بیشتر. در زمینه داستان نویسی مطالعه کنه تا رمانی بنویسه واقعا اموزنده و لذت بخش.
یه رمانی که به شدت ادمو عصبی میکنه