دانلود دلنوشته یک دل تنها اختصاصی یک رمان
مقدمه:
من دورم … من نقطه ای سیاهی در دلت هستم … پاک نمی شوم … اما ابرهای سیاه دلت … مرا می پوشاند … و من فراموش میشوم …اما تو … ماه زیبای دل من می مانی!
دانلود دلنوشته دموکراسی بین عقل و دل اختصاصی یک رمان
خنده هایم شده اند ممنوعه
انگار اشک ها منتظرند
تا سرازیر شوند
بعد از هرخنده
و به یادم بیاورند
چقدر تنهام
و همه این خنده ها خیالیست
***
گاه سکوت می کنم
گاه می نگرم
و گاه می سرایم من سراینده شعر های دلم هستم
که دل تنگ است
کاش همیشه خواب باشم
تا نه سکوت کنم
نه بنگرم
و نه بسرایم
بلکه در خواب آواز عشق سر دهم
ولی حیف که سایه ی تو در خواب نیز همراه من است
ای غم …..
***
دیگر نه فردا هست نه دیروز
دیگر نه روشن است نه تاریک
دیگر نه غم است نه شادی
دیگر نه شیطان است نه فرشته
امروز هست
سایه هست
شادی یک پچه یتیم تنها هست
و در بین همه ی اینها خدا هست…
***
صدایی می آید
ردپایی دیده می شود
و دستانی سرد دور کمر حس می شود
سر بی اراده بر می گردد
چهره ای همیشگی را می بیند
سرد و بی روح با چشمانی نافذ
تک تک اجزای بدن در ان حل می شود
و دل نرم نرمک نام می گیرد
غم!
مجموعه دلنوشته سرابِ حضور تو | Faezeh.44 کاربرانجمن یک رمان