خلاصه رمان :
دانلود رمان من و بقچه ی ارزشمندم نیلوفر آمین استاد خط آموزشگاه شهر، تفکر و دل مشغولى هاى خاص خود را دارد؛ دخترى عادى و معمولى با قلبى بزرگ! عشق وافر او به برادرش کیان، تمامى زندگیش را پر کرده است. حضور فرحناز هنر آموز خط، زندگى نیلوفر را دست خوش تغییر شیرینى مىکند و در این میان، یک تماس تلفنى و یک صدا، آغازگر بزرگترین تحول زندگى نیلوفر در آستانه ی سی سالگى مىشود!
مقدمه رمان عاشقانه :
میتوان تمام هستی را در نگاه یکی دید،
میتوان تمام هستی را برای یک تن خواست،
میتوان تمام هستی را برای یک تن داد،
میتوان با یک تن، صاحب تمام هستی شد!
میتوان قدرت خالق را، در یک تن دید!
میتوان با آن یک تن فریاد زد:
-خدایا تو بهترینی، چون بهترین را داری!
دانلود رمان من و بقچه ی ارزشمندم
میتوان در عین نداشتن، با یک تن تمام هستی را در دست داشت!
می توان آن یک تن را در یک بو، یک صدا، یک چهره و یک حس یافت،
میتوان تمام هستی را برای یک تن داد
و میتوان به خاطر خدا، آن تن را داد؛
اما میتوان ای خدا، به جای آن یک تن، تن و جان مرا خواهی؟
که میتوان برای یک تن جان داد!دانلود رمان من و بقچه ی ارزشمندم
قسمتی از متن رمان :
وارد آموزشگاه شدم؛ یه اتاق و سالن با رمان اجتماعی سرویس بهداشتى زیر پله، اما خدایی خیلى محیط تمیزى بود.
دختر باریک و جوونى پشت میز نشسته بود که گفت:
-بفرمایین، امرتون؟
-نیلوفر آمین، مربى خط هستم. دیروز خانم احمدى با من تماس گرفتن براى…
از جا بلند شد و به سمتم اومد.
-بله بله، بفرمایین. من احمدى هستم.
واى! چه قدر کوچول موچول بود این مدیریت آموزشگاه! یه ریز حرف مىزد و تعارف تیکه پاره مىکرد، سریع گفتم:
-من فقط سه شنبه ها بین ساعت سه تا پنج وقت آزاد دارم، میتونین برنامه رو ردیف کنین؟
-شما تشریف داشته باشین!
با یه لیوان چایی و چن تا کیک یزدى، منو مشغول کرد. جانم، چایى لیوانى! اینقدر از چایى هاى استکانى و نصف لیوانى بدم میاد! دانلود رمان من و بقچه ی ارزشمندم
پیشنهاد میشود
رمان ماهی که در شب تاریک درخشید | مرضیه موسوی
رمان سخت اما شیرین | آیناز نعمت زاده
دانلود رمان درخشش ماه در سایه انتقام
دانلود رمان دوباره در آغوشم بگیر
زمان خیلی قشنگی بود مثل همیشه با قلمقوی و روان موفق باشی