دانلود رمان چرخه عشق ما سه نفر

دانلود رمان چرخه عشق ما سه نفر

 

دانلود رمان چرخه عشق ما سه نفر

 

 

خلاصه رمان:

دانلود رمان چرخه عشق ما سه نفر رمان کاملا طنز و در عین حال عاشقانه است. زندگی دوتا پسر کاملا شیطون و جذاب به اسم های آیدین فرخی و آرمان رادمهر به همراه یک دختر شیطون به اسم عسل رادمهر . عسل و آرمان با هم فامیل هستند و آیدین هم دوست خیلی صمیمی و چندساله آرمان هستش.آرمان و آیدین خیلی روی عسل تعصب دارن و خیلی هم دوسش دارن اما با ورود پسری به نام اشکان پاک نژاد زندگی عسل و رابطه اش با آرمان و آیدین کمی بهم میخوره و اتفاقایی براشون میفته که عسل اصلا انتظار نداره . حتی شما هم انتظار ندارید چه برسه به عسل! رمان بسیار عالی و جذابی است و خوندنش خالی از لطف نیست .

 

پیشنهاد می شود

دانلود رمان گاهی عشق از پشت خنجر میزند

 

قسمتی از رمان:

-عزیز جونم

همینطور که داشتم کوله پشتیم رو روی دوشم جابه جا میکردم به یک جسم سخت برخورد کردم سرم رو بالا گرفتم. با چشمهایی که بی خوابی دیشب رو داشت به رخم میکشید ( خب به من چه مجبور نبود با من بشینه فیلم نگاه کنه که نکنه صحنه توش باشه ) قرمز شده بود با موهای ژولیده و دستهای اویزون که از عصبانیت مشت شده بودن زل زده بود به من ( میبینی تو رو خدا. میبینه اینطوری که نگاهم میکنه شلوار لازم میشم اونوقت هی بهم زل زده که آبرومو ببره و آتو بده دستشون)

یک قدم عقب رفتم که  با صدای داد مانند فریاد زد:

– چیه صداتو انداختی روی سرت هااااان؟!

( مدیون باشید اگه فکر کنید ترسیدم هاااا. فقط وحشت کردم.)

– خب ….ایم چیزه. خب از قدیم گفتن سحرخیز باش تا … تا

– تا چی؟!

کمی فکر کردم. اووف چی بود؟

بعد با افتخار و یه غرور کامل گفتم:

– اهااان تا سالم بمونی .

 

پیشنهاد می شود

رمان قرنطینه | noname کاربر انجمن یک رمان

 

لینک های دانلود پاک شده است

4/5 - (16 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 2385 روز پیش

بازدید :14695 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام رمان : چرخه عشق ما سه نفر

نویسنده

نویسنده : کیانا بهمن زاده

ژانر

ژانر: طنز و عاشقانه

طراح

طراح : نگار 1373

تعداد صفحات

تعداد صفحات : 267 PDF



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 27 )


  1. M گفت:

    واقعا بد بود?????

  2. رز گفت:

    خیلی مزخرف و چرت بود.لطفا وقتی می خواین رمان بنویسید چیزی بنویسید که واقعیت زندگی آدما نزدیک باشه نه صرفا از روی احساس و عقده های شخصیتون رمان بنویسید.

  3. سیده فاطمه دهقانی گفت:

    اخر داستان خیلی بی نظمی و بی ارتباطی وجود داشت صزرفا جهت اطلاع نویسنده پروسه بارور شدن گامت ماده توسط گامت نر یا اسپرم تا جایگزین شدنش تو رحم و به وجود اومدن علایم بارداری فقط یک هفته تا یک ماه در بروز علایم زمان میبره نه دوسال و اندی

  4. Mahsa گفت:

    خودت یبار رمانتو بخون لطفا!
    یکسال بعد از مرگ آیدین فهمیدى باردارى؟!؟!
    اونم از آیدین!!
    بچه ى فیل بود؟
    دم به دیقه ل..ب..اى آرمانو آیدینو میبوسیدى و عشقم عشقم راه مینداختى
    بعد اونوقت خیلى نجیب بودى؟!
    بهش میگفتى ارباب بخاطر یه شوخى مسخره اومد با کمربند سیاه و کبودت کرد؟
    مگه تو اون شهر خراب شده دکتر زنان نبود؟
    عهد دقیانوس بود که دختر بودنتو اونجورى فهمید؟
    مگه محافظ نذاشته بودن برات؟چجورى بهت شک کردن!!!؟
    مگه وقتى آدم خودش زنده و سالمه قلبشو میتونه اهدا کنه؟
    واااایى که از ثانیه اى که خوندمش حرص خوردم تا آخرش
    خیییییییلى بچگانه بود
    من تا آخر رمانو خوندم که نخوام قضاوت نابجا کنم
    اینم اولین باریه که یجا نظر میذارم
    از ادمین سایت تقاضا ى عاجزانه دارم که این رمانو از سایت برداره
    چون به شعور خواننده توهین میشه

  5. یاسی گفت:

    واقعا برای خودم متاسفم که وقتم رو برای ساخته های ذهن معیوب یک نفر هدر دادم…

  6. Nilram گفت:

    ??
    با این تعریفایی که کردی دیگه هیچ بنی بشری سمتش نمیره من که نخوندم ولی اینکه یک سال بعد از مرگ کسی بفهمی ازش بارداری بیشتر شبیه یه جوک مزخرفه
    من که نخوندمش شگا هم نخونید

  7. آذین گفت:

    خخخخخخخخ خدایش نظراتی که بقیه دوستان دادن خنده دار تر از رمانه دمتون گرم وای خدا مردم از خنده خخخخخخ

  8. عادیا گفت:

    خوب شد نظراتو خوندما والا باس کلی حرص میخوردم

  9. شعلع گفت:

    ۱ سال بعد از مرگ ایدین فهمیدی حامله ای؟؟ ????خدای من مزخرف ترین رمانی که تو عمرم خوندم خخهخخخ وای حیفه این دوروزی که وقت گذاشتم برا ای رمانه مزخرف

  10. یک بنده خدا گفت:

    خوب شد ظرارو اول میخونم بعد رمانو….۰_۰
    واقعنی یک سال بعد فهمید حامله است؟…….
    نه واقعنی؟؟؟؟؟؟

  11. مژده گفت:

    کنجکاو شدم بخونم با تعریفاتون?

  12. Ayda گفت:

    در کل رمان جالبی بود ولی یکم قلمش ضعیف بود یعنی عشقی که بین دو دوسته که به چشم خواهر و برادر به هم نگاه میکننو زیر سوال برد و یک نفر هیچوقت نمیتونه همزان به دو نفر علاقمند بشه و همینطور یه مرد نمیتونه ببینه کسی که عاشقشه یکی دیگه هم عاشقش باشه اسن نکات ارزش رو رمان رو خیلی پایین اورد وای درکل بامزه بود

  13. سارا گفت:

    خدایی چجوری میشه بعده یکسال بفهمی از یه ادم مرده بارداری اینو جواب بده فقط??????

  14. شیما گفت:

    خداییش جدا از همه اینایی ک شما میگین طنز خیلی باحالی داشت. من با طنزاش از خنده غش کردم مخصوصا همون موقع ک پلیس ماشینشون رو متوقف کرد??.
    هر کی هرچی میگه بگه من رمانتو دوس داشتم?.

  15. mehrsa گفت:

    جووووووووووون من این همه پارت؟؟؟؟حوصلتون قابل تحسینه تازه این رمانا چرتم هس :\

  16. دختر تنها گفت:

    به شعوره من یکی ک واقعن توهین شد خخ
    خیلی فانتزی بود
    بازم خسته نباشی نویسنده:)

  17. Shamim گفت:

    ناموسا دلم میخواد بدونم این نویسنده چن سالشه؟مطمئنا این طرز فکر نمیتونه متعلق به یه آدم بزرگ باشه. خواهشا حداقل واسه ی ما خواننده ها احترام قائل بشینو یه همچین رمانایی منتشر نکنین

  18. آرمیتا گفت:

    سلام
    منم اول نظراتو خوندم دیدم نه مثل اینکه واقا مزخرفه

  19. ننه سکینه گفت:

    ابلفضل نی نواییم کن ابلفضل کربلاییم کن…خدارو شکر لینکش نیست وگرنه من تا یه هفته میخواستم حرص بخورم:/

  20. N҉a҉s҉ گفت:

    من رمانو نخوندم ولی خیلى خوب شد که اول نظراتو خوندم یعهنی چی بعد از مرگ ایدین اونم تازه یکسال بعد میفهمه بچه داره

  21. نویسنده گفت:

    من ک رمان نخوندم ولی واقعا بعد یکسال فهمید ک بارداره مگه میشه ؟؟ مگه داریم ؟؟!!!ای خِدااااا🤣🤣

  22. Mahsa گفت:

    بدک نبود رمانت ولی اشکالات زیادی داشت . جنبه طنز داشت
    ولی حداقل یه ماه بعد از مرگ رادوین باید متوجه بارداریش می بودن .
    برخی دوستان میگن یه دختر نمیتونه به دو نفر همزمان عاشق بشع
    منم همینو میگم اگر همزمان عاشق دونفر بشه باید به عشق اولش شک بکنه
    و اینکه چجوری فهمید بابای ارمان عموشه مگ پدرش تاحالا برادرشو ندیده بود که ایشون بعد از یک سال فهمیدن ایشون برادرزادشونه
    بنظرم میتونست خیلی بهتر باشه
    و قبل از اینکه رمانت رو ارایه بدی حتما یع دور میخوندی و تمام جاهای بدشو اصلاح میکردی
    اما بازم زحمت کشیدی

    • REZA_M گفت:

      سلام
      هر رمانی کم و کاستی های خودش را داره و با نظرات کسانی که ان را مطالعه میکنن نویسنده را در بهتر شدن یاری میکنه

  23. Elahe گفت:

    میخواستم رمانو بخونم اما نظراتو دیدم منصرف شدم

  24. Hosy گفت:

    من قبلا خوندم قشنگ بود چرا این همه دارید بد میگید

  25. نیلوفر گفت:

    اومدم رمان و با ذوق و شوق دان کنم نظراتو که دیدم منصرف شدم 🤣

افزودن نظر