دانلود رمان طلسم چاه (جلد دوم همخانه ارواح) اختصاصی یک رمان

دانلود رمان طلسم چاه (جلد دوم همخانه ارواح) اختصاصی یک رمان

 

دانلود رمان طلسم چاه (جلد دوم همخانه ارواح) اختصاصی یک رمان

 

 
این رمان جلد دوم” همخانه ی ارواح” هست.

 یادآوری:
ازدواج اجباری‌ای که حدود نود سال پیش، دو عاشق را از هم جدا کرده بود، تلخ کامی و سختی‌هایش گریبان گیر نوادگان میرزا شد که در نتیجه‌ی آن، بی‌گناهان زیادی از دنیا رفتند و خواهند رفت!

 

پیشنهاد می شود

دانلود رمان سفر در زمان عاشقی (عروس خدایان )

 خلاصه جلد دوم:
بعد از تاسیس مدرسه به جای آن خانه‌ی متروکه، دنیز آسوده خاطر به زندگی ادامه می دهد؛ غافل از آن که گذشته، دست بردار نیست! بیماری روانی در تمام مدرسه شیوع پیدا می‌کند، عده‌ای می‌گویند روح دیده‌اند. وحشت و اضطراب فضای مدرسه را پر کرده است، یک مدیر در این موقعیت چه باید بکند؟!

 مقدمه:
یک وقت‌هایی آسایش‌ات را می‌گیرند و به جایش ترس و دلهره در قلبت فرو می‌کنند.
گاهی احساس می‌کنی برای این دنیا اضافه‌ای و می‌زنی ریشه‌ی بودنت را! می‌روی، نه برای آن که دوست نداری باشی، برای آن که بود و نبودت به سود آدم‌های اطرافت نیست. به خاطر کسانی که دوست‌شان داری، دیوانه می‌شوی و از میان انسان‌ها فرار می‌کنی. از یک جایی به بعد، خواب‌هایت می‌شوند کابوس روزهایت! زندگی‌ات طعم زهر پیدا می‌کند. تو می‌شوی یک بازنده! کسی که سرنوشت به‌خاطر عزیزترین کس‌اش، کیش و مات‌اش کرد!
***
“گورستان پر از آدم‌هایی است که فکر می‌کردند دنیا بدون آن‌ها متوقف می‌شود.”

دانلود جلد اول

 

 قسمتی از متن :

– مرد؟
به سمتم برگشت. تپش قلب‌اش را به خوبی احساس کردم. سوالم را دوباره تکرار کردم:
– مرد یا زن؟!
نفس‌اش را فوت کرد و گفت:
– خانوم… گفتم که یه مرد. پدر نیره فتاحی با پلیس اومده داخل حیاط… خانوم بیا یه کاری بکن!
دلهره عجیبی وجودم را احاطه کرد. به چشم‌های میشی و ترسان کریمی سی_ سی و پنج ساله خیره شدم.
لبخندی مصنوعی زدم و گفتم:
– چیزی نیست. الان میرم ببینم حرف حساب‌شون چیه!
درب اتاق مدیر را باز کردم و با قدم‌های بلند به سمت حیاط رفتم.
یک ماشین پلیس سفید رنگ داخل حیاط بود و سه مامور و همان پدر نگران، داخل حیاط ایستاده و به آمدن من چشم دوختند.
اخم غلیظی کردم و از پله‌ها پایین رفته و با قد کوتاه و هیکل ظریفم، روبه روی مرد هیکلی و قد بلند ایستادم:
– آقای فتاحی این‌جا چه خبره؟!

 

 

 

4.7/5 - (6 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 2589 روز پیش

بازدید :6827 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام رمان : طلسم چاه

نویسنده

نویسنده:FATEME078

ژانر

موضوع:رسناک، معمایی

طراح

طراح:

تعداد صفحات

تعداد صفحات:

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 9 )


  1. آشنا گفت:

    جلد اولش که فوق العاده بود. اصن عالی معرکه امید وارم دومیشم همین قدر خوب باشه

  2. فادیا گفت:

    مثل جلد اولش خوب بود. فقط یکم شخصیتا زیاد و قاطی شده بود . درکل خوب بود دست نویسنده درد نکنه .

  3. arshia گفت:

    سلام
    میخوام بهتون بگم عالیییی بود یعنی محشر بود.
    فقط یک سوال دارم اخرای جلد اول کتاب گفتید جلد دوم اسمش مدرسه ارواح هست ایا اسم تقیر کرده یا یک کتاب دگه قراره بیاد؟
    ممنون میشم جواب بدین.
    مرسی بازم خیلی کتاب عالیی بود

  4. Fateme078 گفت:

    @arshia
    سلام، ممنونم از حسن نظرتون.‌
    قرار بود جلد دوم با این نام تایپ بشه که به‌دلایلی نام جلد دوم به طلسم چاه تغییر کرد. جلد دیگه‌ای قرار نیست بیاد.

  5. سپیده رادمهر گفت:

    واااای فاطمه جان عالی بود جلد اول
    به قلمت ایمان دارم و میدونم جلد دوم هم عالیه
    کاشکی ارغوان نمی‌مرد:(

  6. Ghazal گفت:

    اولاش خوب بود آخرش خیلی بد شد آخه همه چی رو بهم ریخت یعنی همع چیز چرت بود پس اون دوتا دختر که میدید چی نمی دونم فور میکنم میتونست جلد دوم خیلیی بهتر باشه آخرش همه چیرو به چالش کشیدی مامانشم میگفت با اون دوتا ولی آخرش نیره زنده بود فقط نوشین مرده بود یکم بد شده بود جلد دوم اما جلد اول خیلی خوب بود

  7. ساغر گفت:

    موضوعش خوب بود نویسنده جان اما واقعا نتونسته بودی خوب جمع کنی و پیش ببری داستانو همه چیز نامفهوم بود حتی شد یه قسمتو دو سه بار بخونم تا بفهمم چیشده.بیشتر تمرکز کن

  8. ......... گفت:

    رمان خیلی قشنگی من که خیلی دوسش داشتم نویسنده ی این رمان هرکی بوده،خیلی زیبا نوشتتش من هم جلد اولش رو خوندم و هم دومش خیلی قشنگ بود.هزار بارم بخونمش بازم خسته نمی شم.ممنونم برای این رمان قشنگ که خیلی زحمت توش کشیده شده.🏵🏵🏵🏵🏵🏵🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌸🌺🌺🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺

  9. نازنین گفت:

    اخراش خیلی قاتی پاتی بود رمزگشایی ها سرسری و خام بود احساسات خشک و زمخت نوشته شده بود برای مثال دنیز به عنوان مادر مارال حس و وابستگی عمیقی به بچش نداشت و اینکه پلیس زیادی دست کم گرفته شده بود ولی موضوع رمان جالب بود اگه صحنه ها مفصل تر و با جزئیات و دقت بیشتری نوشته میشد رمان فوق العاده ای میشد

افزودن نظر