دانلود رمان انتقامی به رنگ عشق
خلاصه:
این داستان در مورد پسریه که تمام زندگیش و امیدش خواهرشه که سر یک اشتباه اونو از دست میده و بعد از فهمیدن علت مرگ خواهرش دستی روی شونم گذاشت و لبخندی زد، همینجورکه سرم پایین بود به سمت کلاس رفتم وارد کلاس شدم و سریع رفتموسرجام نشستم استاد وارد شد و دباره من اولین نفری بودم که بلند شدم بچه های دیگه فکر می کردند برای خود شیرینی
دستی روی شونم گذاشت و لبخندی زد، همینجورکه سرم پایین بود به سمت کلاس رفتم وارد کلاس شدم و سریع رفتمو
سرجام نشستم استاد وارد شد و دباره من اولین نفری بودم که بلند شدم بچه های دیگه فکر می کردند برای خود شیرینی
این کارو می کنم.تدریس استاد تموم شد وسریع وسایلشو جم کردم از استاد خدافظی کردم ولی صبر نکردم جواب
خدافظیم روبده زود از کلاس خارج شدم و سریع به سمت ماشین رفتم از دردانشگاه که خارج شد یه نفر از پشت سرصدام
زد:
-اقا جواد،جواد؟
ایستادم رومو برگردوندم یکی از دخترای دانشجوئه،درحال صدازدنم بود:
-بله بفرمایید؟
-خیلی عجله کردید خودکارتون جاموند
خودکارروازش گرفتم وباتشکری کوتاه وازش فاصله گرفتموسوار ماشین شدم ،وحرکت کردمد.تق تق تق یکی به شیشه
ماشین میزد شیشه رو پایین کشیدم علی بود دوسته صمیمیه رفیقی که توهمهی لحظه های عمرم باهام رفیق بود
بابیشترازبرادرم دوستش داشتم،مطمئنم اگه برادرداشتم مثل علی دوستش داشتم
-سلام اقا جواد ستاره سهیل شدی دیگه مارو تحویل نمیگیری؟!
-ببخشید این روزا خیلی گرفتارم،کجایی چه خبرا؟
-هیچی الافیو ول گردی.
-موتورتو، تازه خریدی؟
سرجام نشستم استاد وارد شد و دباره من اولین نفری بودم که بلند شدم بچه های دیگه فکر می کردند برای خود شیرینی
این کارو می کنم.تدریس استاد تموم شد وسریع وسایلشو جم کردم از استاد خدافظی کردم ولی صبر نکردم جواب
خدافظیم روبده زود از کلاس خارج شدم و سریع به سمت ماشین رفتم از دردانشگاه که خارج شد یه نفر از پشت سرصدام
زد:
-اقا جواد،جواد؟
ایستادم رومو برگردوندم یکی از دخترای دانشجوئه،درحال صدازدنم بود:
-بله بفرمایید؟
-خیلی عجله کردید خودکارتون جاموند
خودکارروازش گرفتم وباتشکری کوتاه وازش فاصله گرفتموسوار ماشین شدم ،وحرکت کردمد.تق تق تق یکی به شیشه
ماشین میزد شیشه رو پایین کشیدم علی بود دوسته صمیمیه رفیقی که توهمهی لحظه های عمرم باهام رفیق بود
بابیشترازبرادرم دوستش داشتم،مطمئنم اگه برادرداشتم مثل علی دوستش داشتم
-سلام اقا جواد ستاره سهیل شدی دیگه مارو تحویل نمیگیری؟!
-ببخشید این روزا خیلی گرفتارم،کجایی چه خبرا؟
-هیچی الافیو ول گردی.
-موتورتو، تازه خریدی؟
پیشنهاد می شود