خلاصه:
دانلود رمان شب ابدی مهری سالار کیا، وکیلِ سی و چهار ساله ای هست که چند ماهیِ از تأسیسِ دفترِ وکالتش توی تهران می گذره … به اصرارِ خانومِ میانسالی وکالت پسرش رو قبول می کنه و درگیرِ زندگیِ همسایه های جوونش و مردی میشه که ده سال از آخرین دیدارشون گذشته…پایان خوش
قسمتی از داستان:
مانتوی اسپرتِ سیاه تا بالای زانو هایم ، هدبندِ سیاه
، شالِ سیاهی که یک گوشه اش بی قید روی شانه ام مانده ،
شلوار کتان سیاه و کتانی های سفید؛ سیاهپوشم و عزادارِ زندگی
ای که سر قبرش اشک هم نریخته بودم! دستانم را درون
دانلود رمان شب ابدی
جیب های مانتویم فرو می برم و به جدولِ زیر پایم خیره می شوم.
پای چپم را جلو می گذارم و کتانیِ سفیدم روی سیاهیِ
بلوکِ جدول جلوه گر می شود. پای راستم را جلوتر می گذارم
و کتانیِ سفید در سفیدیِ بلوکِ جدول گم می شود. سرم
را به طرفِ آسمانِ ابری می گیرم. با گردنِ کج شده ابر های
خاکستری را زل زل نگاه می کنم.
اخمِ کمرنگی روی پیشانیَم می نشیند. باید گریه کنیم؛ من و
آسمان! سرم را پائین می اندازم و به جدول زیر پایم خیره
می شوم چه اهمیتی دارد که ممکنِ از نظر بقیه دیوانه باشم؟!
من امروز هر طور شده باید گریه کنم. بعد از ده سال باید حداقل یک قطره اشک بریزم. صدای “بامِ” بلندی می آید! نگاهم را
پیشنهاد میشود
رمان رقص باد در باران | سیما م
رمان ژست غم در آینهی لبخند | پروین امیرکافی
سلام چطور میتونم با خانم طاهره الف در ارتباط باشم. ممنون میشم راهنمایی کنید