دانلودرمان تلافی و اما عشق
خلاصه :
دانلودرمان تلافی و اما عشق داستان در مورد نفسه یه دختر سرد که تنهاس و به اجبار میره پیش عموش زندگی کنه در صورتی که با پسر عموش مثه کارد و پنیرن…اما قضیه اینه که اینجا یه مالکیت داریم که حق شاهکاره پسرعموی نفس.در عین نفرت مالک نفسه..
نوشته رویارستمی کاربرنودهشتیا
یکم عجیبه اما حوندنش می ارزه به دونستنش….اما شاهکار قلب
دانشگاه مردی که با دوستاش لقب خوش تیپای دزد رو دارن و دل می برن..
اما قضیه چیه؟دوس دارم بخونینین و
این عشقو ببینین…ژانرعاشقانه..پایان خوش..زمان رمان دهه ۴۰ میباشد
فصل اول
جلوی در چند بوق پیاپی زد تا باغبان پیر با عجله دوید و در را برایش باز کرد.دختر جوان بدون توجه به باغبان پیر
ماشینش را داخل برد.جلوی در ساختمان شکوهمند ،عمویش منتظرش بود.پیاده شد.لبخندی خشک و سردی
روی لب کاشت و به سویش رفت.هرمز با شوق محکم او را در آغوش کشید و گفت:چطوری دختر زیبای من؟
نفس از او جدا شد و گفت:خوبم متشکرم عمو،شما چطورین؟
هرمز دست او را در دست گرفت و گفت:من خوبم،دیروز منتظرت بودم.
-نتونستم ،صبح حرکت کردم تا الان رسیدم.
هرمز دستش را دور شانه ی نفس حلقه کرد و گفت:بریم تو معلومه خیلی خسته ایی.
-نه خوبم فقط بگین وسایلمو بیارن.
-باشه دخترم الان میگم بیارن برات.
نفس همراه هرمز داخل خانه ی زیبا و سلطنتی او شد.نفس پرسید:اتاق من کجاس عمو؟
هرمز نگاهش کرد و گفت:کنار اتاق شاهکار.
اخم های نفس درهم شد.با دلخوری گفت:چرا اونجا؟ شما که می دونین
منو و اون آبمون با هم تو یه جوب نمیره.
هرمز لبخند زد.هنوز هم این دو با هم عین دو دشمن برخورد می کردند
تا دو دوست.نشست.نفس را هم کنار خود نشاند و گفت:شاهکار تا
بعد از بررسی تیم یک رمان محتوای این رمان خلاف قوانین جرایم رایانه ای دیده شده است
منبع رمان»رمان تلافی … و اما عشق | رویا رستمی کاربر انجمن نودهشتیا