معرفی رمان:
دانلود رمان توازن اقیانوسی _ شروع حیات!از همان بدو تولد جبری زیر پای بشریت بود. مذهب تعریف عمیقی داشت، انسانیت تعریف عمیقتری… و عشق! اصل همه خلقیات و معنویات هستی بر پایه عشق است.
اگر نباشد… دل بیرحم، انسانیت به تاراج و ایمان به یغما میرود.
درواقع میدانستیم گناه هایمان در یک لحظه معنویت را پوچ میکند و چه شد که دنیا تااین حد کدر شد؟ شادی ضامن زندگی مان بود، اما وقتی وارونه شود و بی رحمی هایش شروع شود دیگر آن آدم سابق نمیمانیم! به راستی بهای گزاف چه چیز را میپردازیم تا به وصال برسیم؟
بگذارید ما بگویم…
عمقی در اقیانوس باشد یا بلندی در آسمان بی کران، نم بارانی در کوچه ای تاریک باشد یا گلی در کویر پر رمز و راز، فرقی ندارد. ما می گویم: “بی او، یعنی بی وزنی”
دانلود رمان توازن اقیانوسی
قسمتی از رمان:
– احسان توروخدا وایستا.
دستی روی پیشانیش کشید. آفتاب مستقیم روی صورتش مانور می داد و از گرمای بیش از حد هوا کم کم داشت دیوانه می شد. کلافه فریاد کشید:
– احسان؟
و اصلا برایش مهم نبود که او دختر حاج علی است!
احسان بی توجه به او با قدم هایی بلند مسیر خیابان را در پیش گرفته بود. آب دهانش را فرو داد.
– دوست دارم.
در دل قهقهه بدجنسی سر داد؛ احسان ایستاد.
صدایش را مظلوم تر کرد و ادامه داد:
– همین و می خواستی بشنوی؟
احسان اخم هایش را درهم کشید و به دختری خیره شد که پا روی نفس مردانه اش گذاشته بود. کلافه شد و دستش را روی صورتش کشید.
– موهاتو کن تو اون لامصبت.
ماهی نیشش را باز کرد، اما نمی توانست منکر کلافگی اش شود.
مطیع موهایی که به طور کج روی چشمانش ریخته شده بود و چشمان هر بیننده ای را به گناه وا می داشت؛ زیر مقنعه اش کشید.
انتشار رایگان رمان در هر مکانی پیگرد قانونی دارد، از نظر اخلاقی نیز کار صحیحی نمیباشد.
قیمت این رمان ۱۵۰۰۰تومان می باشد
لینک خرید نسخه کامل رمان توازن اقیانوسی میشود:
خسته نباشید
از صفحه ۲۳۲ به صفحه ۲۳۳ انگار داستان حذف شده چندین صفحه
خیلیییییی نامفهوم هستش
لطفا چک میکنید؟
رمان خوبی بود
اما بعضی جاهاش گنگ بود واضح نبود کی داره اون حرف رو میزنه
یا باید یکبار دیگه خونده میشد تا متوجه حرف میشدی که چه کسی گفته
و از بعضی مسائل خیلی سرسری و زود رد شده بود و بعضی جاها رو کش داده بود.
خسته نباشید به نویسنده امیدوارم رمان های بعدی قوی تر باشه!