معرفی رمان:
دانلود رمان هر شب یک سوال _ عذاب طراوت از یک کابوس شروع شد! رؤیایی در واقعیت…دور؛ ولیکن همانقدر قابل لمس… . هر شب یک سؤال؟ سؤالی که پرسیده نمیشد!
طراوت در بُعد میانه حبس شده…جایی میان دنیای خود و ناشناختهها…در میان آدمکهای غریبه…دوازه بُعد میانه از دانشگاه گشوده شد یا مهمانیِ اسرا؟
روحی خبیث بر سر خاله طراوت سایه افکنده شبحی که همه را به گردابهی دارالمجانین میکشاند…حمامی پر خون، خانه پر مهر طراوت حال به قتلگاهی بدل شده بود که بانی آن هویدا نبود…شاید هم بود؛ کسی به اسم خودش!
سالهاست از آن پایان میگذرد…و سورن آن آدمک سرگردان در زمانی دور از نظر درونِ طراوت متولد میشود؛ این شروعی بود برای آغازی جدید!
ازم یک سؤال بپرس!
دانلود رمان هر شب یک سوال
قسمتی از رمان:
چند مدت رد شد که متوجهی عجیب بودنِ اون دانشگاه شدم. بعضی از دوستام که خوابگاهی بودن، چیزای عجیبی راجبش میگفتن؛ از قبیل ارواح و اجنه و اینجور چیزا.
من خودم اعتقادی نداشتم؛ ولی حرفاشون رو جوری میگفتن که به آدم استرس وارد میشد. یعنی اینجور بگم که اگه نمیترسیدی هم باز یه جوری تعریف میکردن که تن و بدنت میلرزید!
نمیدونستم اینا که این چیزارو اینجا دیدن چجوری داخل خوابگاه موندگار شدن؟! اکثرشون از خونوادههایی نبودن که وضع مالی خرابی داشته باشن. اینکه چرا نمیرفتن خونهی مستقل بگیرن رو نمیدونم. زیاد به حرفاشون بها ندادم.
میترسیدم ولی چارهای جز اهمیت ندادن نبود، رمان ترسناک چهکاری ازم ساخته بود توی اون شرایط؟!
همه چیز یکنواخت بود. هر بار بهشون میرسیدم، اونا از چیزایی که شبها داخلِ دانشگاه دیده بودن میگفتن و منم استرس میگرفتم. هر جوری که بود میگذروندم و رد میکردم تا اینکه یه چیزی شد که نباید میشد!
پیشنهاد میشود
رمان درخشش شب تارم | زهرا تاجیک
ایده نو بود ولی توصیف و نکات دیگه جای کاره زیادی داشت ک قبلا گفتم ب نویسنده..
در اصل به خاطر ایده جذب شدم
برا ی بار خوندن بدک نیست
از دیشبه نشستم همشو خوندم یکباره🤣😎
بنظره من برخلاف خلاصه ای که اینجا خوندم خیلی خیلییییی جذاب تره قلمت👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻خیلی بهتررررر از چیزی بود که فکر میکردم🤨😁😁😁واقعااا اصلا آبکی و الکی نبودـ… آخرش میخواستم ادامه داشت😶❤️🔥جلد دو رو نمینویسی؟؟؟
خسته نباشی نویسنده جان👍🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻
در کل که عالیییی. جزو بهترین رمان های ترسناکی که خوندم❤️🔥❤️🔥❤️🔥
خیلی قشنگ بود بشدت پیشنهاد میشه😍👌
سلام واقعا رمان عالییییییی بود لطفا اگه میشه جلد دومش هم بنویسید با تشکر
سلام واقعا رمان عالییییییی بود لطفا اگه میشه جلد دومش هم بنویسید با تشکر
خیلی عالی بود
وقتی تموم شد ناراحت شدم
منتظر جلد بعدیشم…
عااااالی بود
سلام.
رمان در سطح پایین بود و اصلا سر و ته نداشت معلوم نبود کی به کیه و چی به چیه بیشتر شبیه گزارش خبری در روزنانه ستون حوادث بود تا رمان! نپسندیدم👎
برگامممممم این طوری بودم اخر رمان😳😳😳😳
تابان همچیش عالیه
هم قلمش، صداش، آثارش!_!
خیلیییی عالیه*-*
سلام خسته نباشید به نویسنده عزیز
داستانش قشنگ بود ولی یه اشکالی درش وجود داشت اونم این بود که به شکل خاطره نوشته بودید اگه می خواید یه داستان بهتر بنویسید سعی کنید به داستان شاخ و برگ بدید و به جزئیات بیشتر اهمیت بدید با تشکر😘
داستانش برام جدید بود و واقعا جالب بود
ولی ترسناک نبود تخیلی بود
به وضوح میتونم بگم عجیب و جالب ترین رمانی بود که خوندم و بی صبرانه منتظر جلد دو رمان هستم یعنی گیسو میخواد نامزد طراوت رو اذیت کنه و حالا طراوت با سوال کردن میخواد نجاتش بده تهش چی میشه طراوت هم مثل سورن شده نمیشه وااییی خیلی کنجکاوم برای جلد دو نویسنده جان جلد دو پلیززززز🤒🤒🤒
بچه ها چطوری باید دانلودش کنم؟
سلام لینک های دانلود پایین صفحه قرار دارند