مقدمه:
دانلود مجموعه دلنوشتههای رستن از قفس _ آزادی داریم تا آزادی؛ آزادی از قفسِ یک حسِ پیش پا افتاده و ورود به قفسی که آن حس، بر روی تکتکِ دیوارهایش، چون پیچک ریشه دوانده و تمامش را ز خود پر کرده.
آزادی داریم تا آزادی؛ آزادی زنی از قید و بندهایی که اطرافیان برایش ساخته بودند و ورود به قید و بندهایی دگر!
آزادی داریم تا آزادی؛ رهایی از یک ناممکن و روبهرو شدن با ناممکنِ دیگری؛ گویی هیچگاه در این دیار، ممکنی وجود نداشته.
و باز هم سؤال برایت پیش میآید که در این بینها من کیستم؟
یک زندانیِ تازه آزاد شده، باز هم یک قربانی که از جامِ زهرآلود عشق نوشیده، رها و در عینِ حال، اسیر!
و باور کن، اگر رستن از قفس این است که از قفسی آزاد و گرفتارِ قفسی دیگر شوی، هرگز آن را نمیخواهم!
دانلود مجموعه دلنوشتههای رستن از قفس
قسمتی از مجموعه:
گفته بودی که خواستم فراموشت کنم و نشد… .
من نیز خواستم و نشد!
چگونه فراموشت کنم وقتی گوشهگوشهی شهر، بی آنکه باهم مترش کرده و خاطرهای در آن بهجای گذاشته باشیم، تو را میبینم و بههر کجا که میروم، در پیِ تو میگردم؟
به من بگو؛ چگونه یک نفر میتواند پرندهی نشسته بر بامِ خیالات و خانهکرده در عمقِ اندیشههایش را فراموش کند؟
چگونه یک زندانی میتواند دلیلِ حبسشدنش را فراموش کند؛ وقتی هر روز به یاد میآورد آن را!
حبس شدهام در قفسِ دل. گرفتارِ هر روز بیشتر عاشقت شدن شدهام دانلود دلنوشته عاشقانه و مجازاتم در انفرادی، تک و تنها فکر کردن به توست… .
به من بگو؛ چگونه تو را فراموش کنم، وقتی باعثوبانیِ لبریز شدن تمام این احساسات، خودِ «تو»ست؟
پیچیده شد، نه؟
حالم به همین پیچیدگیایست که میبینی!
***
پیشنهاد میشود
مجموعه دلنوشتههای خیال من | سمیه بیرونی
مجموعه دلنوشتههای غزل اَشک | فاطمه محمدی اصل
دانلود مجموعه دلنوشتههای پاگل
دانلود مجموعه دلنوشتههای خط تلخ