دانلود رمان ملاقاتی ⭐️

خلاصه :

رمان ملاقاتی رمانی در رابطه با دوستی ها و عشق هایی را روایت می کند که همه ماها در زندگی روز مره با ان درگیر هستیم چه بسا همه ماها فقط عواطف خودمان برایمان مهم هست و اگر شخصی را عاشق و وابسته خود کردیم نمی دانیم برای تمام موارد ان شخص مسئول هستیم رمانی زیبا و مفهمومی  خوابش را میبینم و از خواب می‌پرم.

پوفی میکنم و گیج و بی‌حال سرجایم مینشینم.مثل هرروز به دیوار بی‌روح روبه‌رویم خیره میشوم.رنگش همرنگ لباس‌هایم است.برای بار هزارم با خودم فکر میکنم که چقدر از رنگ سفید بیزارم.صدای فین فینی میشنوم.

دانلود رمان جدید حتما بازهم مادر آمده و برای بیچارگی‌ام گریه میکند.با بی حالی و کسلی گردن خشکم را به سمتش می‌چرخانم اما متعجب میشوم.روی صندلی کنار تختم زنی نشسته که سرش را پایین انداخته و اشک میریزد.کنجکاو میشم که بفهمم کیست.

آخر به جز خانواده‌ام کسی به ملاقاتی من نمی‌آید.سرش را بالا می‌آورد.شوکه

میشوم.اول فکر میکنم که هنوز خوابم و باز هم رویای همیشگی‌ام است اما نه! انگار خودش است.چشم‌های آبی‌اش لبریز از اشک

 

دانلود رمان ملاقاتی

دانلود رمان ملاقاتی

 

دانلود رمان اجتماعی ملاقاتی است و با غصه به من‌نگاه میکند.من که این چشم هارا هیچوقت فراموش نمی‌کنم.بوی عطرش هم که همان است.همان عطری که سال ها مستم کرد اما…اما چرا رنگ موهایش عوض شده؟مگر به من قول نداده بود هیچوقت دست به آن موهای خوشرنگش نزند؟یعنی فراموش کرده بود؟ولی مهم نیست.هنوز هم زیباست.هنوزهم می‌توانم ساعت‌ها بدون ذره‌ای خستگی و پلک زدن نگاهش کنم.مثل الان که خیره‌اش شده بودم.به اندازه زجری که در این چندماه نبودش کشیدم نگاهش کردم.بالاخره بعد از چندلحظه بینی سرخش را بالا می‌کشد و با صدایی لرزان می‌گوید:

حوله را روی سرم کشیدم و موهایم را خشک کردم.در آینه به خودم نگاه کردم و پوزخند زدم.یک روز جلوی همین آینه به خودم قول داده بودم موفق میشوم و به همه چیز خواهم رسید.مثل الان در چشم‌های خودم زل زده بودم و از خودم قول گرفتم مستقل و محبوب شوم.قول گرفتم خواننده مشهوری شوم.چقدر از آن روز گذشته بود؟نمی‌دانستم.تنها میدانستم که از همیشه دور تر از اهدافم بودم.حوله را به گوشه‌ای پرتاب کردم و گیتارم را برداشتم.این روزها فقط نواختن می‌توانست از کلافگی‌ام بکاهد.روی تخت نشستم و گیتار همیشه کوکم را روی پایم تنظیم کردم و بعد از کمی فکر کردن دستم را روی سیم‌ها کشیدم و شروع به خواندن کردم.

 

 

توصیه ما به شما (اسمی رمانی را هم نمی دانید روی لینک اول کلیک کنید):

خلاصه رمان بده اسم تحویل بگیر

رمان مودیت | زهرا صالحی (تابان)

رمان کافه اسپرسو | مریم علیخانی

دانلود رمان آوای جنون

دانلود رمان تاریک و روشن

 

4.5/5 - (4 امتیاز)

منتشر شده توسط :REZA_M در 1345 روز پیش

بازدید :6125 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

ملاقاتی

نویسنده

آتوسا کوراوند

ژانر

عاشقانه

طراح

REIHANE_F

تعداد صفحات

340

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 5 )


  1. فائزه رنجبران گفت:

    ببخشید فایل اندروید دانلود نمیشه میزنم روش فایل پی دی اف باز میشه لطفا اصلاح کنید

  2. نویسنده گفت:

    ببخشید نویسنده که اینطوری میگم من خیلی رمان خوندم این رمان مثل رمانای بود که نویسنده برا بار اول نوشته امیدوارم پیشرفت کنی اگه ونوس واقعا عاشق آریا بود ولش نمیکرد نمیرفت با یکی دیگه

  3. Shivaaaaa گفت:

    خیلی خیلی خیلی خیلی خوب بود چند وقت بود مران قشنگ نخونده بودم ممنونم از نویسنده خوبش

  4. معصومه گفت:

    خیلی جذاب بود تبریک میگم ولی جای ی پیشرفت داره امیدوارم که رمان های بهتر از بخونم

افزودن نظر