دانلود دلنوشته‌ی عشق بدون شین ⭐️

می‌دانی عشق مُتشکل از سه واژه است؛علاقه‌ی.شیرین.قلبی.ولی این روزها خبری از شیرینی عشق نیست!هر چه هست جز شیرینی و شیدایی.تلخ است،زهر است،سم است!وای از عشق این روزها! قدم‌زنان از همان خیابان قدیمی گذر کردم. هیچ‌ چیز تغییر نکرده بود. خیابان، همان خیابان بود؛ همان‌گونه شلوغ و پر رفت و آمد!

بستنی فروشی کلبه، هنوز سرجایش بود و پاتوق‌مان را زوج دیگری اشغال کرده بودند که عشق از چشمان‌شان، تراوش می‌کرد. و بستنی شکلاتی، هنوز دوست داشتنی‌ترین بستنی آن‌جاست.

می‌بینی هیچ‌چیز تغییر نکرده است؛

فقط تو رفته‌ای،

و من مانده‌ام!

همین… .

***

پرواز پرستو‌ وارت را به چه تعبیر کند دل تنگم؟

چگونه خود را تسکین دهد؟

با کدامین واژه و زبان؟!

***

غرق شده‌ام در واژه واژه‌ی قانون شاید که بیابم ماده‌ای را یا حتی تبصره‌ای، که تو را مجبور به ماندن کند.

یافتم آن ماده‌ی دلخواه را؛

امّا،

تو پیش از آن که ل**ب بگشایم،

رفتی!

***

ای دل!

تو چه می‌دانی از ظلمِ خفته در این شهر؟

از عشق دروغین پیله بسته در قلب‌ها؟

از نگاه‌هایی که برق تنفر دارند؟

از مغزهایی که حسادت حمل می‌کنند؟

تا به حال، گوش سپرده‌ای به ندای گریان امید

در کوچه پس کوچه‌های ناامیدی؟

ای دل!

معشوقِ دروغین به چه کارت آید؟

فراموشش کن!

که در دیارِ مردمانِ نااهل و بیگانه با محبت،

عشق کذب محض است.

 

دانلود دلنوشته‌ی عشق بدون شین

 

دانلود دلنوشته‌ی عشق بدون شین

 

 

قاضی حکم داد به نبودنت؛

امّا… ناعادلانه است.

درخواست تجدید نظر کرده‌ام؛

ولی تمامی کائنات دست به دست هم داده‌اند

تا حُکم دادگاهِ عشق به نفع تو باشد!

و من محکوم شده‌ام به تنهایی،

به حبس ابد عشق در دلم!

مجازات وحشتناکی‌ست و تاوان سختی‌ست

برای دل بستن.

کاش تو بگذری از گناهم!

***

با دو فنجان چای به میزبانی تنهایی می‌روم.

کنار هم می‌نشینیم و چای می‌نوشیم و مدهوش می‌شویم از گوش سپردن به صدای برخورد قطرات باران به شیشه‌ی پنجره!

برایش حرف می‌زنم؛ از ناگفته‌ها می‌گویم و باور دارم که صحبت‌هایم موضوع دورهمی دوستانه‌اش نخواهد شد!

اصلاً تنهایی یار وفاداری‌ست که رها کردن در وجودش نیست.

***

– کجایی؟

– همین حوالی!

– یعنی کجا؟

– یعنی خودم، جسمم اینجاست و روحم، فکرم پیش هزاران راه نرفته، میلیون‌ها نگاه درک نکرده و میان تعدادی حسِ سرخورده!

***

می‌دانی دلتنگی، حس نیست درده!

یک دردِ عمیق اون ته ته‌های قلبت،

یک بغض که چنبره زده توی گلوت!

یک زهر که می‌پیچه توی رج به رج تنت.

سعی می‌کنی بجنگی با هر چه در توانت هست؛

امّا و صد امّا، که خسته از این جنگ نابرابری!

می‌دانی دل بستن دست خود آدمه؛ امّا دلتنگی نه!

می‌دانی اگر دل نبندی، دلتنگ نخواهی شد!

 

 

دلنوشته های کابران انجمن :

پیدا کردن رمان های بی نام

دلنوشته‌ی هسته‌ی قلبم | ف.زینلی

دلنوشته‌ی یادگار | کار گروهی

دانلود دلنوشته شیدایم

5/5 - (1 امتیاز)

منتشر شده توسط :REZA_M در 1379 روز پیش

بازدید :1351 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

دلنوشته‌ی عشق بدون شین

نویسنده

Rahele

ژانر

تگ: محبوب

طراح

REIHANE_F

تعداد صفحات

30

منبع

یک رمان

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



افزودن نظر