دانلود دلنوشته سفید سیاه‌ترین رنگ است ⭐️

مدت‌هاست که در باور من، خورشید از غرب طلوع می‌کند و در شرق، به فراموشی مطلق سپرده می‌شود؛ سیرت، هر چه که باشد، پشت نقاب صورت جا می‌ماند و این ما هستیم که بی‌بهانه، دل به صورت اتفاقات می‌سپاریم. اطمینان دارم در چنین جهانی، احمقانه نیست اگر بگویم: «سفید، سیاه ترین رنگ است». زندگی ما پر شد؛ از همه‌ی آن آدم‌های به ظاهر عاقلی که به جُرم جُنون، در قفس زندانی‌مان کردند؛

سالیان سال، ما را محکوم به فنا خواندند

و در تاریکیِ بی‌انتها، رهایمان کردند.

اما غافل بودند از این‌که:

«عشق»، زندانبانِ ما دیوانه‌هاست.

***

«لاجوردی»

من درست به اندازۀ یک دنیا، تنها راه رفتم؛

چون در روزی که به یاد نمی‌آورم کِی بود و کسی که به یاد نمی‌آورم چه کسی بود،

برایم نجوا کرده بود: «خوشبختی را تنها می‌توان در جایی پیدا کرد که آبیِ آسمان، با لاجوردیِ اقیانوس پیوند می‌خورَد.»

من روزهایی را که به یاد نمی‌آورم چقدر طول کشید، آن‌قدر راه رفتم تا بالاخره «خوشبختی» را بیابم؛

در حالی که مدت‌ها بعد، در روزی که به خوبی آن را به خاطر می‌آورم، این را درک کردم که جایی که من برای یافتنش رنج‌ها کشیده‌ام، جایی است که ما آدم‌ها، آن را «ابدیت» می‌نامیم.

 ***

«آبیِ آسمانی»

از پنجره‌های مِه‌گرفته‌ی اتاق که به بیرون نگاه می‌کنم، سعی می‌کنم نگاهم به آسمان، هرچند که صاف و آفتابی باشد، نیفتد؛

آخر من همیشه عاشقِ آن آسمانی بوده‌ام، که تنها زیرِ آن نایستاده باشم… .

***

«سرخ»

گوش‌هایم را می‌گیرم تا نشونم، صدای چیزی را که شبیه مسلسل است؛

چشم‌هایم را می‌بندم تا نبینم، چهره‌ی کسی را که آن را به دست گرفته.

در خودم جمع می‌شوم و در سکوت، فریاد می‌زنم:

کاش می‌شد همه جایِ جهان، بهار باشد… .

 

دانلود دلنوشته سفید سیاه‌ترین رنگ است

 

دانلود دلنوشته

 

 

«نارنجی»

هیچ‌کس فروتن‌تر از پاییز در این دنیا وجود ندارد.

او با سادگیِ تمام، دل به گرمای لذت بخشِ خورشیدی سپرده که روزی خواهد آمد؛

در حالی که بهار و شکوفه‌هایش، تنها دست‌آویزهایی هستند که سرمای استخوان‌سوزِ زمستان را، پشتِ نقابِ خود مخفی کرده‌اند.

***

«نقره ای»

 هیچ روشنایی دلگرم‌کننده‌ای ظلمت شب‌های تاریک ما را نشکافت.

ما مدت‌هاست با چراغ روشن به خواب می‌رویم!

از ستاره‌ها که هیچ انتظاری نیست؛ ولی افسوس بر شب‌هایی که ماه طلوع نکرد… .

***

«طلایی»

 چه جای زیستن است، جهانی که از حرمت واژه چیزی نمی‌داند؟

و آفرینش را، حتی اندکی درک نمی‌کند؟

هر قدر که می‌خواهید، خودتان را به ندیدن بزنید؛

من مدت‌هاست فهمیده‌ام روشن‌ترین روزهای ما، تنها هنگام غروب فرا می‌رسند.

***

«سبزِ روشن»

گاهی دودستی چسبیدن به گذشته‌ی تاریک، شجاعتی می‌خواهد که در قدم برداشتن به سوی آینده‌ای روشن و متفاوت، نیست!

حداقل من که اطمینان دارم، هر تغییری به معنای تحول نیست!

***

«بنفشِ تیره»

انگار دیگر هیچ‌چیز وجود ندارد که بتواند ما را شگفت زده کند؛

زیرا ما چیزهایی در بطن واقعیت دیده‌ایم، که خواب‌هایمان را نیز شرمنده کرده‌اند.

 

 

دلنوشته های کاربران انجمن :

دلنوشته‌ی کاش نمی‌ماندی | I’M_MAHI کاربر انجمن یک رمان

دلنوشته‌ی به دنبال او |پناه سازگار کاربر انجمن یک رمان

دلنوشته‌ی آهای قاصدک | پناه سازگار عضو انجمن یک رمان

دانلود دلنوشته “الف” تا “ی

دانلود رمان بحران زده

 

5/5 - (3 امتیاز)

منتشر شده توسط :REZA_M در 1478 روز پیش

بازدید :1796 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

دلنوشتهٔ سفید، سیاه‌ترین رنگ است

نویسنده

*AFSOON*

ژانر

تگ: منتخب

طراح

zandex

تعداد صفحات

27

منبع

یک رمان

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 1 )


  1. غزل نارویی گفت:

    به شدت مفهومی نوشته شده بود

افزودن نظر