دانلود رمان آوای انتظار اختصاصی یک رمان
خلاصه رمان :
دانلود رمان آوای انتظار اوا دختری متفاوت…دختری که توی درد زندگیه خودش دست و پا میزنه اوای قصه ما توی خانواده فقیر نشینی زندگی میکنه …یک روز که اینه همیشه دنبال کار میگرده با پسری برخورد میکنه که این برخورد میشه جرقه اشناییشون و …
رمان های دیگر ما:
سلام ..من آوا هستم…۲۳ سالمه …یه خواهر دارم ۳
سال از خودم بزرگ تر ینی(۲۶سالشه ) عاشقشم انقد که اون همیشه
برام مادر و پدر بوده ،مادر و پدرم نبودن ….اسمشم اویناست….
ما تو یه منطقه پایین شهر بخاطره بی پولیمون زندگی میکنیم
و الان مقابله مامانم وایسادم و یه سیلی نوشه جون کردم …میپرسید برای چی؟؟ کاملا مشخصه برای دلیله زندگیم
مامان-اخه زلیل مرده چن هزار دفه بهت میگم
ما اینجا ابرو داریم ،صد دفه بهت گفتم اون صدای ضبطه بی صاحابرو کم کن کو گوشه شنوا؟!
_من صد هزار دفه گفتم کمه گوشای همسایه ها همش تو اتاقه منه
…من چیکار کنم؟؟ کردم میخوام شاد باشم ؟خدش باشم تو این زندگیه کوفتی؟؟
مامان_دختره چش سفید بجای تشکرته؟؟ گفتی میخوام درس بخونم
گذاشتیم درس بخونی گفتی ضبط میخوام برات گرفتیم …یکم فکر ابرومون نیستی
…از این به بعد صدای اون ضبطت بلند بشه تو میدونیو بابات
_درباره کارایی که واسم کردید بگم که والا من رفتم مدرسه دولتی
یه قرونم ازتون نگرفتن …ضبطم که با پولی خودم برام خریدید …اره اقا جون
بزرگم کردید دستتون درد نکنه لطف کردید ولی اگه بخاطره بهم گیر بدید بخداا
میزارم میرم پست سرمم نگاه نمیکنم
مامان یه خنده از اون مدلای مامان سیندرلا کرد و گفت:
اخه دختره خیره سر تو کجارو به غیر از این حهنم داری بخوای بری؟!! صدای ضبط در نمیاد میگی