دانلود رمان عشق و ترس ⭐️

خلاصه رمان:

دانلود رمان عشق و ترس داستان درمورددختری به اسم آسمانه که برای ادامه تحصیل به تهران میاد وبه دلیل یک فوضولی کوچولو بااتفاقات ترسناک و گاه هیجان انگیزی روبه رومیشه. شروع داستان باکل کله ولی کم کم ترسناک میشه من توی این رمان سعی داشتم عشق و ترس و باهم به تصویر بکشم.

اونم موندن وجایزندوست  و پاگذاشت به فرار و ازروی نرده هاسرخوردورفت پایین

 منم که نبایدازاین کرگدن کم بیارم ازروی نرده هاسرخورم که مصادف شد

باکله پاشدنم وبلندشدن خنده برادارن گلم

-:اخ بگم خداچیکارت کنه که کمرم ونصف کردی الهی درددوساعته نه.. دوساعت کمه

درد۲۴ساعته نه.. ۲۴ساعت زیاده …اصلایه دردی بگیری که دل من خنک شه.رمان عشق و ترس

ارشاازنرده هاسرخورد واومدپایین و خیلی قشنگ وشیک ازروی من که پایین پله هاپهن زمین بودم ردشد

 و روبه مامان گفت:مامان نگفته بودی خدمتکارجدیدگرفتی 

منو میگفت بیشعور.

تاخواستم بلندشم و برم یک گوشمالی حسابی بهش بدم، آخم رفت هوا.

مثل اینکه کمرمبارکم لطف کرده وگرفته.

ای بخشکی شانس.

دوباره سعی کردم بلندشم که صدای جیغم رفت هوا.

-آییییی مامان دانلود رمان عشق و ترس

مامان:چته تو؟چرااینقدرجیغ جیغ میکنی رمان عشق و ترس

-مامان شمام جای من بودین جیغ جیغ میکردین.

مامان:بازچه مرگت زده

-دست شمادردنکنه

مامان:خواهش.

-ایهالناس کسی توی این خونه نیست به دادمنه بدبخت بی کس برسه.

مامان:اه یکیتون پاشه بره بیارش سرمیز

میدونم میدونم اصلاعشق ومحبته که همینجوری میپاچه به درودیوار

بالاخره ارشاوین بلندشدواومد ومن بی سرپرست وبردسر میزصبحونه  همینکه

روی صندلی نشستم کمرم صاف شدودردش خوب شدمثل اینکه این کمربی صاحابم

میخواسته فقط منوجلوی این چهارتاضایع کنه 

دانلود رمان عشق و ترس

 

دانلود رمان عشق و ترس

 

دانلود رمان ترسناک ای تف به روزگارکه حتی کمرخودادمم به ادم وفانمیکنه هیییی روزگار

بعددوسه دقیقه هم عشقم یاهمون ددی جونم اومد وروی صندلی همیشگیش

که درراس میزناهارخوری ۲۴نفرمون هست نشست رمان عشق و ترس

 نمیدونم چرابهش میگن میزناهارخوری ماکه صبحونه و ناهار شاممون

وپشت همین میزه به اصطلاح ناهارخوری میخوریم

 اصلامعلوم نیست کدوم اسکولی این اسم وواسش انتخاب کرده الله واعلم 

بابا:به به خانم جانم چه کرده چه میزی چیده.

منم که دیدم واقعاداره درحق صدیق خانم خدمتکارمون ظلم میشه

گفتم:باباصبحونه کارصدیقه خانمه نه مامان

مامان:فوضولیش به تونیومده …صبحونت وبخور.

مشغول خوردن صبحانه بودکه

 باباگفت:اسمان باباچی بودصبح خونه روگذاشته بودی روی سرت.

تااومدم دهن بازکنم میخ تویله پریدوسط. رمان عشق و ترس

ارشا:بابااینکه چیزعجیبی نیست اگه روزی اسمان کله

سحری قوقولی قوقونکنه اون‌موقع جای تعجب داره

_ازخداتونم باشه صبح باصدای من ازخواب بیداربشین درضمن

خروس خودتی کرگدن نر من بلبلم که صبح چهچه میزنم.

ارشام:اگه مانخوایم کله سحری صدای نکره ی شماروبشنویم بایدکی روببینیم؟

_برادرخلم این دیگه مشکل خودته البته دادم واستون یه صندوق

انتقادات پیشنهادات جای دستشویی بزنن.رمان عشق و ترس

ارشاسبدنون که خالی شده بودو به طرفم پرتاپ کرد که جاخالی دادم.

_اه چته روانی

ارشا:بیشعورمثلاداریم غذامیخوریم ها 

_ایییش پسرم اینقدرحساس!!!

بابا: بسه دیگه،بازصبح شد،جفتک پرونی های شماشروع شد خوب شدمن یه سوال پرسیدم

_اه بابایی تقصیرمنکه نیست خودتونم دیدین خودشون اول شروع کردن

بابا:چه فرقی میکنه چه توچه این چهارتا خرس گنده 

ارشاوین:اه بابا

بابا:بسه دیگه 

دوباره مشغول چریدن شدم که یهویادم اومد به مامان بابانگفتم 

 

رمان های توصیه ای ما:

پیدا کردن رمان های بی نام

رمان مستغرق | یکتا عنصری

رمان نفرین دث ساید:بذرهای هایدن‌ورد | MohammedJawad

دانلود رمان ناسور

دانلود رمان باورت نمیکنم

4.2/5 - (5 امتیاز)

منتشر شده توسط :REZA_M در 2003 روز پیش

بازدید :14643 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام رمان:عشق و ترس

نویسنده

نویسنده:ترمه

ژانر

موضوع: ترسناک،کل کلی،کل کلی

طراح

طراح:بهار قربانی

تعداد صفحات

تعداد صفحات:653

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 48 )


  1. افسانه گفت:

    خب این خانواده که شد ۷ نفره…

  2. مهسا گفت:

    رمان قشنگی بود… می خواستم بدونم جلد دوم هم داره ؟

  3. پریسا گفت:

    خوب نبود??

  4. سحر گفت:

    قشنگ بود ولی پایانش باز موند

  5. Sana گفت:

    خوب بود ولی آخرش خیلی گنگ تموم شد.

  6. زهرا گفت:

    واقعا خوب بود ولی اخرشوگند زدین معلوم نیس چیشد

  7. میترا گفت:

    خیلی رمان خسته کننده با کل کل های طفلانه و اعصاب خراب کن

  8. Maryam گفت:

    اخرش چی شد؟
    جلد دوم‌داره؟

  9. محیا گفت:

    فعلن ک تمومش نکردم ولی تا الان راضی بودم,یجورایی جذبم میکنه ک ادامش بدم…در ضمن کاراکترپسری ک نویسنده واسش اسم “محیا”روانتخاب کره باید تغییر داد چون محیا ی اسم دخترونس…ممنون:)))

  10. newsha گفت:

    بله جلد دوم داره اسمش نسیانه

  11. منا گفت:

    واقعا چرت تموم شد من منتظر بودم سهیل به آسمان برسه

  12. راز گفت:

    سلام.منی ک تا ۲ شب نهایتا میتونستم بیدار موندم الان ساعت پنجه و همچنان دنبال جلد دومش.میشه بگید کی منتشر میشه؟؟تو یکی از کامنتا کفتن نسیان اسم جلد دومشا ولی دانلودش کردم اصن این نبود

  13. alis گفت:

    رمان جلد دوم هم داره ؟ میشه بگین 😐
    مرسی
    ما منتظر جلد دومشیم

  14. بهـʘ͜͡ʘـارخانـʘ͜͡ʘـوم گفت:

    من اعصابم خورد میشه ازرمان های ترسناکی ک فقط توش پره از کل کل اخه این ینی چی .توروخداوقتی میخاین داستان بنویسین اززبان پسرا بنویسین درسته خودم ی دخترم اماخیلی بدم میاد از رمانای ک اززبان دختر نوشته شده باشن چون اون رمان فقط میشه کل کل بادوستاشو پسرا و ادمای دیگ ،تازه اینک ب اصطلاح میخان نشون بدن خیلی چشموگوش بسته انو همیشه ب پسرامحل نمیدنو همیشه هم یکی ک بش سگ محلی میکنن عاشقشون میشه حالمو بهم میزنه چون همش دروغه و مسخرس.والا بوغورعان.دفه بد فقط اززبان پسرابگین هم قشنگ تره هم اینقد کل کل و مسخره بازی توش نیس?

  15. Atefeh گفت:

    رمان قشنگی بود فقط جلد دومش کی میاد خیلی مسخره تموم شد

  16. مینا گفت:

    رمان زیبایی بود ممنون فقط جل دومش اسمش چیه؟؟؟ کی منتشر میشه؟؟؟؟

  17. مینا گفت:

    جلدومش اسمش چیه؟؟؟ کی منتشر میشه؟؟؟؟

  18. amir گفت:

    رمان افتضاحی بود پر از سوتی و حرفا و شوخی های لوس و بی معنی واقعا ارزش خوندن نداره

  19. سودا گفت:

    دوست نداشتم پایانش باز باشه ای کاش جلد دو داشت نویسنده عزیز ، ترمه جان لطفاً جلد دو را بنویس !!

  20. GHAZAL گفت:

    خیلی عالی بود…جلد دومش هم نوشته شده؟

  21. fati گفت:

    من به شدت دنبال جلد دوم کتابم نسیان هم دانلود کردم ولی ربطی به این داستان نداشت اگر چیزی هست اطلاع بدین

  22. روشنک گفت:

    سلام
    لطفا ادامه ی داستان رو بنویسین خیلی خیلی زیبا بود اما تو خماری موندیم تو اوج هیجان نصفه نیمه موند😳😳😳😳

  23. Terme گفت:

    جلد دوم رمان اسمش نسیان و پیشنهاد میکنم حتما ادامه ی ماجرارو دنبال کنین.
    فقط چرا کاور رمان عوض شده

  24. رها گفت:

    سلام
    من که نفهمیدم چرااخرش اینجوری شد
    اصلا اینکه آسمانو برد کی بود
    پس جلد دومش چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  25. Alex گفت:

    جلد دوم رمان به اسم نسیان هست و در همین وبلاگ قرار داره.
    ممکنه بخش توضیح رمان بی مربوط باشه اما جلد دوم رمان عشق و ترس هستش.

  26. Reyhaneh گفت:

    واقعا چرا بعد اینکه سهیل یه جورایی گفت آسمان رو دوست داره اون پسره که جن خوب بود بد بود چی بود آسمان رو برد؟؟کجا برد؟؟ چون عاشق آسمان شده بود برد یا چی؟؟ من این ترمه رو ببینم خفه ش میکنم😑🤘

  27. آنی گفت:

    کسی میدونع جلد دومش کی میاد

  28. آنی گفت:

    پس چرا اسما با هم فرق دارع اخع

  29. M.SHAROR😎 گفت:

    محیا اسم اسپورته هم اسمه پسره هم دختر مثل نیوشا و رها و…

  30. سودا گفت:

    آقا جلد دوم چی شد ؟ دلتون اومد منو ۲ دو سال منتظر گذاشتید؟

  31. Maral گفت:

    خیلی قشنگ بود،پر بود از هیجان.جلد دومش اسمش نسیانه،کسایی که میگن از جلد دو هیچی نفهمیدیم و ربط نداره به جلد یک اتفاقا خیلیم مربوط میشه کافیه یکم صبر به خرج بدین تا یکم برین جلو تر تا از همه چیز متوجه بشین
    ایول به نوسندش،ذهن خلاقی داری خداوکیلی و ممنون بابت رمان قشنگت

  32. فران گفت:

    محشر بود واقعا ارزش خوندن داشت
    جلد دومش هم نسیان هست که فوق العاده بود
    عزیزانی که میگن جلد دوم چه ربطی به جلد اول داره خیلی هم ربط داره وکاملا ادامه ی همین داستانه فقط باید صبر داشته باشی یه مقدار کوچیک خوندی رفتی جلوتر متوجه میشی چرا اولش اینجوری بوده
    عالی بوده
    واقعا خسته نباشی نویسنده جان

  33. نویسنده گفت:

    کسی فهمید اخرش چی شد؟؟؟

  34. مهدیه 70 گفت:

    دم نویسنده گرم …

  35. سهیلا گفت:

    سلام رمان خوبی بود اسم جلد دومشم نسیان هست شاید اولش بی معنی باشع ولی وسطاش به داستان ربط پیدا میکنه

  36. ......... گفت:

    مزخرف ترین رمانی بود که تابه حال خوندم.آخه یعنی چی؟من رفتم جلد دومشو خوندم،معلوم شد همشو خواب دیده.از اول تا آخرش رو……یعنی آسمان همه رو خواب دیده بود.£€€€!!!!!!مارو مسخره کردید؟یعنی من داشتم خواباشو می خوندم.؟؟؟ اولش کلکل کردن وفحش دادن به این واون بود.حالا شد خواب دیدن.می خواین رمان بنویسید.یه ذره بهتر بنویسید.واقعا خورد تو ذوقم………..

    • REZA_M گفت:

      سلام
      این جالب نیست چون رمان به سبک فکری شما نمیخورده بگید مزخرف مثل این می مونه کسی به تفکر خود شما بگه مزخرف

  37. ......... گفت:

    لطفا شما دخالت نکنید.من نظررو گفتم چون اصلا از این رمان خوشم نیومد.منو مجبورم نکیند که بگم از این رمان خوشم می یاد.

  38. ......... گفت:

    من معذرت می خوام قصد بی ادبی نداشتم.😔😔😔😔آخه من دوست نداشتم همشو خواب ببینه.خب آخه چجوری بگم؟من دوست داشتم همش واقعی باشه نه اینجوری.😭😭😭😭😢😢😢😢😢بازم معذرت می خوام.🌹🌹🌹🌹🌹🌹

  39. ......... گفت:

    منو ببخشید.😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭منظور بدی نداشتم.نمی خواستم ناراحتتون کنم.من خیلی بی ادبم می دونم. من واقعا معذرت می خوام.🌹🌹🌹😢😢😢🌹🌹🌹😢😢😢

  40. ......... گفت:

    سلام ببخشید من برای ارسال رمانم چی کاری باید انجام بدم؟دوست دارم رمانم رو ارسال کنم چی کار باید کنم؟لطفاًجواب بدید و راهنمایی کنید ممنون می شم.

  41. ماتیلدا گفت:

    رمان خیلی قشنگی بود.من که دوسش داشتم خیلی عالی بود.ممنونم.🏵🏵🏵🌸🌺🌷⚘🌹🌹🌷🌺🌺🌺🌺🌷🌷هم جلد اولو خوندم هم جلد دومو.همشون خیلی قشنگ بودن واقعا به این نویسنده تبریک میگم.👍👍👍👍👍👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏❤❤❤❤❤❤

  42. زری گفت:

    من هنوز نخوووندم ولی جلد دومش نسیانه
    نسیاااااااااااااااااان
    هی سراغ گرفتین گفتم بگم بتون☺️😂

  43. Mahya گفت:

    وای من تازه تمومش کردم خیلییییی جذاب بود برای من چون من عاشق رمان های ترسناکم و همیشه دوست داشتن رمانی بخونم که هم ترسناک باشه هم عاشقه با اینکه بعصی جاهاش ضعف دات ولی خوب بود من که دوست داشتم
    دمت نویسنده گرم منتطر رمان های بعدتون با همین ژانر هستم
    و اکه رمان ترسناک دوست دارید میشنهاد می کنم رمتن پسران بد،هیچکسان۱,۲,۳رو بخونید مرسی~♡

  44. کمال گفت:

    فصل دومش پس چی گفتن نیسانه دانلودکردم ولی اصن اون نبود لطفا بگید فصل دومشو نوشتید یا نه؟

  45. آیلین گفت:

    خدایی احرشو ریدید باز تموم نکن اخرشو نویسنده عزیز
    من دق میکنم با هر رمان بدون انتها بابا
    ولی دستت مرسی ترمه فشنگ بود

افزودن نظر