رمان دژاسو ( جلد دوم هیچکسان )
خلاصه:
رمان دژاسو ( جلد دوم هیچکسان ) مجید – گفتم که احمق .راستی مهراب چرا خودش جن گیری نمی کنه؟مجید – بهش نمی سازه.یادمه اون زمان که از این کارا می کرد اکثر مواقع تن و بدنش کبود میشد.اینه که دیگه االن فقط مردم رو خر می کنه.اگه برای منم همچین اتفاقایی پیش بیاد چی؟
رمان های دیگر ما:
نیم ساعتی میشد که توی مطب مهراب منتظر بودیم.دیگه داشتم کالفه می شدم.بدبختانه اونجا سیگار
هم نمی تونستم بکشم…
-چرا مهراب همیشه اصرار داره ما رو توی مطبش ببینه؟
مجید – چون احمق .
-تو تا حاال خونه ش رفتی؟
مجید – آره، ولی می دونی اساسا مهراب معتقد که آموزش های مربوط به جن گیری جزو کارش
محسوب میشن برای همین دوست نداره کسی به خاطر این کار بره خونه ش.
-اما اینجوری که ضرر می کنه! می تونه به جای دیدن ما یه مریض ببینه که یه پولی هم گیرش بیاد.
مجید – گفتم که احمق .
راستی مهراب چرا خودش جن گیری نمی کنه؟
مجید – بهش نمی سازه.یادمه اون زمان که از این کارا می کرد اکثر مواقع تن و بدنش کبود میشد.اینه
که دیگه االن فقط مردم رو خر می کنه.
رمان دژاسو
-اگه برای منم همچین اتفاقایی پیش بیاد چی؟
مجید – برای من که پیش نیومده، تو هم امیدوار باش.
نزدیک سه ماهه که برای آموزش میام پیش مهراب.همه چیز رو خیلی خوب توضیح میده، جوری که
هر نکته ای کامال توی ذهنم می مونه اما گاهی اوقات مجبورم بعضی چیزا رو یادداشت کنم…مثل
دعاها.حفظ کردن متن های عربی واقعا کار سختی !
بالخره کسی که داخل اتاق بود بیرون اومد و نوبت ما شد.با مجید وارد اتاق شدیم و با مهراب سالم و
احوالپرسی کردیم…
مهراب – من دیروز منتظرت بودم.
-اتفاقا منم دیروز می خواستم بیام اما مجید نذاشت، گفت برنامه رو موکول کنیم به امروز که خودش
هم بیاد.
مهراب – خب،فکر می کنم این جلسه ی آخر باشه.
-آره، اوردمشون.
نوشته sober
فرمت رمان:pdf,apk,java,epub
معرکه اس
هر چی بگم کم گفتم
محشررررررر
خیلییییی خوبه پیشنهاد میشه حتما بخونید