دانلود رمان حرصمو در نیار
خلاصه ی رمان:
دانلود رمان حرصمو در نیار مهتا دختر سرسختی که غرورش خیلی زیاده و پسر خیلی شیطونی به اسم میلاد اونو بطور کلی عوض میکنه..ولی اتفاقاتی تو زندگیه هردوشون میوفته ک اینا رو خیلی از هم دور میکنه و کاملا از هم جدا میشن…ولی آیا اینا دوباره بهم میرسن یا نه؟
رمان های دیگر ما:
صبح ساعت ۹از خواب پریدم..واای خدای من!من ساعت ۹و رب جلسه دارم بعد الان تو تخت خوابم به سر میبرم…مث جن زده ها
از تو تختم بلند شدم…این سوگندم مامانش وقت گیر اورد که عروسش کنه..حالا توو این وقت سال خدمتکار از کجا پیدا کنم؟
سوگند خدمتکار مخصوصم بود که مسئول بیدار کردن و امادا کردن و اتو کردن لباسام و کلا کارای شخصیم بود…ینی کسی که تو
حریم خصوصی من رفت و آمد میکرد…دست و صورتمو شستم و به اتاق لباسام رفتم..مانتو ی رسمی سورمه ای و شلوار جین مشکی
دانلود رمان حرصمو در نیار
تنگمو پوشیدم.اومدم مقنعه امو سرم کنم ک دیدم چروکه
اصن هر چی بیشتر میگذره بیشتر به اهمیت وجود سوگند پی میبرم…
یه رو سری شیک سورمه ای سرم کردم و یکم از موهامو ریختم بیرون…خیلی کم چون محیط اداری بود و امروز جلسه هم داشتم…
رفتم تو آشپزخونه…شکوه میزو چیده بود ولی من طبق عادت همیشگیم یه لیوان بزرگ چایی خوردم…ینی اگر صب به صب چایی
نمیخوردم تا شب حالم بد بود و مث سگ بودم…داشتم میرفتم بیرون که یهو دنی بدو بدو اومد و به پام چسبید…رو دو زانو نشستم و
دستی به سر سگ پشمالوی سفید پا کوتاهم کشیدم و گفتم:دنیه من چطوره؟؟خوبی پسر؟؟پارس کوچیکی کرد..به شکوه گفتم غذای دنی
بده بهش و امروز چون خودم وقت نمیکنم اون ببردش گردش….به پارکینگ رفتم و سوییچ پورشه ی مشکیمو برداشتمو و از پارکینگ
پیشنهاد می شود
رمان عشق مبارز من | مریم سالاری
رمان سراب رد پای تو | مریم علیخانی