دانلود رمان فاجعه ی پاییز ⭐️

خلاصه:

دانلود رمان فاجعه ی پاییز _ بازی‌های مختلف روزگار، با یک دختر به اسم الینه، دختری که به دلیل مسایلی از خانواده‌اش ترد می‌شه و مجبور به کار کردن می‌شه تو یه خونه به عنوان خدمتکار. برای دختری که همیشه تو ناز و نعمت بوده، به یدک کشیدن این اسم، سخته ولی دوره‌های دوار روزگار، براش همه چیز و عوض می‌کنه…

این رمان اختصاصی سایت یک رمان است.

مقدمه:
تو را دوست خواهم داشت،
آنچنان که خود را
حتی اگر
تمام عشاق را دیوانه بخوانی
و عشق را ، قصه‌ای بی‌سرانجام
من تو را دوست خواهم داشت
حتی بیشتر از خودم
حتی اگر شده، یواشکی
بین خودمان باشد، اما
من تو را یواشکی دوست خواهم داشت

دانلود رمان فاجعه ی پاییز

دانلود رمان فاجعه ی پاییز

 

قسمتی از رمان :
توی کافه نشستم، قهوه‌ام یخ کرده، اشکام همینجوری سرازیر می‌شن، خدایا حق من از زندگی این بود؟ این بود دعا خوندنای شبونم؟‌ حالا من چیکار کنم؟ تا کی می‌تونم خونه هلما بمونم؟ اینجوری نمی‌تونم ادامه بدم! نفسی عمیق می‌کشم و اشکام و پاک می‌کنم.
کمی از قهوه‌ام رو می‌خورم، گوشیم زنگ می‌خوره دستمو می‌کنم توی کیفم و برش می‌دارم، می‌بینم هلماست.
– جانم هلما؟
– الین،  رمان عاشقانه تو معلومه کجایی؟ اومدم خونه، دیدم اسما می‌گه که باز رفتی دنبال کار!
– خب بالاخره که باید برم از خونه شما، مامان و بابات و اسما چه گناهی کردن منو تحمل کنن؟
– جرات داری یه بار دیگه تکرار کن، ببین زندت می‌زارم یا نه؟ زودی بیا خونه که کلی برات حرف دارم.
– باز با آقا حسامتون رفتی دوردور، می‌خوای مخ منو بخوری؟
– زهرمار، سریع برگرد ببینم.
– اومدم، خداحافظ.

 

 

 

فایل‌های دانلود به درخواست نویسنده حذف شد

امتیاز شما به این رمان

منتشر شده توسط :PARISA در 2171 روز پیش

بازدید :6765 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

فاجعه ی پاییز

نویسنده

شمیم فرهادی

ژانر

اجتماعی/ طنز/ عاشقانه/ درام

طراح

نسترن بانو

تعداد صفحات

376

منبع

یک رمان



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 25 )


  1. Sarina گفت:

    دوستش دارم ❤ خیلی خوب بود ❤ سه بار خوندمش ❤

  2. Arty گفت:

    خوب نیست

  3. قطده گفت:

    سلام.
    خوب نبود.یک موضوع کاملا تکراری بود.خیلی چیزها یهویی اتفاق می افتاد که باور پذیر نمیشد.

  4. عسل گفت:

    سلام و خسته نباشید به نویسنده.
    دوستان موضوعش تکراریه… به نظرم خیلی کلیشه ای من خوشم نیومد. اگه دنبال یه رمان عالی با قلم شیوا هستید به نظرم دنبال یه رمان دیگه باشید.
    تشکر

  5. پریسا -رضایی گفت:

    سلام -ببخشید راهی هست که با خود نویسنده ارتباط برقرار کرد
    من دوست عزیزی دارم به این نام نویسنده ک گمش کردم میخوام از خودشون سوال بپرسم

  6. نویسنده کتاب شمیم فرهادی گفت:

    سلام ممنون که نظرتونو گفتین و وقت گذاشتین ولی این رمانو باید تا آخر خوند بعد نظر داد
    هرکس یه دیدگاهی داره دیگه

  7. شمیم فرهادی گفت:

    سلام
    ممنونم که نظرتونو اعلام کردین
    ولی این رمانو باید تا آخرش خوند بالخره هرکی نظری داره دیگه?

  8. شمیم فرهادی گفت:

    سلام
    ممنونم که نظرتونو اعلام کردین
    ولی کاش رمانو تا آخر بخونین

  9. شمیم فرهادی گفت:

    سلام
    ممنونم که نظرتونو اعلام کردین?

  10. @fati گفت:

    من که به اخر رسوندم خیلی ناراحت شدم که امیر میمیره وگرنه خوب بودش

  11. شیرین گفت:

    به نظرم که خیلی خوب بود درسته موضوع تکراری بودولی همه رمانا همینه و به نظرم خوندنش لذت بخش بود
    شاید اولین نوشته نویسنده باشه

  12. خزان گفت:

    خیلییییییییییییی خیلیییییییییییی بد پایانش غمگینه

  13. شمیم فرهادی گفت:

    سلام دوست عزیز‌
    خب نمیشه که آخر همه رمانا همه بهم برسن و به خوبی و خوشب تموم شه یکم دورازواقعیته
    حالا دارم روی جلد دومش فکر میکنم که ماجرا ادامه پیدا کنه
    البته نوشتن جلد دوم به درخواست خواننده هاشه

  14. f گفت:

    کی گفته تکراری میشه اگه همه چیز به خوشی تموم بشه؟
    خیلی ها دوست دارند پایانش خوب باشه…
    به نظرمن بهتره که پایانش خوب باشه
    معمولا همه آغازه غمگین میپسندن با پایان خوش
    به هر حال تاکید دارم این نظرمنه
    باتشکر

  15. نویسنده گفت:

    خب من اولین تجربه ی زبان عامیانه و اینترنتیم بود
    چون دو تا رمان قبلیمو و سایر نوشته ها و داستانامو به زبان ادبی و با قلم نوشتم تو این مورد زیاد آشنا نبودم بیشتر برای امتحان کردن خودم تو زبان عامیانه اینکارو کردم
    ولی بازم ممنونم که شما دوستان عزیز بهم یاداور میشین و نظرتونو میگین
    کمکم میکنه?

  16. simsim گفت:

    از این که پایاناش غم انگیز بود بدم نیومد ولی یکم الکی طور غمگین شد.اگه همونجا که سرطان گرفت میمرد یه نظرم سنگین تر بود و یکی دورادور بهش میفهموند و اونجا که خواب میدید که دوباره میبینن همو خودشم میمرد D:

  17. Atenw گفت:

    اقا این چ رمانی بود این چ پایانی بود :// حداقل بنویسید پایانش اینجوریه .. سه ساعت تموم نشستم اشک ریختم ن میتونستم نخونم ن میشد بخونی ????????

  18. نویسند گفت:

    سلام به شما دوست عزیز ممنونم که نظرتونو گفتین متاسفم که ناراحتتون کردم چشم از این به بعد حتما پایانشو ذکر میکنم

  19. saba گفت:

    سلام خدمت نویسنده عزیز
    موضوعی داشت که داخل خیلی از رمان ها میشه دیدش ولی جذابیت های خودشو داشت ولی از یه جای به بعد روند رمان خیلی تند شد انگار میخواستید فقط تمامش کنید مثلا یه موضوع خیلی بارزش سدنا ومحسن بودن که تا وسط رمان خیلی نقش پررنگی داشتن بعد یهو کلا حذفشون کردی یا تیکه های از رمان که میپریدید یا امیر،امیر یکبار به خاطر سرطان از رمان رفته بود یا نباید برمیگشت یا اگر برگشت نباید دوباره میرفت و اینکه یه کار خیلی دور از ذهن خودکشی یه داماد شب عروسیش با عشقشه انگار شما فقط میخواستی امیر به انواع واقسام روش ها بکشی درکل رمان خوبی بودولی میتونست بهتر باشه البته این نظر شخصی منه
    انشالله که همیشه موفق باشید

  20. MAEE_A گفت:

    سلامـ و درود به نویسندهـ عزیز
    رمان ایده‎ش نو نبود؛این‎که شخص به‎خاطر مشکلاتـ خانوادگیـ کارگری کنهـ و آخرش عاشقِ صاحب‎کارشـ بشهـ!
    اما تونستهـ بودید با برخی اتفاقاتی که در اون بینـ افتاده متفاوتش کنید.
    مواردِ نگارشی اصلا رعایت نشده بود؛درجایی که باید نقطه‎ویرگول یا نقطه قرار می‎گفتـ ویرگول بود و این می‎تونه یک امتیاز منفی برای شما باشه!
    غلط املایی و تایپی بسیاریـ هم قابل مشاهدهـ بود
    روند داستان اوایل آرومـ بود و کم‎کم تند شد؛به‎طوری کهـ اونقدر تند بود که شخص تا می‎خواست اتفاقِ قبلی رو توی ذهنش حلاجی کنهـ،اتفاقِ بعدی میفتاد و خوانندهـ گیج می‎شد.
    حرف برایگفتنـ زیاد دارم ولی خبـ مواردِ مهمـ رو ذکر کردم؛انشاءالله با مطالعهـ بیشتر راجع بهـ نویندگی و درستـ نویسی یکی از بهترین رمان‎نویس‎ها باشید!
    موفق باشید

    [پ.ن:خوانندگانـ عزیز!اگر از رمانی خوشتونـ نیومد نباید بیاید تمامِ زحماتـ نویسنده رو زیرِ سوال ببرید!هر شخصی یکـ اولین‎بار دارهـ و اولین‎بارها هیچ زمان بهترین‎ها نخواهند شد؛کاش یکمـ با زبانِ نرم‎تر و مهربان‎تر با نویسندهـ برخورد کنید تا انگیزه‎ش از بینـ نره!]

  21. شمیم فرهادی گفت:

    سلام به شما دوستان عزیزم خیلی خیلی ممنونم برای اعلام نظرتون
    بله درسته یه قسمتهایی روندش خیلی تند شده
    و درمورد اشکالات نگارشیش بگم که رمان بعد از تایید ویراستار و ویرایش خود سایت به دانلود میره
    با خیلی از نظراتتون مواغقم و بسیار ممنون
    قبلا هم گفته بودم که اولین رمان عامیانه منه چون هردو رمان قبلیمو و بقیه نوشته هام ادبی و رو کاغذ نوشتم عادت کردم به ادبی نوشتن
    انشالله قراره یه رمان دیگه تابستون بعدی به اسم «حاکم و محکوم» بنویسم که هم با قلم خودم جوره و هم ایده ی بهتر و جدید تر البته میشه گفت ادامه ی زندگی الینه ولی به اسم دیگه وگرنه خاطراتش همونه و اتفاقای جدید..
    اکیدوارم از اون لذت ببرید و بتونم شادتون کنم?

  22. غریبه گفت:

    خیلی پایانش غمگین بود

  23. نویسنده گفت:

    حیف وقتی ک براش گذاشتم اصلا خوشم نیومد همه چی بچه بازی بود هی ادامش میدادم به امید اینکه بهتر بشه ولی اخر رمان فاجعه بود

  24. نویسنده گفت:

    رمان احساسی خوبی بود .

افزودن نظر