خلاصه:
دانلود رمان دختری با اسانس سیگار داستان ما راجب دختری از جنس شرقه…دختری که از جنس سیگاره ..!دختری که مردونه بزرگ شد و مردونه زندگی کرد…ولی تنها مشکلش انتقامی بود که چشمانش را کورکرده بود ! و اما یک پسر…پسری که باچشمان سیاهش حسابی دل این دخترک راقلقلک میدهد .. میخوایم باهم این ماجرا رو دنبال کنیم تا ببینیم آیا دخترک موفق به انتقام گیری میشود یانه؟
نگام زوم بود رو یه جفت چشمای مشکی..امشب اون بود که منو بالا میبرد…متوجه سنگینی نگاهم شد
لبخند کثیفی زد و آروم به سمتم اومد..لبخند دلبرانه ای زدم..کنارم روی مبل نشست..بالبخند خاصم
نگاهش کردم..نگاه هرزش جریح ترم میکرد..هرآن انتظار لحظه ای رو که آرزوشو داشتم میکشیدم
_امشب خیلی خاص شدی..مثل همیشه میدرخشی..
خنده مستانه ای کردم ودستم رو که جام توش بود و سمتش گرفتم و گفتم:وتو مثل همیشه
جنتلمن..
لبخند کشداری زد…خدمتکار طرفم اومد..سرم و بردم عقب تاحرفشو بزنه
خدمتکار_داره دیر میشه خانوم
لبخند کشداری زدم و سرم و تکون دادم..نگاه وحشیم و به چشای مشکیش دوختم..
و بردم کنار لبم و مزه کردم..تمام مدت زیر نظرش داشتم رمان عاشقانه نگاهش رو پاهام قفل بود..الان
بودم ..تویه راه پله ها چاقوی طلایی خوشگلم و درآوردم و فرو کردم توقلبش..به همین راحتی
دانلود رمان دختری با اسانس سیگار
چشاش قلمبه شده بود..خون از دهنش اومد بیرون..لبخند ازرولبم کنار نمیرفت..بادستم باهاش بای بای
کردم
روزمین افتاد..ومن مثل همیشه نشستم و انگشتم و رو خونش کشیدم و بردم
احساس غرور بهم میداد..بلند شدم و به جمعیتی که توهم دیگه میلولیدن نگاه کردم..هیشکی نمیفهمید
چون
به سمت راه خروج حرکت کردم رمان جدید پالتومو پوشیدم
وزدم بیرون…خدمتکار در ماشین و برام باز کرد..توی ماشین نشستم و شماره مورد نظرم و گرفتم
صداش پیچید توگوشی:تموم شد؟
من_تموم شد!
_خوبه..حالا میتونی بری و واسه قدرتت جشن بگیری
پوزخندی زد م و گفتم:بله قربان
وقطع کردم…نگام و به بیرون دوختم…دلم برای دیدنش لک زده
پامو گذاشتم تو عمارت..سرو صداش همه جاروبرداشته بود..لبخند زدم..وارد شدم و دیدم نشسته رومبل و
با جرمی مشغول بازی با پلی استیشن..زندگیش خلاصه شده با پلی استیشن..
باصدای تق تق کفشام نگاش برگشت طرفم..لبخند دندون نمایی زد و دویید طرفم و بغلم کرد..
توبغلم فشارش دادم و گفتم:خوب بدون من خوش میگذرونیا
خنده ای کرد و گفت:دلم برات تنگ شده بود
پوفی کردم و پالتو رو دادم به خدمتکار و گفتم:منم همینطور
نگاش غمگین شد..این نگاهش و دوست نداشتم..جرمی جذاب جلو اومد و بالهجه شیرینش گفت:هی
پیشنهاد می شود
رمان مبارزان عشق جلد دوم | حسنا(هکر قلب)
رمان مهرگان (جلد دوم خاتمه بهار) | الیف شریفی
سلام ببخشید من نویسنده این رمانم
اگه میشه اسمم رو محدثه فارسی بنویسید نه محدثه.ف
سلام انجام شد
سلام ببخشید چطور میتونیم رمانمون رو تو سایت شما بزاریم؟!
سلام در انجمن ما عضو شوید
میخوام رمان بنویس میشه کمکم کنین چطور باید انجامش بدم
سلام در انجمن ثبت نام کنید
ببخشیدمن خیلی دوست دارم این رمال دانلودکنم پس چرانمیشه
چجوری رمان و دانلود کنم😭؟
من این رمان رو خیلی وقته خوندم وباید تبریک بگم به این نویسنده عزیز که رمانش از اول تا آخر هیچ نقصی نداشت
وبهتره بگم من رمان های به این سبک رو خیلی دوست دارم😘👏
خواستم دوباره این رمان رو دانلود کنم ولی نمیشه نسخه پی دی اف رو نزاشتین کلا هیچی نزاشتین آدم دانلودش کنه🙄
میشه رسیدگی کنین؟