خلاصه:
دانلود رمان تلخ و شیرین دختری به اسم سارا بی نهایت لوس به خاطر ورشکستگی پدرش درگیر ماجراهای عجیبی میشه…دختری که تا به امروز توی پر قو بزرگش میکردن مجبور میشه به خاطر بدهی های پدرش تن به کار هایی بده که….۴۰۸صفحه موبایل
صفحه ی اول رمان:
شهریور ماه بود.
از وقتی اسمم رو در قبول شدگان کنکور اونهم در دانشگاهﺁزاد
تهران دیده بودم به جای اینکه مثل تمام قبول شده ها ازخوشحالی به
حد انفجار برسم اما احساس خوبی نداشتم!تمام تلاشم رو کرده بودم تا
دانشگاه سراسری قبول بشم اما نشد!بعد از ساعتها ایستادن درصف
دانلود رمان تلخ و شیرین
خرید روزنامه وقتی اسمم رو درصفحه مربوطه دیدم هیچ احساسی نداشتم
حتی تبریک چندین دختر و پسرکه رمان عاشقانه حدس زده بودن قبول شده ام رو بی جواب گذاشتم
و روزنامه رو به یکی ازاونها دادم و راه افتادم.
بابا یک کفش فروشی نزدیک بازار داشت و از راه همون مغازه و درﺁمدش امرار
معاش میکردیم…فکر میکردم مخارج تحصیل دانشگاهی من اونهم با اون
شهریه ها برای بابا خیلی سنگین خواهد بود ﺁخه از طرفی دیگه رضا هم بود
که البته رضا هیچ وقت نگذاشته بود خرج تحصیلات دانشگاهش رو بابا بپردازه
و درتمام این سالهایی که به دانشگاه قزوین رفت و ﺁمد میکرد
درعین حال سرکار هم میرفت و به خاطر همین موضوع بود که من فکر میکردم
نباید از بابا توقع داشته باشم که خرج تحصیل من رو بده!میدونستم اگر عزیزجون بفهمه هرطور باشه من رو راهی دانشگاه خواهدکرد اما از واقعیت نمی تونستم فرار کنم میدونستم که خرج و گرانی بیداد میکند و حالا قبولی من در دانشگاهﺁزاد خرجی بود اضافه برتمام خرجهای دیگه…
پیشنهاد می شود
رمان خفته در کالبد ها | fateme078
رمان گناهی از جنس بی گناهی | دنیا هاشمی