شما هم که اون همه شلوغ میکنین..ترم پیش که ما رو…
تا بردیا خواست ادامه بده تیرداد اشاره کرد ساکت شه و گفت:اهم اهم..بچه تو جمع نشسته..
و با سرش به آرام اشاره کرد..آرامم شروع کرد تیرداد و زد..کلا جنگ جویین واسه خودشون..
یکم که تو ماشین شوخی کردیم بردیا ما رو رسوند و خودش رفت
دانلود رمان هیچکسان
رمان تخیلی خونه ی آرام اینا با خونه ی ما یه کوچه فاصله داشت و با هم رفت و آمد خونوادگی هم داریم
..ولی نیاز خونشون تو جنت آباده برا همون از هم یکم دوریم..خونه ی ما ونکه
..من تک بچم آرام هم تکه ولی نیاز یه خواهر کوچولو داره که تازه دوماهشه مامان باباش تازه
ه و س شیطونی کردن..بعد از اینکه از آرام خدافظی کردم به سمت خونمون راه افتادم
و کلیدمو انداختم تو در..خونه ی ما یه خونه ی خیلی بزرگه..
اول که وارد میشی یه حیاطه که توش درخت میوه های مختلفو کاشتیم
و بعدش توسط یه دری وارد محوطه ی اصلی خونمون میشیم..
از در که میای تو اول حال پذیراییه که از دو دست مبل کرم قهوه ای پوشیده شده
بعد سمت چپش، آشپزخونمونه که اونم به اندازه ی خودش بزرگه
..از حال پذیرایی پله های پارپیچی هست
که میره طبقه ی بالا و اتاق من اونجاس..یه اتاقی که عاشقشم
،دکوراسیونش محشره..یه اتاق
پیشنهاد ما به شما:
رمان ازدواج به سبک دزدی | n.ghasemi
عالیه عالیه عالیه عالیه بهترین رمانی که تو عمرم خوندم هر سه جلدش فوق العاده ست و بی صبرانه منتظر جلد چهارمم : )
به جرئت میتونم بگم بهترین رمانیه که تا حالا خوندم هیچ رمانی به پاش نمیرسه معمولا نویسنده ها برای جذاب کردن رمانشون از عشقو عاشقی استفاده میکنن ولی این رمان بدون هیچ درگیریه عشقی نوشته شده و عالیه عالیه هر سه جلدش فوقالعادس یعنی اگه نخونید نصف عمرتون بر فناست
عالیههه مح ۳ جلدشو خوندم عالیی
امیداروم جلد چهارم بیاد بی صبرانه منتظرم
و اینکه حتمااااا بخونیدش
بهترین رمانیه که تاحالا تو عمرم خوندم جلد چهار کجاست🥲نوشته نشده هنوز؟؟