معرفی رمان:
رمان چیره دل _ روایت داستان، راجعبه زندگی پر فراز و نشیب ساغر مهرجو، دختر معمولی فرزند آخر محمدمهرجو مکانیک سادهیست که درگیرودار زندگی در دانشگاه با و شرطبندی ارشیا تهرانی دچار معضل عجیبی میشود که او را تحت جبر ناعادلانه قرار میدهد تا سرنوشتش دستخوش تغییرات شود…
در این بین، بهاوند شکیبا پسری که در زندگیاش کلی سختی کشیده و بعد از ماجرایی که در شهر خودشان برایش پیش آمده است، با تلخی آن اتفاق شبانه از شهرستان راهی تهران میشود…
گوشهگیری و متانت بهاوند، ساغر شیطنتجو را کنجکاو با یک اتفاق شیرین و ملوس؛ یک شبه نظرش راجع به بهاوند گرمابخش شده به طوری که درباره او دچار لغزش حسی میشود اما حضور پررنگ ارشیا تهرانی که همدانشکدهاش است با وجود سماجتها و کشمشهای ارشیا؛ یک دلیل بزرگ برای کنارهگیری از حس عاطفیاش میشود…
رمان چیره دل
قسمتی از رمان:
جلوی درب خروجی به زحمت کابین بگ کوچکم را به دنبال خود میکشانم.
هوای مطبوع و خنک پائیز به مزاقم خوش مینشیند، رمان عاشقانه با ولع عطر وطن را استشمام میکنم. غریبانه دلتنگ آب و خاکش میبودم و…
من این آب و خاک را با تمام قرن بیست و یکم بودناش دوست میدارم، غربت که باشی تازه خیلی از چیزها را درک میکنی، طعم آبگوشت اعلاء مامان ریحانه… سبزی خوردن تازه با آن تربهای تُردش… نان سنگکهای صبح جمعهای و میوهای نوبرانهاش…
حتی برای دود و دم تهران بیدروپیکر هم دلتنگ میبودم…
به دورهمیهای خانوادگی، قورمه سبزی چرب و چیلی مامان ریحانه که نظیرش هیچجای دنیا نیافته بودم حتی برای دعواهای خواهر و برادریم با سینا و سمیه… و مهمتر از صبحهای دلانگیزی که با بهاوند راهی گشت و گذار و البته کوهنوردی میگذشت…
پیشنهاد میشود
رمان سهم من از عاشقانههایت ⭐️
قلم نویسنده روان و زیبا من لذت بردم پیشنهاد میکنم بخونید
فقط اگر حوادث بیشتر باز میکرد بنظرم بهتر بود
خیلی قشنگ بود ،بخونیدش
خیییلی خیییلی خیلی قشنگ بود، ….بهار بانو
بهترین نویسنده باشی و بهترین موضوع دنیا رو هم که بنویسی وقتی غلط املایی و نگارشی داره اصلا ارزش نداره! استدلال رو نوشتید استبدال، اولتیماتوم نوشتید اولتیاتوم، مبادی ادب نوشتید مبای ادب و … تو هر صفحه پر بود از این اشتباهات که باعث میشه منه خواننده تا صفحه ۱۷۰ بیشتر نخونم!
یکی از بدترین رمان هایی که خوندم
پر از غلطاملایی
جمله ها نصفه و نیمه یه دیالوگ و کلمه هزار بار تکرار شده پر از مردسالاری و تبعیض
واقعااااا متاسفم که وقتم برای این رمان حروم شد