معرفی رمان:
دانلود رمان منو دریاب _ رمان دربارهی دختری ۱۷ ساله به نام طناز است. دختر قصهی ما هم مثل همهی دخترای دیگه، عاشق میشه. اما تو سنی که همه بهش میگن: تو خیلی سنت کمه و اصلا نمیدونی عشق چیه، چه برسه به اینکه بخوای عاشق بشی! اما طناز عاشقه و حتی شاید، عشقش از همهی عشقهای این شهر واقعی تره!
اما این عشق یه تفاوت بزرگ با بقیه عشقها داره و اون هم اینه که طناز عاشق پسری میشه که ۱۶ سال از خودش بزرگتره!
رمان منو دریاب
قسمتی از رمان:
آخرین برگه رو هم امضا کردم و بعد از اینکه لبخند مسخرهای به صورت داریوش پاشیدم، گفتم:
_اگه اوامرتون تموم شد، من برم؟
نیمچه لبخندی زد و در حالی که دستش رو به صورتم نزدیک میکرد، گفت:
_آره خانوم کوچولو، تموم شد!
دستش رو پس زدم و کولم رو از روی میز چنگ زدم و از اونجا خارج شدم.
هوا خیلی سرد بود. دستام رو تو جیب پالتوم فرو کردم و تو دلم صدبار به داریوش فحش دادم که منو تو این هوای سرد آورد بیرون و حتی یک کلمه هم نگفت که میرسونمت!
دستم رو واسهی یه تاکسی بلند کردم و ترجیح دادم بقیهی راه رو با اون برم.
وارد خونه که شدم، تاریکی خونه تو ذوقم زد. رمان عاشقانه صدام رو یه کم بلند کردم و گفتم:
_مامان…مامان کجایی؟
_بالام دخترم!
پله هارو دو تا یکی پشت سر گذاشتم و بعد از اینکه ضربهای به در اتاق مشترک مامانم و داریوش زدم، در رو باز کردم.
_سلام به خوشگل ترین مامان دنیا!
به سمتش رفتم و لپش رو بوسیدم. لبخندی به روم پاشید و گفت:
_سلام، طناز خانوم! چطوری؟
_اگه شوهر جنابعالی بزارن، من خوبم!
پیشنهاد میشود
رمان سمبل تاریکی(جلد اول) | آلباتروس
خببییییلی خیییلی قشنگ …. بهار بانو
حدود ۶۰/۷۰ صفحه خوندم دیگه ادامه اش ندادم جذاب نبود
رمان زیبایی بود آخرش به این نتیجه رسیدم که با همه ی نقص ها و نداشته ها میشه کنار هم خوشبخت بود